ترجمه
وبه خداوند سوگند كه درغیاب شما، نقشهاى براى (نابودى) بتهایتان خواهم كشید.
نکته ها
در اینكه حضرت ابراهیم علیه السلام این جمله قاطعانه و تهدیدآمیز را چگونه بیان فرموده، بین مفسّران اختلاف است، بعضى همچون صاحبان تفاسیر صافى و المیزان برآنند كه این جمله بطور علنى اظهار نشده و حضرت آن را به صورت سرّى بیان داشته است، زیرا معتقدند كه ادّعاى صریح مبارزه بر علیه خدایانِ ریز و درشت یك ملّت، آن هم در روز اوّل و یك تنه برخلاف احتیاط است.
امّا به نظر مىرسد كه چنین نیست و حساب مردان خدا از محاسبات عادّى ما انسانها جداست و هیچ چیز نمىتواند مانع راه روشن و رسالت الهى آنان گردد. مگر در آیات قبل نخواندیم كه ابراهیمعلیه السلام آشكارا به مردم فرمود: «انتم وآبائكم فى ضلال مبین» مگر حضرت زینب كبرىعلیها السلام در حال اسارت در شام به یزید نفرمود: «انّى اَستصغِرك» من تورا حقیر مىدانم وسپس رگبار انتقاد را نثار حكومت او كرد؟
مگر امام خمینىقدس سره در اوج سلطنت جائرانه و سراپا مسلح شاه كه همهى قدرتهاى داخلى و حمایتهاى خارجى را پشتیبان خود داشت نفرمود: «شاه باید برود» و مگر به جانشین شاه نفرمود: «من توى دهن این دولت مىزنم» مگر به استكبار مسلّط جهانى، آمریكا نفرمود كه: «آمریكا هیچ غلطى نمىتواند بكند» به راستى این جملات باكدام ملاحظات سیاسى واحتیاطات معمولى سازگار است؟
بعضى معتقدند كه براى برخورد با مظاهر و عوامل فساد باید با آنها مبارزهى منفى كرد، همانطور كه یكى از بزرگان نسبت به سینماهاى زمان طاغوت كه وسیلهاى جدّى در انحراف نسل جوان بود اظهار مىداشت كه اگر مردم به سینما نروند خود بخود تعطیل مىشود، امّا آیه فوق این تفكّر را محكوم مىكند و اصرار دارد كه باید مایهى فساد برچیده شود. چنانچه حضرت موسى علیه السلام گوساله طلایى را آتش زد و پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه وآله مسجد ضرار پایگاه منافقان را تخریب كرد.
پيام ها
1- ایمان به هدف ویقین بدرستى راه، انسان را قدرتمند مىسازد. «تاللّه لاكیدنّ»
2- كارهاى بزرگ به طراحىهاى مهم نیز نیاز دارد. «لاكیدنّ» كلمه «اكیدنّ» از «كید» به معناى تدبیر و طرّاحى است.
3- قاطعیّت، لازمهى یك رهبرى موفّق است. «تاللّه لاكیدنّ» قسم با كلمهى «تاللّه» از قسم با كلمهى «واللّه» شدیدتر است.(53)
4- پیامبران با اتصال به منبع وحى، به تنهایى قدرت برنامهریزى دارند. «لاكیدنّ»
5 - مبارزه حضرت ابراهیم با بتها كاملاً جدّى بود و قصد ارعاب نداشت. «لاكیدنّ» (حرف «لام» و نون مشدّد، نشانهى حتمى بودن است.)
6- كثرت و تعدّد بتها، مانع تدبیر و تصمیم ابراهیم نشد. «اصنامكم»
7- اگر حضور بتپرستان نباشد، همه بتها در برابر یك تبر نیز عاجزند. «بعد أن تولّوا مدبرین» در واقع، این بتپرستان هستند كه محافظت بتها را به عهده دارند، نه بتها حفاظت آنها را!!
8 - براى اجراى اهداف بزرگ، گاه حضور مردم لازم است. «و أن یحشرالناس ضحى» و گاه عدم حضور آنان شرط است. «بعد أن تولّوا مدبرین»
9- تا بت باشد، گرایش به بتپرستى نیز خواهد بود، پس باید بتها را نابود كرد. «لاكیدنّ اصنامكم»