ترجمه
پس چون موسى، مدّت (قرارداد خود با شعیب) را به پایان رساند و با خانوادهاش رهسپار گردید، از سوى (كوه) طور آتشى را دید. به خانوادهاش گفت: (همین جا) بمانید، همانا من آتشى دیدهام، (مىروم تا) شاید از آن خبرى بیابم یا مقدارى آتش برایتان بیاورم تا (با آن) گرم شوید.
نکته ها
«آنَستُ»، به معناى مشاهده كردنى است كه در آن اُنس و آرامش باشد. «جَذوَة» به معناى قطعه و كلمهى «تَصطَلون» از ریشه «صَلَى» به معناى گرم شدن با آتش است.
تمام خطابهاى حضرت موسى به همسرش، با ضمیر جمع آمده است. «اُمكُثوا - آتِیكم - لَعلّكم - تَصطَلون» شاید به خاطر آن كه حضرت در آن ده سالى كه با همسرش زندگى مىكرده، صاحب فرزند یا فرزندانى شده است.
از جملات «سارَ باَهله»، «آتیكم بخَبَر» و «لعلّكم تَصطلون» در این آیه و از جملهى «اَجِدُ على النّار هُدىً» در آیهى 10 سورهى طه استفاده مىشود كه حضرت موسى در شب حركت كرده است، شبى سرد و ظلمانى كه در این میان راه را نیز گم كرده بود.
پيام ها
1- مؤمن، به شرط و قرارداد خود، وفادار است. «قضى موسى الاجل»
2- زن و فرزند نباید مانع حركت، هجرت و انجام مسئولیّتها شوند، چنانكه مرد هم نباید آنها را رها كند، بلكه باید در كنار وهمراه یكدیگر باشند. «سارَ باهله»
3- در جایىكه اطمینان خاطر نداریم، خانواده خود را نبریم. «اُمكُثوا» دیدن آتش، به قرینه جملهى «اِنّى آنَستُ ناراً»، مخصوص حضرت موسى بوده و براى آن حضرت مبهم بوده است، لذا از خانوادهاش خواست كه در همانجا منتظر بمانند تا خود تنها به نزد آتش رود و برگردد.
4- هر كجا كه به تحقّق قول خود مطمئن نیستیم، وعدهى قطعى ندهیم. «لعلّى آتیكم - لعلّكم تَصطلون» (كلمهى «لعلّ» به معناى شاید است، یعنى شاید خبرى بیاورم یا شاید قطعه آتشى براى گرم شدن بیاورم.)
5 - مرد، مسئول رفع نیازمندىهاى همسر وخانواده خود است. «لعلّكم تَصطلون»
6- براى رسیدن به مقامات عالى عرفان، لازم نیست با زن وفرزند متاركه كنیم، بلكه مىتوان بطور عادّى وطبیعى و ساده زندگى كرد و به بالاترین درجات عرفان نیز رسید. «سار باهله... قال لاهله... لعلّكم تصطلون»