ترجمه
بر شما، (خوردن گوشت) مردار، خون، گوشت خوك و حیوانى كه به نام غیر خدا ذبح شود، و حیوانى (حلال گوشت) كه بر اثر خفه شدن، یا كتك خوردن، یا پرت شدن، یا شاخ خوردن بمیرد، و نیم خورده درندگان حرام شده است مگر آنكه (قبل از كشته شدن به دست درّنده،) به طور شرعى ذبح كرده باشید. همچنین حرام است حیوانى كه براى بتها ذبح شده یا به وسیلهى چوبههاى قمار تقسیم مىكنید. همهى اینها نافرمانى خداست. امروز، (روز هجده ذىالحجّه سال دهم هجرى كه حضرت علىعلیه السلام به فرمان خدا به جانشینى پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله منصوب شد) كافران از (زوال) دین شما مأیوس شدند، پس، از آنان نترسید و از من بترسید. امروز دینتان را براى شما كامل كردم، و نعمت خود را بر شما تمام نمودم، و اسلام را به عنوان »دین« برایتان برگزیدم. پس هر كه در گرسنگى گرفتار شود، بىآنكه میل به گناه داشته باشد، (مىتواند از خوردنىهاى تحریم شده بهره ببرد.) همانا خداوند، بخشنده و مهربان است.
نکته ها
در آیهى اوّل گذشت كه بهرهگیرى از گوشت چهارپایان، حلال است، مگر آنچه تحریم آن بعداً بیان شود. این آیه، ده مورد از گوشتهاى حرام را بیان كرده است.
«مُنخَنِقة»، حیوانى است كه خفه شده باشد، چه به دست انسان یا حیوان، یا خود بخود. «مَوقوذَة»، حیوانى است كه با ضرب و شكنجه جان دهد. رسم عرب آن بوده كه بعضى حیوانات را به احترام بتها آنقدر مىزدند تا جان دهد و این كار را نوعى عبادت مىپنداشتند. [15] «متردّیة»، حیوان پرت شده از بلندى و «نطیحة»، حیوانى كه بر اثر شاخخوردن مرده باشد.
تحریم آنچه كه در این آیه مطرح شده است، در سورههاى انعام و نحل و بقره آمده است ولى در این آیه، نمونههاى مردار (خفّه شده، كتك خورده، شاخ خورده و...) بیان شده است.
امام باقرعلیه السلام فرمودند: ولایت، آخرین فریضه الهى است سپس آیهى «الیوم اكملت لكم دینكم» را تلاوت نمودند. [16]
بتها، مجسمههایى بود كه شكل داشت، امّا «نُصُب»، سنگهاى بىشكلى بود كه اطراف كعبه نصب شده بود و در برابرش قربانى مىشد و خون قربانى را بر آن مىمالیدند.
غدیر در قرآن
دو مطلب جداى از هم در این آیه بیان شده است، یك مطلب مربوط به تحریم گوشتهاى حرام، مگر در موارد اضطرارى و مطلب دیگر مربوط به كامل شدن دین و یأس كفّار كه این قسمت كاملاً مستقلّ است، به چند دلیل:
الف: یأس كفّار از دین، به خوردن گوشت مردار یا نخوردن آن ارتباطى ندارد.
ب: روایاتى كه از طریق شیعه و سنى در شأن نزول آیه آمده، در مقام بیان جملهى «الیوم یئس الّذین كفروا» و «ألیوم اكملت لكم دینكم» است، نه مربوط به جملات قبل و بعد آن، كه درباره احكام مردار است.
ج: طبق روایات شیعه وسنّى، این قسمت از آیه: «الیوم اكملت...» پس از نصب علىّبن ابىطالبعلیهما السلام به امامت در غدیرخم نازل شده است.
