ترجمه
پس هنگامى كه در صور دمیده شود.
پس آن روز، روز سختى است.
بر كافران آسان نیست.
مرا واگذار با آن كه خود به تنهایى آفریدم.
و به او مالى پیوسته و در حال فزونى دادم.
و پسرانى كه در كنارش حاضرند.
وبراى او اسباب كامیابى را به طور كامل آماده كردم.
نکته ها
«ناقور» چیزى است كه براى ایجاد صدا بر آن مىكوبند، همچون طبل و یا در آن مىدمند همچون شیپور و مراد از آن در اینجا همان نفخ در صور است كه در آیات دیگر مىفرماید: «فاذا نفخ فى الصور»(112) به نوك پرندگان «منقار» گویند، چون وسیله كوبیدن و سوراخ كردن است و صداى شیپور، گویا گوش را سوراخ مىكند و در مغز فرو مىرود.
در قرآن، به دو نفخ در صور تصریح شده است: نفخهى اوّل كه در اثر آن همه مىمیرند و نفخهى دوم كه در اثر آن دوباره همه زنده مىشوند.
در نزدیكى مسجدالحرام مركزى به نام «دارالنّدوه» بود كه مشركان براى مشورت در آن جمع مىشدند. ولید بن مغیره كه فردى سرشناس و به داشتن عقل و درایت معروف بود، در مجلسى در آن مركز گفت: بیایید براى مقابله با محمّد، حرفهاى خود را یكى كنیم و به زائران كعبه درباره محمّد یك پاسخ بدهیم. یك نفر گفت: مىگوییم: محمّد شاعر است، دیگرى گفت: مىگوییم: او كاهن است، سوّمى گفت: مىگوییم: او مجنون است. ولید چهره در هم كشید و گفت: ما شعرهاى بسیارى شنیدهایم امّا سخن محمّد شباهتى به شعر ندارد، و در او اثرى از جنون نیست و كلامش نیز با كاهنان تفاوت دارد. بالاخره تصمیم گرفتند كه بگویند: محمّد ساحر است و میان افراد خانواده جدایى مىاندازد و حتّى در یك خانه، كسانى كه به او ایمان آوردهاند از سایر اعضاى خانواده جدا مىشوند.
در این آیات، خداوند، در مورد ولید مىگوید: من او را آفریدم و به او مال و فرزند بسیار دادم، اما او از فكر و توان خود سوء استفاده كرد و در برابر پیامبر من ایستاد. پس مرگ بر او باد.
مراد از «وحیداً» در «خلقت وحیداً» یكى از معانى زیر است:
1- «وحید»، صفت مخلوق است، یعنى او تك وتنها وناتوان ونادار بود و من به او نعمت دادم.
2- «وحید»، صفت خالق است، یعنى من به تنهایى او را آفریدم و اكنون هم خودم به تنهایى به حساب او مىرسم.
پيام ها
1- پایان این جهان و آغاز جهان دیگر، با صدایى وحشتناك و عظیم است. «نقر فى النّاقور»
2- قیامت براى كافران بسیار سخت است و با گذشت زمان هم انسانكافر با آن سختىها خو نمىگیرد و براى او آسان نمىشود. «عسیر... غیر یسیر»
3- خداوند، پیامبرش را دلدارى مىدهد كه دشمن را به من واگذار. «ذرنى...»
4- هم اصل آفرینش و هم امور زندگى به دست خداوند است. «خلقت... جعلت»
5 - اگر امروز اموال و فرزندان در اطراف ما هستند، گرفتار غرور نشویم و فراموش نكنیم كه روزى، تنها آمدهایم و تنها مىرویم. «خلقت وحیداً»
6- دارایى بشر به اراده و مشیّت خداوند وابسته است، نعمتهاى داده شده را در اثر علم و هنر خود ندانید. «جعلت... مهّدت»