ترجمه
وبا كسانى كه پروردگارشان را (همواره و در هر) صبحگاه و شامگاه مىخوانند و خشنودى او را مىجویند، خود را شكیبا ساز و دیدگانت را از آنان برمگیر كه زیور دنیا را بطلبى و از كسانى كه دلشان را از یاد خود غافل كردهایم و در پى هوس خویشند و كارشان بر گزافه و زیاده روى است، پیروى مكن.
نکته ها
در طول تاریخ، اغنیا و ثروتمندان كافر، پیوسته شرط ایمان آوردن خود را طرد فقرا و بینوایان مىدانستند، چنانچه از نوح چنین درخواستى كردند و حضرت در جواب آنان فرمود: «ما أنا بِطارد الّذین آمنوا»(30) من مؤمنان را به خاطر تهیدستى طرد نمىكنم. در زمان پیامبر اسلام نیز از آن حضرت مىخواستند تهیدستانى چون سلمان و ابوذر و عمار و خباب را از خویش براند تا آنان ایمان آورده و همراه او شوند. این آیه از چنین تفكّر و عملى نكوهش مىكند.
امام صادق و امام باقرعلیهما السلام فرمودند: مراد از خواندن خداوند در صبحگاه و شامگاه، اقامهى نماز است.(31)
پيام ها
1- ثروتمندان براى منصرف كردن پیامبر از معاشرت با تهىدستان مؤمن تلاش مىكردند و پیامبر در برابر آن تلاشها، مأمور به مقاومت شد. «واصبر نفسك»
2- همدلى با تهىدستان سخت است، ولى باید تحمّل كرد. «واصبر نفسك»
3- پایبندى به دعا و نیایش، شرط شایستگى افراد براى مصاحبت و همنشینى است. «واصبر نفسك مع الّذین یدعون ربّهم...»
4- رهبر باید نسبت به محرومان همدل وهمدم باشد، نه بىاعتنا.(32) «واصبر نفسك مع الذّین... ولا تَعدُ عیناك عنهم»
5 - دعاى دائمى وخالصانه، ارزشمند است. «بالغَداوَةوالعشىّیریدون وجهه»
6- در آغاز و پایان هر روز باید به یاد خدا بود. «بالغداوَة والعشى»
7- براى بدست آوردن دنیا و رضایت سرمایهداران، از تهىدستان فاصله نگیریم. «تُرید زینة الحیاة الدنیا»
8 - زشتترین كار آن است كه مردم به خدا توجّه كنند، ولى رهبر، به دنیا. «یریدون وجهه... و لا تعد عیناك عنهم تُرید زینة الحیاة الدنیا»
9- خطر دنیاطلبى تا حدّى است كه خداوند، به پیامبران هم هشدار مىدهد. «ولاتعد عیناك عنهم تُرید زینة الحیاة الدنیا»
10- كسى كه بدنبال دنیا مىرود، از مسیر رهروان الهى خارج مىشود. «یریدون وجهه... ترید زینة الحیاة الدنیا» دنیاگرایى در مقابل خداگرایى است.
11- كیفر دنیاگرایى، غفلت از یاد خداوند است. «ترید زینة الحیاة الدنیا ولا تطع من اغفلنا قلبه»
12- ارزش یاد خدا، به ریشهدار بودن آن در قلب وروح است. «اغفلنا قلبه عن ذكرنا»
13- انسان گام به گام سقوط مىكند؛ اوّل غفلت، آنگاه هوسرانى و سپس مسیر انحرافى. «اغفلنا، اتّبع هواه، كان امره فُرطا»
14- رهبرى افراد غافل، هواپرست و افراطى ممنوع است. «اغفلنا، اتبع هواه، كان امره فرطاً»
15- اعتدال، ارزش و زیادهروى ضد ارزش است. «وكان امره فرطا»