1. الفاتحة 2. البقرة 3. آل عمران 4. النساء 5. المائدة 6. الأنعام 7. الأعراف 8. الأنفال 9. التوبة 10. يونس 11. هود 12. يوسف 13. الرعد 14. إبراهيم 15. الحجر 16. النحل 17. الإسراء 18. الكهف 19. مريم 20. طه 21. الأنبياء 22. الحج 23. المؤمنون 24. النور 25. الفرقان 26. الشعراء 27. النمل 28. القصص 29. العنكبوت 30. الروم 31. لقمان 32. السجدة 33. الأحزاب 34. سبأ 35. فاطر 36. يس 37. الصافات 38. ص 39. الزمر 40. غافر 41. فصلت 42. الشورى 43. الزخرف 44. الدخان 45. الجاثية 46. الأحقاف 47. محمد 48. الفتح 49. الحجرات 50. ق 51. الذاريات 52. الطور 53. النجم 54. القمر 55. الرحمن 56. الواقعة 57. الحديد 58. المجادلة 59. الحشر 60. الممتحنة 61. الصف 62. الجمعة 63. المنافقون 64. التغابن 65. الطلاق 66. التحريم 67. الملك 68. القلم 69. الحاقة 70. المعارج 71. نوح 72. الجن 73. المزمل 74. المدثر 75. القيامة 76. الإنسان 77. المرسلات 78. النبأ 79. النازعات 80. عبس 81. التكوير 82. الانفطار 83. المطففين 84. الانشقاق 85. البروج 86. الطارق 87. الأعلى 88. الغاشية 89. الفجر 90. البلد 91. الشمس 92. الليل 93. الضحى 94. الشرح 95. التين 96. العلق 97. القدر 98. البينة 99. الزلزلة 100. العاديات 101. القارعة 102. التكاثر 103. العصر 104. الهمزة 105. الفيل 106. قريش 107. الماعون 108. الكوثر 109. الكافرون 110. النصر 111. المسد 112. الإخلاص 113. الفلق 114. الناس
تعداد آیات: 96
تفسير 56. الواقعة آية 1
Number of verses: 96
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِيم
إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ 1
هنگامی که واقعه عظیم (قیامت) واقع شود،

ترجمه
آن گاه كه آن واقعه (عظیم قیامت) روى دهد.
كه در واقع شدن آن دروغى نیست (و سزا نیست كسى آن را دروغ شمارد).
 (آن واقعه) پایین آورنده و بالا برنده است (نظام خلقت را زیر و رو مى‏كند و نااهلان را پایین و خوبان را بالا مى‏برد).
 آن گاه كه زمین به سختى لرزانده شود.
و كوه‏ها به شدّت متلاشى شوند.
پس به حالت غبار پراكنده در آیند.

نکته ها
«خفض» به معناى فرو آوردن و به زیر كشیدن و «رفع» به معناى بالابردن و برافراشتن و «رجّ» به معناى لرزش شدید و تند و از جا كنده شدن است.
«بسّ» به معناى خرد شدن در اثر فشار شدید است و «هباء» به خاك نرم مانند غبار و ذرّات معلّق در هوا مى‏گویند و «منبث» به معناى پراكنده است.
هر كجا وقوع امر و حادثه‏اى قطعى باشد، براى بیان آن مى‏توان از فعل ماضى استفاده كرد. لذا بسیارى از آیات درباره قیامت، با فعل گذشته بیان شده است. «اذا وقعت الواقعة» چنانكه با دیدن سیل بزرگى كه به سوى شهر حركت مى‏كند، مى‏توان گفت: سیل شهر را برد، با این‏كه هنوز سیل به شهر نرسیده است.
جمله «لیس لوقعتها كاذبة» یعنى هنگامى كه مردم وقایع پیش از قیامت را ببینند، با تمام وجود آن را باور خواهند كرد. در قرآن، آیات دیگرى نظیر این آیه آمده است، از جمله:
«فلمّا رأو بأسنا قالوا آمنّا باللّه»(2) زمانى كه عذاب را دیدند، گفتند به خدا ایمان آوردیم.
«لایؤمنون به حتّى یَرَوا العذاب الالیم»(3) تا لحظه دیدن عذاب دردناك، ایمان نمى‏آورند.
«لایزال الّذین كفروا فى مِریة منه حتى تأتیهم الساعة بغتةً»(4) كفار همواره در شك و تردید هستند تا آنكه ناگهان قیامت به سراغشان آید.
امام سجادعلیه السلام فرمودند: به خدا سوگند! واقعه قیامت، دشمنان خدا را به دوزخ فرومى‏آورد، «خافضة» و اولیاى خدا را به بهشت بالا مى‏برد. «رافعة»(5) آرى، عزّت و ذلّت، بلند مرتبگى و پستى واقعى در آن روز معلوم مى‏شود كه بزرگان گفته‏اند: «الفقر و الغنى بعد العرض على اللّه»(6)، فقر و غناى واقعى پس از آنكه اعمال بر خدا عرضه شود، معلوم گردد.
وضع زمین و كوه‏ها در آستانه قیامت‏
زمینى كه آرامگاه و استراحتگاه بود، «الارض مهادا»(7) و براى امرار معاش بر پشت آن راه مى‏رفتیم و تلاش مى‏كردیم، «فامشوا فى مناكبها»(8) در آن روز ناآرام و بى‏قرار مى‏شود؛ زلزله‏اى بى‏سابقه و بى‏نظیر رخ مى‏دهد كه زمین به شدّت مى‏لرزد، به گونه‏اى كه خداوندِ بزرگ، به آن عظیم مى‏گوید. «انّ زلزلة الساعة شى‏ء عظیم»(9) كوه‏ها با آن همه سنگینى و ریشه‏اى كه در عمق زمین دارند، از جاى كنده و روان شده، «سیّرت الجبال»(10) به شدّت به هم برخورد مى‏كنند، «دُكّتا دَكةً واحدة»(11) تا خرد و متلاشى شده، «بُست الجبال بَسّا» و تبدیل به سنگریزه و ذرّات پراكنده مى‏شوند، «هباءً منبثّاً» وآن ذرّات در اثر فشار، مانند پشم حلاجى شده ریزریز شوند، «كالعِهن المنفوش»(12) و مانند غبارى در هوا پراكنده شوند. «فكانت هباء منبثّاً» و این همان ماجراى آغازین آفرینش است: «و هى دخان»(13)


