1. الفاتحة 2. البقرة 3. آل عمران 4. النساء 5. المائدة 6. الأنعام 7. الأعراف 8. الأنفال 9. التوبة 10. يونس 11. هود 12. يوسف 13. الرعد 14. إبراهيم 15. الحجر 16. النحل 17. الإسراء 18. الكهف 19. مريم 20. طه 21. الأنبياء 22. الحج 23. المؤمنون 24. النور 25. الفرقان 26. الشعراء 27. النمل 28. القصص 29. العنكبوت 30. الروم 31. لقمان 32. السجدة 33. الأحزاب 34. سبأ 35. فاطر 36. يس 37. الصافات 38. ص 39. الزمر 40. غافر 41. فصلت 42. الشورى 43. الزخرف 44. الدخان 45. الجاثية 46. الأحقاف 47. محمد 48. الفتح 49. الحجرات 50. ق 51. الذاريات 52. الطور 53. النجم 54. القمر 55. الرحمن 56. الواقعة 57. الحديد 58. المجادلة 59. الحشر 60. الممتحنة 61. الصف 62. الجمعة 63. المنافقون 64. التغابن 65. الطلاق 66. التحريم 67. الملك 68. القلم 69. الحاقة 70. المعارج 71. نوح 72. الجن 73. المزمل 74. المدثر 75. القيامة 76. الإنسان 77. المرسلات 78. النبأ 79. النازعات 80. عبس 81. التكوير 82. الانفطار 83. المطففين 84. الانشقاق 85. البروج 86. الطارق 87. الأعلى 88. الغاشية 89. الفجر 90. البلد 91. الشمس 92. الليل 93. الضحى 94. الشرح 95. التين 96. العلق 97. القدر 98. البينة 99. الزلزلة 100. العاديات 101. القارعة 102. التكاثر 103. العصر 104. الهمزة 105. الفيل 106. قريش 107. الماعون 108. الكوثر 109. الكافرون 110. النصر 111. المسد 112. الإخلاص 113. الفلق 114. الناس
تعداد آیات: 286
تفسير 2. البقرة آية 18
Number of verses: 286
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِيم
صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ 18
آنها کران، گنگها و کورانند؛ لذا (از راه خطا) بازنمی‌گردند!

ترجمه
آنان (از شنیدن حقّ) كر و(از گفتن حقّ) گنگ و(از دیدن حقّ) كورند، پس ایشان (بسوى حقّ) باز نمى‏گردند.

نکته ها
قرآن در ستایش برخى پیامبران مى‏فرماید: آنان دست وچشم دارند، «واذكر عبادنا ابراهیم واسحاق ویعقوب اولى الایدى والابصار» [197] شاید مقصود آن است كه كسى كه دست بت‏شكنى دارد دست دارد، كسى كه چشم خدابین دارد چشم دارد، پس منافقان كه چنین دست وچشمى ندارند، در واقع همچون ناقص الخلقه‏هایى هستند كه خود مقدّمات نقص را فراهم كرده و وسائل شناخت را از دست داده‏اند. لذا در این سوره درباره‏ى منافقان تعابیرى همچون «لا یشعرون، ما یشعرون، لا یعلمون، لا یبصرون، یعمعون، صم، بكم، عمى، لا یرجعون» بكار رفته است.
نظر، غیر از بصیرت است. در سوره اعراف مى‏خوانیم: «تریهم ینظرون الیك و هم لا یبصرون» [198] مى‏بینى كه به تو نگاه مى‏كنند، در حالى كه نمى‏بینند. یعنى چشم بصیرت ندارند كه حقّ را ببینند.
عدم بهره‏گیرى صحیح از امكانات و وسائل شناخت، مساوى با سقوط و از دست دادن انسانیّت است. [199]
جزاى كسى كه در دنیا خود را به كورى و كرى و لالى مى‏زند، كورى و كرى و لالى آخرت است. «ونحشرهم یوم‏القیامة على وجوههم عمیاً و بكماً و صماً» [200]


197) ص، 45.
198) اعراف، 198.
199) در سوره‏ى اعراف آیه‏ى 179 مى‏خوانیم: »لهم قلوب لایفقهون بها و لهم اعین لایبصرون بها و لهم اذان لایسمعون بها اولئك كالانعام بل هم اضل اولئك هم الغافلون« آنان دل دارند، ولى نمى‏فهمند، چشم دارند ولى نمى‏بینند، گوش دارند ولى حقّ را نمى‏شنوند، این گروه همچون چهارپایان بلكه از آنها پست‏تر و گمراه‏ترند، ایشان غافل هستند.
200) اسراء، 97.

پيام ها
1- نفاق، انسان را از درك حقایق و معارف الهى باز مى‏دارد. «صم بكم عمى»
2- كسى كه از عطایاى الهى در راه حقّ بهره نگیرد، همانند كسى است كه فاقد آن نعمت‏هاست. «صم بكم عمى»
3- حقّ ندیدن منافقان دو دلیل دارد: یكى آنكه فضاى بیرونى آنان تاریك است؛ «فى ظلمات» ودیگر آنكه خود چشم دل را از دست داده‏اند. «صم بكم عمى»
4- منافقان، لجاجت و تعصّب دارند. «فهم لا یرجعون»

Copyright 2015 almubin.com