ترجمه
و به مؤمنان بشارت ده كه براى آنان از سوى خداوند بخششى بزرگ است.
و كافران و منافقان را اطاعت مكن، و به آزارشان اعتنا مكن، و بر خدا توكّل نما كه خداوند براى وكالت كافى است.
نکته ها
بىاعتنایى به آزار و اذیّت دشمنان به معناى سستى و كوتاهى در برخورد با آنان نیست، بلكه به معناى توكّل و امیدوارى به رحمت الهى، دلسرد نشدن از برخوردهاى آنان است.
پیامبر، از جانب خداوند مأمور مىشود تا به مؤمنان بشارت دهد كه لطف و فضل ویژه او شامل حال آنان مىشود و این خود بزرگترین لطف خداست.
این آیه، «و بشّر ...» مصداق و نمونهى آیهى قبل است كه فرمود: «مبشّراً».
پيام ها
1- ایمان، شرط دریافت الطاف ویژهى الهى است. «بشّر المؤمنین»
2- رهبر باید به مؤمنان بشارت دهد. «بشّر المؤمنین»
3- رفتار خدا با مؤمنان بر اساس فضل است. «من اللّه فضلاً» البتّه تفضّلات الهى بر بندگان، داراى درجات و مراتبى است. «فضلاً كبیراً»
4- كسى كه به سرچشمهى قدرتِ حقّ دلگرم شد، مىتواند از منحرفان جدا شود. «من اللّه فضلا كبیرا - ولا تطع ...»
5 - بى اعتنایى به كار شكنىهاى كفّار و منافقان و مقاومت در برابر خواستههاى آنان، به توكّل نیاز دارد. «لا تطع - دَع اَذاهم - توكّل»
6- كفّار و منافقان در یك خط هستند. «ولا تطع الكافرین و المنافقین» كار هر دو آزار دادن مؤمنان است. «اذاهم»
7- در شرایطى، رهبر باید فقط ارشاد كند و به فكر مقابله به مثل و انتقام از مخالفان نباشد. «دَع اَذاهم»
8 - به خداوند توكّل كنیم، زیرا او وكیل لایق و با كفایتى است. «و كفى باللّه وكیلا»