ترجمه
وپیش از رحمت ونیكى، به شتاب از تو عذاب وبدى مىخواهند در حالى كه پیش آنان عذابها بوده است. وهمانا پروردگارت نسبت به مردم با همه ستمشان داراى آمرزش است و به یقین پروردگارت سخت كیفر است.
نکته ها
«مَثُلات» جمع «مثله» عذاب وعقوبتى است كه به انسان روى مىآورد.
گاهى عناد و لجاجت به جایى مىرسد كه انسان حاضر است آرزوى هلاكت كند، ولى حقّ را نپذیرد. در قرآن مجید به نمونههایى از این نوع روحیّهها اشاره شده است، از جمله:
كافران مىگفتند: «و اذ قالوا الّلهم اِن كان هذا هوالحقّ من عندك فامطر علینا حجارة منالسّماء او ائتنا بعذاب الیم»(12) خدایا! اگر این قرآن، حقّ و از جانب توست، پس یا از آسمان بر ما سنگ ببار و یا ما را به عذابى دردناك مبتلا نما (كه ما آن را نمىپذیریم).
در جاى دیگر آمده: اگر ما این قرآن را بر غیر عرب (عجم) نازل مىكردیم و پیامبر آن را بر مردم قرائت مىفرمود: «ولو نزّلناه على بعض الاعجمین فقرأه علیهم ما كانوا به مؤمنین»(13) ایمان نمىآوردند وآن را نمىپذیرفتند.
یا اینكه اهل كتاب به كفّار و بتپرستان مىگفتند: «الم تر الى الّذین اوتوا نصیباً من الكتاب یؤمنون بالجبت و الطاغوت و یقولون للذین كفروا هؤلاء اهدى من الّذین آمنوا سبیلاً»(14) راه شما از راه اسلام بهتر است. در صورتیكه اهل كتاب از مشركان به اسلام نزدیكترند، ولى لجاجت، آنها را از ابراز حقّ دور مىداشت.
تعجیل عدّهاى از مردم به نزول قهر الهى، مىتواند به واسطه این دلایل باشد:
الف: غفلت و فراموشى تاریخ گذشتگان و باور نكردن و بعید دانستن قهر الهى.
ب: حسادت به داشتههاى دیگران. چنانكه در تاریخ آمده است چون امیرمؤمنان، حضرت علىعلیه السلام به امامت رسید، شخصى كه تحمّل این موضوع را نداشت، آرزوى مرگ كرد كه در شأن نزول سوره معارج بدان اشاره شده است.
ج: احساس بریدگى و یأس و به بنبست كامل رسیدن.
د: استهزا و عدم قبول و پذیرش، حتّى به قیمت جاندادن.
قرآن مىفرماید: اگر خداوند به جهت گناه و عملكرد بد مردم آنها را فوراً عذاب كند، هیچ كس روى زمین باقى نمىماند، امّا او از راه لطف، صبر مىكند تا شاید مردم توبه كنند. «ولو یؤاخذ اللَّه النّاس بظلمهم ما ترك علیها من دابّة و لكن یؤخّرهم الى اجل مسمّى...»(15) و آیه «ولو یؤاخذ اللَّه النّاس بما كسبوا ماترك على ظهرها من دابّة...»(16)
پيام ها
1- انسان در اثر لجاجت، چنان سقوط مىكند كه حاضر است نابود شود، ولى حقّ را نپذیرد. «و یستعجلونك بالعذاب»
2- تاریخ پیشینیان، بهترین الگو ونمونه است. «قدخلت من قبلهم المثلات»
3- قهر الهى را شوخى نپندارید و به نمونههاى گذشته توجّه كنید. «من قبلهم المثلات»
4- سنّت خداوند مهلتدادن است و كارى به عجله مردم ندارد. «لذو مغفرة»
5 - راه توبه و بازگشت، براى افراد لجوج نیز باز است. «لذو مغفرة... على ظلمهم»
6- خداوند، انسانها را با همهى بدىهایى كه از آنها سر مىزند باز دوست دارد. «لذو مغفرة للنّاس على ظلمهم»
7- لطف خداوند بر قهر او مقدم است. «مغفرة - عقاب»
8 - خوف و رجا و بیم و امید، در كنار هم عامل رشد است. «لذو مغفرة - لشدید العقاب»
9- قهر ولطف الهى از مقام ربوبیّت اوست. «ربّك لذو مغفرة، ربّك لشدید العقاب»