د: غیر از دلائل نقلى، تحلیل عقلى نیز همین را مىرساند، چون چهار ویژگى مهم براى آن روز بیان شدهاست: 1- روز یأس كافران، 2- روز كمالدین، 3- روز اتمامنعمت الهى بر مردم، 4- روزى كه اسلام به عنوان «دین» و یك مذهب كامل، مورد پسند خدا قرار گرفته است.
حال اگر وقایع روزهاى تاریخ اسلام را بررسى كنیم، هیچ روز مهمى مانند بعثت، هجرت، فتح مكّه، پیروزى در جنگها و... با همهى ارزشهایى كه داشتهاند، شامل این چهار صفت مهم مطرح شده در این آیه نیستند. حتّى حجّةالوداع هم به این اهمیّت نیست، چون حج، جزئى از دین است نه همهى دین.
* امّا بعثت، اوّلین روز شروع رسالت پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله است كه هرگز نمىتوان گفت روز اوّل بعثت، دین كامل شده است.
* امّا هجرت، روز فرار پیامبرصلى الله علیه وآله به فرمان خداست، روز حملهى كفّار به خانه پیامبر است نه روز یأس آنان.
* امّا روزهاى پیروزى در جنگ بدر وخندق و... تنها كفّارى كه در صحنهى نبرد بودند مأیوس مىشدند، نه همه كفار، در حالى كه قرآن مىفرماید: «الیوم یئس الّذین كفروا...» همه كفار مأیوس شدند.
* امّا حجّةالوداع كه مردم آداب حج را در محضر پیامبرصلى الله علیه وآله آموختند، تنها حج مردم با آموزش پیامبر كامل شد، نه همهى دین در حالى كه قرآن مىفرماید: «الیوم اكملت لكم دینكم»
* امّا غدیرخم روزى است كه خداوند فرمان نصب حضرت على را به جانشینى پیامبرصلى الله علیه وآله صادر كرد، تنها آن روز است كه چهار عنوان ذكر شده در آیه «اكملت، اتممت، رضیت، یئس الّذین كفروا» با آن منطبق است.
* امّا یأس كفّار، به خاطر آن بود كه وقتى تهمت وجنگ وسوءقصد بر ضد پیامبر، نافرجام ماند، تنها امید آنها مرگ پیامبرصلى الله علیه وآله بود. نصب علىّبن ابىطالبعلیهما السلام به همه فهماند كه اگر آن حضرت پسرى مىداشت، بهتر از على نبود وبا مرگ او دین او محو نمىشود، زیرا شخصى چون علىّبن ابىطالبعلیهما السلام جانشین پیامبرصلى الله علیه وآله و رهبر امّت اسلام خواهد بود. اینجا بود كه همهى كفّار مأیوس شدند.
* امّا كمال دین، به خاطر آن است كه اگر مقرّرات وقوانین كامل وضع شود، لكن براى امّت و جامعه، رهبرى معصوم وكامل تعیین نشود، مقرّرات ناقص مىماند.
* امّا اتمام نعمت، به خاطر آن است كه قرآن بزرگترین نعمت را نعمت رهبرى وهدایت معرّفى كرده است، اگر پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله از دنیا برود ومردم را بىسرپرست بگذارد، كارى كرده كه یك چوپان نسبت به گله نمىكند. چگونه بدون تعیین رهبرى الهى نعمت تمام مىشود.
* امّا رضایت خداوند، براى آن است كه هرگاه قانون كامل ومجرى عادل بهم گره بخورد رضایت پروردگار حاصل مىشود.
اگر هر یك از اكمال دین، اتمام نعمت، رضایت حقّ و یأس كفّار به تنهایى در روزى اتفاق افتد، كافى است كه آن روز از ایّاماللّه باشد. تا چه رسد به روزى مثل غدیر، كه همهى این ویژگىها را یك جا دارد. به همین دلیل در روایات اهلبیت علیهم السلام عید غدیر، از بزرگترین اعیاد به شمار آمده است.
