1. الفاتحة 2. البقرة 3. آل عمران 4. النساء 5. المائدة 6. الأنعام 7. الأعراف 8. الأنفال 9. التوبة 10. يونس 11. هود 12. يوسف 13. الرعد 14. إبراهيم 15. الحجر 16. النحل 17. الإسراء 18. الكهف 19. مريم 20. طه 21. الأنبياء 22. الحج 23. المؤمنون 24. النور 25. الفرقان 26. الشعراء 27. النمل 28. القصص 29. العنكبوت 30. الروم 31. لقمان 32. السجدة 33. الأحزاب 34. سبأ 35. فاطر 36. يس 37. الصافات 38. ص 39. الزمر 40. غافر 41. فصلت 42. الشورى 43. الزخرف 44. الدخان 45. الجاثية 46. الأحقاف 47. محمد 48. الفتح 49. الحجرات 50. ق 51. الذاريات 52. الطور 53. النجم 54. القمر 55. الرحمن 56. الواقعة 57. الحديد 58. المجادلة 59. الحشر 60. الممتحنة 61. الصف 62. الجمعة 63. المنافقون 64. التغابن 65. الطلاق 66. التحريم 67. الملك 68. القلم 69. الحاقة 70. المعارج 71. نوح 72. الجن 73. المزمل 74. المدثر 75. القيامة 76. الإنسان 77. المرسلات 78. النبأ 79. النازعات 80. عبس 81. التكوير 82. الانفطار 83. المطففين 84. الانشقاق 85. البروج 86. الطارق 87. الأعلى 88. الغاشية 89. الفجر 90. البلد 91. الشمس 92. الليل 93. الضحى 94. الشرح 95. التين 96. العلق 97. القدر 98. البينة 99. الزلزلة 100. العاديات 101. القارعة 102. التكاثر 103. العصر 104. الهمزة 105. الفيل 106. قريش 107. الماعون 108. الكوثر 109. الكافرون 110. النصر 111. المسد 112. الإخلاص 113. الفلق 114. الناس
تعداد آیات: 88
تفسير 28. القصص آية 39
Number of verses: 88
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِيم
وَاسْتَكْبَرَ هُوَ وَجُنُودُهُ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ إِلَيْنَا لَا يُرْجَعُونَ 39
(سرانجام) فرعون و لشکریانش بدون حقّ در زمین استکبار کردند، و پنداشتند بسوی ما بازگردانده نمی‌شوند!

ترجمه
او (فرعون) و سپاهیانش به ناحقّ در زمین تكبّر ورزیدند و پنداشتند كه آنان به سوى ما بازگردانده نمى‏شوند.

نکته ها
استكبار و مستكبر
* در طول تاریخ، افراد مغرور و متكبّرى بوده‏اند كه خودشان را محور و مركز همه چیز مى‏پنداشتند. در این سوره فرعون مى‏گوید: «ما علمتم لكم من اله غیرى» من جز خودم براى شما معبودى سراغ ندارم و هنگامى كه ساحران به موسى ایمان آوردند گفت: «آمنتم به قبل أن آذن لكم» آیا بدون اجازه‏ى من به موسى ایمان آورده‏اید.
فرعون توقّع دارد كه هیچ كس بدون اجازه‏ى او، هیچ عقیده‏اى نداشته باشد. امروز نیز فرعون‏ها، ابرقدرت‏هایى هستند كه مى‏خواهند خود را محور فرهنگ، سیاست، اقتصاد و صاحب اختیار جهان بدانند.
* مستكبران گاهى براى قدرت‏نمایى، فرد یا گروه یا كشورى را نابود مى‏كنند یا مورد لطف قرار مى‏دهند. نظیر نمرود كه به حضرت ابراهیم گفت: «اَنا اُحیى و اُمیت»(60) حیات و مرگ این مردم به دست من است، هر كه را بخواهم مى‏كشم و هر كه را بخواهم از زندان آزاد مى‏كنم.
* مستكبران، گاهى زرق و برق و جلوه‏هاى مادّى را به رخ مردم مى‏كشند، همان‏گونه كه فرعون مى‏گفت: «ألیس لى مُلك مصر وهذه الانهار تجرى من تحتى»(61) آیا حكومت مصر از آنِ من نیست؟ آیا نمى‏بینید كه این نهرها از زیر كاخ من جارى است؟
* مستكبران، گاهى با ارعاب، مردم را به تسلیم وادار مى‏كنند. فرعون به ساحرانى كه به موسى ایمان آوردند گفت: «لاُقطّعنّ أیدیكم و أرجُلكم من خلاف»(62) من دست و پاى شما را بر خلاف یكدیگر قطع مى‏كنم.
* مستكبران، گاهى با مانور وخودنمایى، مردم ساده‏لوح را فریفته‏ى خود مى‏كنند. قارون به‏گونه‏اى در كوچه وبازار راه مى‏رفت كه مردم دنیاپرست، آه از دل كشیده و مى‏گفتند: اى كاش براى ما نیز آنچه براى قارون است وجود داشت.(63)
* مستكبران، گاهى با تطمیع مى‏خواهند مغزها و فكرها را بخرند. چنانكه فرعون به ساحران گفت: اگر آبروى موسى را بریزید، من به شما پاداش بزرگى مى‏دهم وشما را از مقرّبان دربارم قرار مى‏دهم.(64)
* مستكبران، گاهى با سفرهاى خود دل‏ها را متزلزل مى‏كنند. قرآن مى‏فرماید: گردش كفّار در شهرها تورا مغرور نكند.(65)
* مستكبران گاهى با تحقیر دیگران جنگ روانى به راه مى‏اندازند و به طرفداران انبیا نسبت‏هاى ناروا مى‏دهند و آنان را اراذل و اوباش مى‏خوانند.(66)
* مستكبران، گاهى با ایجاد ساختمان‏هاى بلند و رفیع، دلربایى مى‏كنند. فرعون به وزیرش هامان گفت: برجى براى من بساز تا از آن بالا روم و خداى موسى را ببینم!(67)
واقعاً قرآن چقدر زنده است كه خلق و خوى و رفتار و كردار زشت مستكبران را به گونه‏اى ترسیم كرده كه با زمان ما نیز قابل تطبیق است.


60) بقره، 258.
61) زخرف، 51.
62) اعراف، 124.
63) قصص، 79.
64) اعراف، 114.
65) آل‏عمران، 196.
66) شعراء، 111.
67) غافر، 36.

پيام ها
 1- مردم از دین حاكمان پیروى مى‏كنند. «استكبر هو و جنوده»
 2- معیار ستایش‏ها و انتقادهاى قرآن، حقّ است. «بغیر الحقّ»
 3- غفلت از گذرا بودن دنیا و گمان به جاودانگى، زمینه‏ساز خوى استكبارى است. «وظنّوا أنّهم الینا لا یرجعون»
 4- عدم اعتقاد و توجّه به معاد و حساب، زمینه‏ى شكل‏گیرى استكبار است. «لایرجعون»

Copyright 2015 almubin.com