ترجمه
وموسى وارد شهر شد، در حالى كه مردم (از ورودش) بىخبر بودند، پس در آنجا به دو مرد برخورد كه با یكدیگر نزاع مىكردند، این یكى از طرفدارانش و آن (دیگرى) از دشمنانش بود. پس آن كه از پیروان موسى بود، از او در برابر دشمنش یارى خواست. پس موسى (به حمایت از دوست خود) مُشتى بر او زد كه كار او را ساخت (و با همان مشت كشته شد)، موسى (از این پیشامد تكانى خورد و) گفت: این از كار شیطان بود، همانا او دشمن گمراه كنندهى آشكارى است.
نکته ها
ظاهراً حضرت موسى قبل از نبوّتش، بیرون از شهر زندگى مىكرده است و این یا به خاطر حركات انقلابى او بوده كه در آنجا بسر مىبرده و یا به خاطر اینكه كاخ فرعون كه موسىعلیه السلام در آن زندگى مىكرده، خارج از شهر قرار داشته است.
سؤال: اگر پیامبران خدا معصومند، پس مشتزدن و آدم كشتن موسىعلیه السلام چه توجیهى دارد و چگونه تفسیر مىشود؟
پاسخ: كلمهى «هذا» در جملهى «هذا من عمل الشیطان» به نزاع و ستیز آن دو مرد اشاره دارد نه به عمل حضرت موسى، یعنى ایجاد این درگیرى كار شیطان است.
حضرت موسى قصد كشتن آن مرد را نداشت و فقط به خاطر دفاع از یك مؤمنى دست به این كار زد. از این روى خداوند از قتل او انتقاد نكرده و در جاى دیگر مىفرماید: «و قَتَلت نفساً فنجّیناك من الغَمّ»(26) تو یكى از فرعونیان را به قتل رساندى ودچار غم واندوه شدى و ما تورا از غم نجات دادیم.
پيام ها
1- مصلحان جامعه باید گاهى به صورت ناشناس و غیر رسمى، بدون نام و عنوان در میان مردم حاضر شوند. «دخل المدینة على حین غفلة من اهلها»
2- حضرت موسى قبل از نبوّت نیز داراى یار و پیرو بود. «مِن شیعته»
3- گرچه موسى بزرگ شدهى كاخ فرعون بود، ولى مردم مستضعف به خاطر تفكّر ومنش، او را حامى و رهبر خود مىدانستند. «فاستغاثه»
4- دفاع و حمایت از مظلومان، شیوهى اولیاى الهى است. «فوَكَزه موسى»
5 - انبیا، افرادى با غیرت، جوانمرد، مظلومنواز وظلم ستیز بودهاند. «فاستغاثه... فوكزه موسى»
6- مردان خدا در صورت لزوم بادشمن درگیر مىشدند و از زور بازو بهره مىبردند. «فوَكَزه موسى»