2) غافر، 84.
3) شعراء، 201.
4) حج، 55.
5) تفسیر نورالثقلین.
6) غررالحكم.
7) نبأ، 6.
8) ملك، 15.
9) حج، 1.
10) نبأ، 20.
11) حاقّه، 14.
12) قارعه، 5.
13) فصلت، 11.

پيام ها
 1- در وقوع قیامت و زلزله‏هاى سخت آن تردیدى نیست. «اذا وقعت» («اذا» و فعل ماضى در مواردى بكار مى‏رود كه قطعى الوقوع باشد.)
 2- قیامت، تنها واقعه‏اى است كه نظیر و مانند ندارد. «الواقعة»
 3- در تبلیغ، آنگاه كه در مقام هشدار به امرى مهم هستیم، با حذف همه مقدّمات، به اصل مطلب بپردازیم. «اذا وقعت الواقعة» (نظیر آیاتِ «الحاقّة»(14)، «اذا الشّمس كوّرت»(15))
 4- انكار قیامت، فقط در دنیا و در شرایط رفاه و غفلت است، همین كه نشانه‏هاى قیامت آشكار شود، دیگر كسى آن را انكار نمى‏كند. «لیس لوقعتها كاذبة»
 5 - تا فرصت هست، قیامت را باور كنیم كه پس از وقوع، نتیجه‏اى جز شرمسارى ندارد. «لیس لوقعتها كاذبة»
 6- قیامت، هنگامه‏ى فروپاشى پندارها و تجلّى حقایق است. (شكست و سقوط عدّه‏اى و پیروزى و صعود عدّه‏اى دیگر) «خافضة رافعة»
 7- زلزله قیامت بسیار سخت و بزرگ است. «اذا رجّت الارض رجّاً»
 8 - در آستانه قیامت، وقوع زلزله‏ها و رانش‏هاى زمین و كوهها حتمى است. «اذا وقعت... رجت الارض... بُست الجبال... »


14) حاقّه، 1.
15) تكویر، 1.

توضيحات
سیماى سوره واقعه‏
 این سوره نود و شش آیه دارد و در مكه نازل شده است.
 یكى از نام‏هاى قیامت، واقعه است كه در آیه اول این سوره از وقوع حتمى آن خبر داده شده و لذا این سوره «واقعه» نام گرفته است.
 اكثر آیات این سوره درباره‏ى قیامت و شرایط و حوادث آن و تقسیم مردم به دوزخى و بهشتى در آن روز بحث مى‏كند. لذا تلاوت این سوره انسان را از غفلت بیرون مى‏آورد.
 در آستانه مرگ عبداللّه بن مسعود، عثمان به عیادتش رفت و از او پرسید: از چه ناراحتى و چه آرزویى دارى؟ گفت: از گناهانم ناراحتم و امید به رحمت پروردگار دارم. پرسید: آیا چیزى مى‏خواهى به تو عطا كنم؟ گفت: نه، آن روز كه نیاز داشتم محرومم كردى، الآن كه از دنیا مى‏روم چه نیازى دارم. عثمان گفت: پس اجازه بده چیزى به تو عطا كنم تا براى دخترانت به ارث بماند.
 او گفت: آنها هم نیازى ندارند. زیرا به دخترانم چیزى آموخته‏ام كه هرگز نیازمند نمى‏شوند. به آنان سفارش كرده‏ام سوره واقعه بخوانند كه از پیامبر صلى الله علیه وآله شنیدم هر كس هر شب آن سوره را تلاوت كند، فقر و بدبختى به او نمى‏رسد.(1)


1) تفسیر مجمع البیان.

Copyright 2015 almubin.com