آثار اشیا، گاهى مترتّب بر جمعبودن همه اجزاى آن است، مثل روزه، كه اگر یك لحظه هم پیش از اذان، افطار كنیم، باطل مىشود، از این جهت كلمه «تمام» به كار رفته است: «اتمّوا الصیام الى اللیل» و گاهى به گونهاى است كه هر جزء، اثر خود را دارد، مثل تلاوت آیات قرآن، كه كمالش در تلاوت همهى آن است و هر قدر هم خوانده شود، ثواب دارد. گاهى بعضى اجزا به گونهاى است كه اگر نباشد، یك مجموعه ناقص است، هر چند همهى اجزاى دیگر هم باشد، مثل خلبان و راننده كه هواپیما و ماشین بدون آنها بىثمر و بىفایده است.
رهبرى و ولایتِ حقّ هم چنین است، چون انسان را با خدا گره مىزند و بدون آن، آفریدهها و نعمتها به نقمت تبدیل مىشود وانسان را به خدا نمىرساند.
در آیه 109 بقره، تمایل كفار نسبت به انحراف مسلمانان از راه خودشان مطرح شده است. خداوند فرمان داد: شما اغماض كنید تا امر الهى برسد. پس مسلمانان منتظر حكم قاطعى بودند كه كفّار را مأیوس سازد، تا اینكه آیهى «الیوم اكملت...» نازل شد.
نگاهى به تغذیه در اسلام
اسلام مكتب عدل است، نه مثل غربىها افراط در مصرف گوشت را توصیه مىكند، و نه مثل بودایىها آن را حرام مىداند، و نه مثل چینىها خوردن گوشت هر حیوانى را به هر شكلى جایز مىداند. در اسلام براى مصرف گوشت، شرایط و حدودى است، از جمله:
الف: گوشت حیوانات گوشتخوار را نخورید وداراى آلودگىهاى مختلف میكربى وانگلى و... هستند.
ب: گوشت درندگان را نخورید، كه روح قساوت و درندگى در شما پیدا مىشود.
ج: گوشت حیواناتى كه موجب تنفر عمومى است، مصرف نكنید.
د: گوشت حیوانى كه هنگام ذبح، نام مبارك خدا بر آن گفته نشده، نخورید.
ه : گوشت مردار را نخورید. چون هنگام مرگ حیوان، خون پیش از هر چیز دیگر فاسد شده و ایجاد نوعى مسمومیّت مىكند، از این رو حیواناتى كه خفّه شده، شاخ خورده، پرت شده، كتك خورده و دریده شده كه جان دادنشان همراه با بیرون آمدن كامل خون نیست، در اسلام خوردن آنان حرام است. [17]
از همهى حیوانات حرام گوشت، فقط نام خوك در این آیه آمده، چون مصرف آن رواج داشته است.
امام صادق علیه السلام دربارهى گوشت مردار فرمود: كسى به آن نزدیك نشد مگر آنكه ضعف ولاغرى وسستى وقطع نسل وسكته ومرگ ناگهانى او را گرفت.
خونخوارى رسم جاهلیّت بود. این كار، سبب قساوت قلب و بىرحمى مىشود، تا حدّى كه خطر كشتن فرزند یا پدر و مادر را به همراه دارد. خونخوار، رفیق ودوست نمىشناسد. [18] لذا خوردن خون حرام است، امّا تزریق آن اشكالى ندارد.
سؤال: آیا اجازهى كشتن حیوانات براى مصرف گوشت آنها، با رحمت الهى سازگار است؟
پاسخ: اساس آفرینش بر تبدیل وتحوّل است. خاك، گیاه مىشود، گیاه، حیوان مىگردد و حیوان به انسان تبدیل مىشود ونتیجهى این تبدیلها، رشد است.
پيام ها
1- اسلام، دینى جامع است و همهى نیازهاى طبیعى و روحى انسان را مورد توجّه قرار داده و نظر صریح مىدهد. «حُرّمت»
2- نقش غذا در سلامت جسم و روح، به حدّى است كه در قرآن، بارها بر آن تأكید شده است. «حُرّمت علیكم...»
