1. الفاتحة 2. البقرة 3. آل عمران 4. النساء 5. المائدة 6. الأنعام 7. الأعراف 8. الأنفال 9. التوبة 10. يونس 11. هود 12. يوسف 13. الرعد 14. إبراهيم 15. الحجر 16. النحل 17. الإسراء 18. الكهف 19. مريم 20. طه 21. الأنبياء 22. الحج 23. المؤمنون 24. النور 25. الفرقان 26. الشعراء 27. النمل 28. القصص 29. العنكبوت 30. الروم 31. لقمان 32. السجدة 33. الأحزاب 34. سبأ 35. فاطر 36. يس 37. الصافات 38. ص 39. الزمر 40. غافر 41. فصلت 42. الشورى 43. الزخرف 44. الدخان 45. الجاثية 46. الأحقاف 47. محمد 48. الفتح 49. الحجرات 50. ق 51. الذاريات 52. الطور 53. النجم 54. القمر 55. الرحمن 56. الواقعة 57. الحديد 58. المجادلة 59. الحشر 60. الممتحنة 61. الصف 62. الجمعة 63. المنافقون 64. التغابن 65. الطلاق 66. التحريم 67. الملك 68. القلم 69. الحاقة 70. المعارج 71. نوح 72. الجن 73. المزمل 74. المدثر 75. القيامة 76. الإنسان 77. المرسلات 78. النبأ 79. النازعات 80. عبس 81. التكوير 82. الانفطار 83. المطففين 84. الانشقاق 85. البروج 86. الطارق 87. الأعلى 88. الغاشية 89. الفجر 90. البلد 91. الشمس 92. الليل 93. الضحى 94. الشرح 95. التين 96. العلق 97. القدر 98. البينة 99. الزلزلة 100. العاديات 101. القارعة 102. التكاثر 103. العصر 104. الهمزة 105. الفيل 106. قريش 107. الماعون 108. الكوثر 109. الكافرون 110. النصر 111. المسد 112. الإخلاص 113. الفلق 114. الناس
تعداد آیات: 88
تفسير 28. القصص آية 26
Number of verses: 88
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِيم
قَالَتْ إِحْدَاهُمَا يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ ۖ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ 26
یکی از آن دو (دختر) گفت: «پدرم! او را استخدام کن، زیرا بهترین کسی را که می‌توانی استخدام کنی آن کسی است که قویّ و امین باشد (و او همین مرد است)!»

ترجمه
 یكى از آن دو (دختر، خطاب به پدر) گفت: اى پدر! او را استخدام كن، زیرا  بهترین كسى كه (مى‏توانى) استخدام كنى، شخصِ توانا و امین است.

نکته ها
امام رضاعلیه السلام فرمود: «حضرت شعیب از دخترش پرسید: چگونه امانت‏دارى این جوان را فهمیدى كه او را امین مى‏خوانى؟ گفت: وقتى دعوت شما را به او ابلاغ كردم، به من گفت: از پشت‏سر من، مرا راهنمایى كن».(33) تا مبادا به قامت من چشم بدوزد.


33) بحار، ج‏13، ص‏44.

