ترجمه
او انسان را آفرید.
نکته ها
آفرینش انسان از جهات مختلف قابل توجّه است:
از جهت سیر تكاملى كه چگونه از خاك بىجان، موجودى جاندار و باشعور بر مىآید.
از جهت تأمین نیازهاى مادّى كه چگونه جهان طبیعت در تسخیر او قرار گرفته است.
از جهت گرایشهاى مثبت و منفى كه قرآن به برخى از آنها اشاره نموده است، از جمله:
زود نا امید مىشود. «قتوراً»(30)
حریص است. «هلوع»(31)
بىتاب است. «جزوعاً»(32)
زیانكار است. «لفى خسر»(33)
زیادهخواه است. «لیطغى»(34)
ستمگر است. «ظلوماً»(35)
نادان است. «جهولاً»(36)
شتابزده است. «عجولا»(37)
ناسپاس است. «كفور»(38)
قدرنشناس است. «كنود»(39)
آیات دیگر قرآن، خصوصیات مثبت انسان را این گونه ارائه مىدهد:
مسئولیّت پذیرى، داشتن آزادى و قدرت انتخاب؛
امكان تغییر روش، توبه و انقلاب و جهش درونى؛
دارا بودن استعدادها و ظرفیّتهاى بزرگ درونى؛
ویژگى بى نهایتطلبى؛
جانشین خداوند روى زمین؛
مسجود فرشتگان؛
دارا بودن قدرت تقلید و اثرپذیرى یا قابلیّت الگو شدن و تأثیرگذارى؛
تركیبى از تضادها، عقل و فطرت در برابر غریزه و شهوت؛
داراى قدرت تفكّر و خلاّقیت و ابتكار.
آنجا كه بحثِ آموزش قرآن است، بر آفرینش انسان مقدّم شده است. «علّم القرآن خلق الانسان» امّا آنجا كه آموزش علوم دیگر مطرح است، آفرینش انسان مقدّم شده است. «خلق الانسان من علق.... الّذى علّم بالقلم»(40)
پيام ها
1- خداوند، خالق انسان است، نه طبیعت بىجان. «الرّحمن... خلق الانسان»
2- خلقت انسان، جلوهاى از رحمت الهى است. «الرّحمن... خلق الانسان»
3- مؤلّف كتاب تشریع، همان مؤلّف كتاب تكوین است. «علّم القرآن، خلق الانسان»
4- قرآن، بر انسان، شرافت و تقدم دارد. (فكر و معرفت، بر جسم و طبیعت مادى مقدّم است.) «علم القرآن، خلق الانسان»
5 - قرآن، سرآمد تمام كتابها و انسان، سرآمد تمام مخلوقات است. «علّم القرآن، خلق الانسان»
6- انسان، در سایه فراگیرى قرآن، به كمال خلقتش دست مىیابد. «علّم القرآن، خلق الانسان»