ترجمه
و بىگمان براى شما در (آفرینش) چهارپایان عبرتى است، ما شما را از آنچه در درون آنهاست، از میان غذاهاى هضم شده و خون، شیر خالصى كه براى نوشندگان گوارا است سیراب مىكنیم.
نکته ها
خداوند، نه تنها از لابلاى ابر، آبى كه مایه حیات است نازل مىكند، بلكه از لابلاى درون حیوانات، شیرى كه مایه حیات است، خارج مىكند.
«فرث» به غذاى هضم شدهى درون معده گفته مىشود و «عبرة» به چیزى گفته مىشود كه وسیلهى عبور از جهل به علم گردد.
با آنكه «انعام» جمع است. ولى ضمیر در «بطونه» مفرد است. زیرا مراد، هر واحدى از چهارپایان است نه همهى آنها.
شیر، یك غذاى كامل است كه هم به جاى آب است و هم به جاى غذا و تمام نیازهاى بدن را تأمین مىكند. در روایات مىخوانیم: شیر، عقل را زیاد، ذهن را صفا، چشم را روشنى، قلب را تقویت، پشت را محكم، و فراموشى را كم مىكند.
چهارپایان، تنها وسیلهى تأمین نیازهاى مادّى ما نیستند، بلكه مىتوانند وسیلهى تكامل معنوى و رشد ایمانى ما باشند.
راستى خدایى كه شیر را از دل علف بیرون مىكشد، نمىتواند در قیامت، انسان را از دل خاك بیرون كشد؟! خدایى كه شیر خالص را از لابلاى خون و غذاى هضم شده، استخراج مىكند، نمىتواند اعمال صالح را از سایر كارها جدا كند؟.
تبدیل علف به شیر، نیاز به دستگاه پالایش، میكروب زدایى، حذف مواد مضرّ، امكانات شیرین كننده، گرم كننده، چرب كننده و رنگ كننده و لولهكشى در بدن چهارپایان دارد. چگونه است كه یك پالایشگاه نفت، مهندس لازم دارد، امّا پالایشگاه شیر، خالق نمىخواهد؟ «ان لكم فى الانعام لعبرة»
انسانهاى خالص، كسانى هستند كه از لابلاى فراز و نشیبها و خطوط سیاسى و مسائل اجتماعى و دوستان گوناگون، عبور كنند، امّا نه رنگ آنان را بپذیرند و نه بوى آنها را. «من بین فرث و دمٍ لبناً خالصاً»
شرط گوارایى نوشیدنىها، خالص بودن است. آرى، آبهاى آشامیدنى زمانى گوارا است كه از هرگونه آلودگى خالص باشند. «خالصاً سائغاً للشاربین»
گوارا بودن، باید براى همهى مصرف كنندگان باشد، نه تنها انسانها، و لذا نفرموده: «سائغاً لكم» بلكه فرمود: «سائغاً للشاربین».
در دنیاى متمدّن امروز، دیده و شنیده شد كه كشورهاى متمدّن آنچه را تاریخِ مصرفش گذشته است براى آوارگان و درماندگان ارسال مىكنند!
مصرف شیر توسط انسان، نشاندهنده آن است كه كسى كه حیوان را آفرید و شیر را در درون آن ساخت، همان كسى است كه ما را آفرید و نیازهاى ما را مىدانست. «نسقیكم ممّا بطونه»
حضرت علىعلیه السلام در نامه 25 نهجالبلاغه به مسئول جمعآورى زكات مىنویسد: وقتى براى جمعآورى زكات مىروى باید اصولى را مراعات كنى، از جمله آنكه مقدارى شیر در پستان حیوان باقى بگذارى تا نوزادان بىبهره نباشند. میان حیوان و نوزادش جدایى نیانداز و در مسیر راه، به حیواناتِ خسته استراحت بده وآنها را از خوردن آب وعلف بازمدار.
كتك زدن به حیوان، شیر دوشیدن با ناخن بلند، بهرهكشى بیش از حدّ از حیوان و هرگونه ظلمى به حیوان ممنوع است. در قرآن مىخوانیم: حضرت سلیمان با آن همه عظمتش كه جنّ وانس تحت فرمان او بودند، به حیوانات ملاطفت نموده ودست مباركش را به گردن و پاى آنها مىكشید. «فطفق مسحاً بالسّوق و الاعناق»(23)
پيام ها
1- سیستم تولید شیر در حیوانات و خروج آن از میان خون و فضولات، درس عبرتى براى انسان است. «لعبرة نسقیكم ممّا فى بطونه من بین فَرث و دم لبناً...»