پيام ها
 1- دختران نیز در خانواده بر اساس منطق و حكمت، حقّ پیشنهاد دارند و فرقى با دیگران ندارند. «قالت احداهما یا ابت استأجره»
 2- روابط حسنه میان والدین و فرزندان و آزادى بیان در خانواده، یك ارزش است. «یا أبت استأجره»
 3- همه‏ى اعضاى خانه پیشنهاد بدهند؛ ولى تصمیم نهایى با سرپرست خانواده است. «اِستأجره»
 4- زنان عفیفه به دنبال آنند تا كمتر از منزل خارج شوند. «استأجره» (براى كارهاى سخت خارج از منزل، از مرد استفاده شود.)
 5 - كار، عار نیست، اولیاى خدا نیز كار مى‏كرده‏اند. «استأجرت»
 6- در گزینش‏ها، به بهترین‏ها توجّه كنیم. «خیر من استأجرت»
 7- براى استخدام، دو عنصر توانایى (تخصّص) و امانتدارى (تعهّد)، لازم است. «القوىّ الامین»
 8 - توانایى‏ها و امانتدارى‏ها را باید در شرایط عادّى و بدون توجّه طرف، شناسایى و احراز كرد. «القوى الامین»
(غالب افراد با تصنّع، تملّق و ریاكارى، واقعیّت خود را مى‏پوشانند؛ امّا حضرت موسى در یك صحنه‏ى طبیعى، با یك كار حمایتى و برخورد عفیفانه، خود را نشان داد.)
 كار و كارگرى‏
* خداوند از مردم، عمران و آبادى زمین را خواسته كه بدون كار و تلاش محقّق نمى‏شود. «هو أنشأكم من الارض و استعمركم فیها»(34)
* در سراسر قرآن بر عمل صالح كه داراى معناى بسیار گسترده‏اى است، تكیه شده است.
* انبیاى الهى، كشاورز، چوپان، خیّاط و نجّار بوده‏اند.
* كار در اسلام عبادت و به منزله‏ى جهاد است.(35)
* دعاى بیكار مستجاب نمى‏شود.
* كار وسیله‏ى تربیت جسم و روح، پركردن ایّام فراغت، مانع فساد و فتنه، عامل رشد و نبوغ و ابتكار، توسعه‏ى اقتصادى، عزّت و خودكفائى و كمك به دیگران مى‏باشد.
* قرآن مى‏فرماید: ما زمین را براى شما رام قرار دادیم، پس از پشت آن بالا روید و از رزق آن بخورید. «هو الّذى جعل لكم الارض ذلولا فامشوا فى مناكبها و كلوا من رزقه»(36)
* اسلام براى كار بازویى احترام ویژه‏اى قائل شده است و مراعات حقّ كارگر و تحصیل رضاى او و پرداخت سریع مزد او و اضافه پرداخت بر مقدار تعیین شده و احترام به او همه و همه مورد سفارش اسلام است. همان گونه كه براى كشاورزى سفارش نموده تا آنجا كه سیراب كردن درخت، پاداش سیراب كردن مؤمن دارد.
* حضرت على‏علیه السلام به استاندارش سفارش مى‏كند كه كشاورزان مورد ستم قرار نگیرند و در گرفتن مالیات مراعات آنان را بكن.
* كارهاى فكرى نیز از ارزش بالایى برخوردار است تا آنجا كه یك ساعت فكر مفید از ساعت‏ها عبادت بهتر است.
* كم‏كارى و سهل‏انگارى در كار، مورد انتقاد است تا آنجا كه رسول خداصلى الله علیه وآله فرمود: خداوند دوست دارد هركس كارى انجام مى‏دهد آن را به نحو أحسن انجام دهد.
* قرآن مى‏فرماید: هرگاه از كار مهمى فارغ شدى به كار مهم دیگرى بپرداز. «فاذا فَرَغتَ فَانصَب»(37) بنابراین بیكارى، ممنوع.
آرى، بیكارى مایه‏ى خستگى، تنبلى، فرسودگى، فرصتى براى نفوذ شیطان، ایجاد فتنه و گسترش گناه مى‏باشد.
* البتّه اسلام براى كار، ساعت و مرز قرار داده و به كسانى كه در ایّام تعطیل كار مى‏كنند، لقب متجاوز داده است.(38)
* امام رضاعلیه السلام فرمود: مؤمن باید ساعات خود را بر چهار بخش تقسیم كند: ساعتى براى كار، ساعتى براى عبادت، ساعتى براى لذّت و ساعتى براى دوستان و رسیدگى به امور اجتماعى كه در غیر این صورت انسان به صورت عنصرى حریص در آمده و مورد تمام انتقادهایى كه درباره‏ى حرص است قرار مى‏گیرد.
* اسلام توجّه خاصّى به كیفیّت كار دارد، نه به مقدار و كمّیت آن.(39)
* به هر حال اسلام به كار اهمّیت داده تا آنجا كه در حدیث مى‏خوانیم: خداوند بنده پرخواب و انسان بیكار را دشمن دارد.(40) امام باقرعلیه السلام فرمود: «كسى‏كه در كار دنیایش تنبل باشد، در كار آخرتش تنبل‏تر است».(41)
* در حدیث مى‏خوانیم: شخص فقیر وبیكارى نزد پیامبر آمد و تقاضاى كمك كرد. حضرت فرمود: آیا كسى در منزل تبرى دارد؟ یك نفر گفت: بله، او تبر را آورد و پیامبر چوبى كه در كنارش بود، دسته‏ى آن تبر قرار داد و به آن شخص بیكار تحویل داد و فرمود: این ابزار كار؛ امّا تلاش با خودت.
از این حركت چند نكته استفاده مى‏شود:
1. انبیا در فكر زندگى مردم نیز هستند.
2. ضعیف‏ترین فرد جامعه مى‏تواند با شخص اوّل جامعه ملاقات كند.
3. جامعه نیاز به تعاون و همكارى دارد. تبر از یك نفر و چوب آن از دیگرى، هماهنگى و سازندگى و تبر سازى از شخص پیامبر.
4. براى مبارزه با فقر، باید ابزار تولید را در اختیار نیروهاى فعّال جامعه قرار داد.


34) هود، 61.
35) وسائل، ج‏12، ص‏43.
36) ملك، 15.
37) انشراح، 7.
38) الّذین اعتدوا منكم فى السبت» بقره، 65.
39) ایّكم‏أحسنُ‏عملا»هود،7.
40) وسائل، ج‏12، ص‏37.
41) وسائل، ج‏12، ص‏37.

Copyright 2015 almubin.com