ترجمه
و امّا قوم عاد به وسیله بادى سرد و سوزنده و بنیان كن نابود شدند، كه خداوند هفت شب و هشت روز پى در پى، آن را بر آنان مسلط كرد.
پس (اگر آنجا بودى) مىدیدى كه در آن ایام، آن قوم از پا افتاده، گویا تنههاى نخل تو خالى هستند.
پس آیا هیچ بازماندهاى براى آنان مىبینى؟
نکته ها
«صَرصَر» به معناى باد سرد و سخت است و «عاتیة» از «عُتو» به معناى سركش است.
«حسوم» جمع «حاسم» یعنى انجام مكرّر و پى در پى یك عمل تا قطع و نابودى كامل.
«خاویة» هم به معناى تو خالى است و هم به معناى چیزى كه به زمین افتاده باشد.
«صرعى» جمع «صریع» به چیزى گفته مىشود كه روى زمین افتاده باشد و «أعجاز» جمع «عَجُز» به معناى تنه درخت است.
در آیه 20 سوره قمر مىخوانیم «كانّهم اعجاز نخل منقعر»، یعنى هلاكت قوم عاد آن گونه بود كه گویا تنه بلند درخت خرما از ریشه كنده شده باشد.
پيام ها
1- دست خدا در نوع عذاب باز است. قوم ثمود را با آتش صاعقه و قوم عاد را با باد سرد هلاك مىكند. «بریح صرصر»
2- آثار پدیدههاى هستى به دست خداست. باد، یك بار سبب حركت كشتىها و ابرها و نزول باران مىشود و یك بار وسیله هلاكت. «بریح صرصر»
3- عذابهاى الهى گاهى دفعى است و گاهى تدریجى. «سبع لیال و ثمانیة ایّام»
4- تنومندى و نیرومندى مانع هلاكت نیست. اگر قامت و بلندى انسان مثل درخت خرما باشد، در برابر قهر الهى به زمین مىافتد. «اعجاز نخل خاویة»
5 - كیفرها یكسان نیستند، گاهى به كلى محو كنندهاند: «فجعلهم كعصف مأكول» ولى گاهى جسم مىماند. «اعجاز نخل خاویة»