ترجمه
پس ما (اینگونه) او را به مادرش باز گردانیدیم تا روشنى چشم او باشد و غم نخورد و بداند كه همانا وعده الهى حقّ است، ولى بیشتر مردم نمىدانند.
نکته ها
گاهى اوقات عناوین براى انسان، مزاحم و مانعند. مثلاً در این ماجرا مادر موسى پذیرفت كه به عنوان دایه فرزندش را شیر دهد؛ زیرا عنوان مادر، سبب قتل فرزند وآزار مادر مىشد.
پيام ها
1- وعدههاى الهى تخلّف ندارد. در آیهى هفتم خداوند وعده داد كه نوزاد را به مادر برگرداند و در این آیه مىخوانیم كه او را برگرداند. «انّا رادّوه الیك - رددناه الى اُمّه»
2- نوزاد، نور چشم مادر است. «كى تَقَرّ عینها»
3- براى اهل حقّ، اهداف مهم است، نه عناوین. «رددناه الى اُمّه» سرانجام، فرزند به آغوش مادر بازگشت گرچه این بار، مادر به عنوان دایه استخدام شد؛ ولى عنوان مهم نیست، برگشتن نوزاد مهم است.
4- مادر به واسطهى ارتباط عمیق با فرزند، بیشترین نقش را در زندگى او دارد. «الى اُمّه» (در اینجا نامى از پدر موسى به میان نیامده است.)
5 - عاقبت، سختىها بسر آمده و فراق به وصال خواهد انجامید. «رددناه الى اُمّه كى تَقَرّ عینها» (پس از مدّتها نگرانى و غم، سرانجام خداوند، موسى را به مادر بازگرداند. «اِنّ مع العسر یسرا»)
6- اگر خداوند بخواهد، یك فرد، مایهى امید و نور چشم دو گروه مخالف (خاندان فرعون و خاندان موسى) مىشود. «قُرّة عینٍ لى ولك - تَقَرّ عینها»
7- انبساط و شادى، حزن و اندوه، در بینایى انسان تأثیر دارد. «تَقَرّ عینها» چنانكه در آیهى 84 سورهى یوسف، مىخوانیم: دورى حضرت یوسف، باعث نابینایى حضرت یعقوب گردید. «وابیَضّت عیناه من الحُزن»
8 - ایمان به خداوند داراى مراحل و درجاتى است. مادر موسى بانویى مؤمنه بود، «رَبَطنا على قلبها لتكون منالمؤمنین» امّا یك مؤمن نیز باید به مرحلهى یقین و علم عمیق برسد. «لتَعلم أنّ وعد اللّه حقّ»
9- فلسفه و دلیل بعضى حوادث، درك حقّانیّت وعدههاى الهى است. «لتَعلم أنّ وعد اللّه حقّ»
10- اكثر مردم ظاهربین هستند و دركى از اسرار حكیمانه ونقشههاى مدبّرانهى خداوند ندارند. «اكثرهم لایعلمون»