3- در نظام توحیدى، ذبح حیوان هم باید رنگ الهى داشته باشد، وگرنه حرام مىشود. «و ما اُهل لغیراللّه به»
4- اگر حیوان مضروب یا شاخ خورده، یا پرت شده ودریده شده هنوز رمقى در بدن دارد و آن را ذبح كردید حلال مىشود. «الاّ ما ذكّیتم»
5 - با همهى مظاهر شرك، در هر شكل، باید مبارزه كرد. «و ما ذبح على النصب»
6- گرچه گوشتى كه از راه تیرها وچوبههاى قمار تقسیم مىشود حرام است، ولى به نظر مىرسد نه گوشت خصوصیّتى دارد ونه وسیله تقسیم وچوبههاى تیر، بلكه هر درآمدى از راه قمار حرام است. «أن تستقسموا بالازلام»
7- مهمترین روزنهى امید كفّار، مرگ پیامبر بود كه با تعیین حضرت علىعلیه السلام به رهبرى، آن روزنه بسته شد. «الیوم یئس...»
8 - اگر رهبر غدیر در جامعه باشد، مسلمانان نباید ترسى داشته باشند. «فلاتخشوهم»
9- اگر دشمن خارجى هم شما را رها كند، دشمن داخلى وجود دارد كه باید با خشیت از خدا به مقابله او رفت. «فلاتخشوهم واخشونِ»
10- اگر مسلمانان از خط رهبرى غدیر دست برنمىداشتند، هیچ خطرى، از سوى كفّار متوجّه آنان نمىشد. «فلاتخشوهم»
11- كفّار، از دینِ كامل مىترسند، نه دینى كه رهبرش تسلیم، جهادش تعطیل، منابعش تاراج و مردمش متفرّق باشند. «الیوم یئس... الیوم أكملت لكم دینكم»
12- اگر كفّار از شما مأیوس نشدهاند، چه بسا نقصى از نظر رهبرى در دین شماست. «الیوم یئس... الیوم اكملتُ»
13- دین بدون رهبر، كامل نیست. «أكملت لكم دینكم»
14- قوام مكتب به رهبرى صحیح است و تنها با وجود آن، كفّار مأیوس مىشوند، نه با چیز دیگر. «الیوم یئس الّذین كفروا... الیوم اكملت لكم دینكم»
15- همهى نعمتها بدون رهبرى الهى ناقص است. «الیوم...أتممت علیكم نعمتى»
16- نصب على علیه السلام به امامت، اتمام نعمت است، «اتممت علیكم نعمتى» و رها كردن ولایت او كفران نعمت و ناسپاسى نعمت، عواقب سوئى دارد. [19] «فكفرت بأنعم اللّه فأذاقها اللّه لباس الجوع والخوف بما كانوا یصنعون»
17- اسلام بىرهبر، مورد رضاى خدا نیست. «الیوم رضیتُ لكم الاسلام»
18- اضطرار غیر اختیارى، مجوّز مصرف حرام است، پس انسان نباید به اختیار خود را مضطر كند. «اُضطُرّ» (فعل مجهول است.)
19- قانونى كامل است كه به همهى حالات و شرایط انسان توجّه داشته باشد، مخصوصاً حالت اضطرار و مخمصه. آرى، در احكام اسلام، بنبست نیست. «فمن اضطرّ»
20- شرایط ویژهى اضطرار، نباید زمینهساز گناه و آزاد سازى مطلق شود، بلكه باید به همان مقدار رفع اضطرار اكتفا كرد. «غیر متجانف لاثم»
21- از تسهیلاتى كه براى افراد مضطرّ قرار داده مىشود سوء استفاده نكنیم. «غیر متجانف للاثم» امام باقرعلیه السلام در تفسیر این جمله فرمودند: «غیر متجانف» كسى است كه عمداً به سراغ گناه نرود. [20]