ترجمه
البتّه این بتها دشمن من هستند (و من دشمن آنها)، مگر پروردگار جهانیان (كه محبوب من است).
همان پروردگارى كه مرا آفرید و همو راهنماییم مىكند.
او كه مرا (هنگام گرسنگى) طعام مىدهد و (هنگام تشنگى) سیرابم مىنماید.
و هر گاه بیمار شوم، همو مرا شفا مىبخشد.
او كسى است كه مرا مىمیراند، سپس زندهام مىكند.
او كسى است كه امید دارم روز جزا خطاهاى مرا ببخشد.
نکته ها
جز خدایى كه ربّ العالمین است، همهى معبودها دشمن ما مىشوند، زیرا بتها در قیامت به سخن در آمده، علیه بتپرستان شكایت خواهند كرد. چنانكه قرآن مىفرماید: «كلاّ سیَكفرون بعبادَتهم و یكونون علیهم ضِدّا»(18) روز قیامت بتها از بتپرستان تنفّر مىجویند و با آنان ضدّیت دارند و بدین وسیله عداوت آنها روشن مىشود.(19)
خطاى انبیا، ترك اولى است، و گرنه خداوند حضرت ابراهیم را با صفاتى مثل برگزیده ستایش نموده است. «اِنّا اَخلصناهم بخالصَة ذِكرَى الدّار»(20)
پيام ها
1- معبودهاى خیالى و دروغین، دشمنان اندیشه، سعادت وتكامل بشریّت هستند. «عدوّ لى...»
2- ابتدا باید به جهان و جهانآفرین توجّه كرد و سپس توجّه به خویشتن. «ربّ العالمین - خلقنى»
3- در شیوهى تبلیغ، گاهى لازم است خود را به جاى دیگران قرار دهیم. «عدوّ لى» و نفرمود: «عدوّ لكم»
4- آفرینش انسان از بزرگترین الطاف الهى است.«الّذى خلقنى»
5 - كسى حقّ هدایت دارد كه آفریده باشد. «خلقنى فهو یهدین» زیرا تدبیر و هدایت از آفرینش جدا نیست.
6- آفریدن و هدایت كردن، نشانهى آن است كه او ما را دوست دارد، نه بتها. «عدوّ لى الاّ ربّ العالمین الّذى خلقنى فهو یهدین»
7- هدایت، از شئون ربوبیّت است. «ربّ العالمین - فهو یَهدین»
8 - نعمت هدایت (بعد از خلقت)، بزرگترین نعمتهاست. «خلقنى فهو یَهدین»
9- آفریدن یك بار است، ولى هدایت در هر لحظه و همیشه است. («خلقنى» به صورت ماضى و «یهدین» به صورت مضارع و استمرار آمده است)
10- سیر شدن و سیراب شدن انسان، كار خداست. آب و نان وسیله است. «یُطعِمنى و یَسقین»
11- توجّه به نعمتهاى معنوى، بر توجّه به نعمتهاى مادّى مقدّم است. ابتدا فرمود: «فهو یَهدین ...»، آنگاه فرمود: «یُطعِمنى و یَسقین ...»
12- در پیدایش بیمارى، خود ما مقصّریم. «مَرِضتُ» و نفرمود: «أمرَضَنى»
13- شفا از خداست. دارو وسیله است وتأثیر آن نیز به اراده اوست. «فهو یَشفین»
14- شفاى روح و شفاى جسم در كنار هم لازم است. «فهو یهدین - فهو یَشفین»
15- در سخن و خطابه، آهنگین بودن كلمات یك ارزش است. «یَهدین - یَسقین - یَشفین - یُحیین»
16- در جهان بینى الهى، مرگ پایان كار نیست، یكى از مراحل زندگى است. «یُمیتنى ثم یُحیین»
17- همه كارهى هستى خداست. (توحید افعالى) «یَهدین - یَسقین - یَشفین - یُحیین»
18- مرگ نیز نعمت است. «والّذى یُمیتنى...» مرگ در ردیف نعمتها آمده است.
19- هر كجا زمینه شرك وجود دارد، شركزدایى لازم است. (در نعمت هدایت، اطعام و شفا، سه بار كلمهى «هو» به كار رفته است، ولى در خلقت و مرگ و حیات، این كلمه به كار نرفته، شاید به این خاطر كه خلقت و مرگ را همه به خدا نسبت مىدهند و جاى شرك نیست، ولى ارشاد و اطعام و شفا به مردم، دارو، پزشك و غذا نسبت داده مىشود. لذا قرآن براى زندهنگاه داشتن روحیّه توحید، كلمهى «هو» را بكار برد، یعنى همهى كارها بدست اوست).
20- یكى از فلسفههاى عبادت، تشكّر از خداوند است. (ابراهیم به عمو و قوم خود فرمود: «ما تعبدون» چه چیزى را مىپرستید؟ گفتند: بت. حضرت ابراهیم در این آیات، فلسفهى عبادت خدا را بیان مىكند). «خلقنى - یهدین - یُطعمنى - یَسقین - یَشفین - یُمیتنى و یُحیین»
21- هیچ كس از الطاف الهى بى نیاز نیست. «اطمع اَنیَغفر...» در جایى كه حضرت ابراهیم خلیلاللّه خود را نیازمند مغفرت الهى بداند، تكلیف ما روشن است.
22- عفو الهى، فضل اوست نه استحقاق ما. «اَطمع» آرى، به اعمال خود تكیه نكنیم، زیرا ابراهیم نیز به عفو الهى چشم دوخته، نه پاداش كار خود.
23- امید و رجا، یك ارزش است. «اَطمع»
24- ربوبیّت خداوند سبب دلبستگى به عفو و مغفرت اوست. «ربّ العالمین... اَطمع اَن یَغفر لى»
25- طلب مغفرت، شیوهى انبیاست. «یَغفرلى»
26- اگر لطف خاصّ او نباشد، انسان در هر مرحلهاى باشد جایزالخطا است. «خطیئتى»
27- جلوهى مبدء و معاد در كلام انبیا آشكار است. «خَلقنى... یوم الدین»
28- نیازهاى مادّى و معنوى انسان از آغاز تا پایان زندگى، به دست خداوند است. «خلقنى... یوم الدّین»