ترجمه
و به لوط، حكمت و دانش عطا كردیم و او را از قریهاى كه كارهاى زشت انجام مىدادند رهانیدیم، براستى آنان مردمى بد و منحرف بودند.
و او را در رحمت خویش وارد نمودیم، همانا او از شایستگان بود.
نکته ها
در زمان حضرت ابراهیم، لوط پیامبر بود وامامت ورهبرى از ابراهیم بود. شاید به همین دلیل در آیهى قبل درباره اسحاق و یعقوب خواندیم: «جعلناهم ائمه» و در این آیه نام لوط جداگانه برده شد و كلمه ائمة شامل او نیست، زیرا امام ابراهیم بود.
دراین آیه، خداوند به چهار نعمت مهمى كه به حضرت لوط داده شده، اشاره مىفرماید كه عبارتند از: حكم، علم، نجات و دخول در رحمت.
شاید مراد از «حكم» در این آیه، مقام نبوت باشد، چنانكه دربارهى حضرت یحیى نیز به همین معنا آمده است، «و آتیناه الحكم صبّیاً»(60)
نجات دادن خداوند، با تلاش خود انسانها منافاتى ندارد، چنانكه نجات حضرت لوطعلیه السلام با فرمان و هدایت الهى و با خواست و تلاش خودش صورت پذیرفت. «فأسر باهلك بقطع من اللیل»(61)
مراد از «فاسقین» در اینجا، كفّار است، نظیر آیهى: «افمن كان مؤمناً كمن كان فاسقاً»(62)
پيام ها
1- خداوند، اولیاى خودش را نجات مىدهد. «نجّیناه»
2- در منطقه گناهخیز نمانید. «نجّیناه»
3- گاهى انجام یك گناه، سبب ارتكاب گناهان دیگرى مىشود. «الخبائث»
4- بدتر از گناه، اصرار بر گناه واستمرار آن است. «كانت تعمل الخبائث»
5 - استمرار در گناه، ثمرهى كفر و سبب بد عاقبتى است. «تعمل الخبائث، انهم كانوا قوم سوء فاسقین»
6- محیط و جامعه، جبر آفرین نیست. «كانوا قوم سوء فاسقین، و ادخلناه فى رحمتنا»
7- اگر ما صالح باشیم، خداوند ما را از رحمت خویش سرشار مىسازد. «ادخلناه فى رحمتنا انّه من الصالحین»