ترجمه
و پسرانى همیشه جوان، (به خدمت) بر آنان مىگردند، هرگاه آنان را بینى، پندارى مرواریدهاى غلطان و پراكندهاند.
و چون آنجا را بنگرى نعمتى فراوان و سلطنتى بزرگ مىبینى.
بر اندامشان جامههاى سبز از دیباى نازك و ضخیم است و با دستوارههاى نقره زینت شدهاند و پروردگارشان شرابى طهور (پاك و پاككننده) به آنان مىنوشاند.
همانا این جزایى است براى شما و سعیتان مورد سپاس است.
نکته ها
از امام كاظمعلیه السلام پرسیدند: چرا در این سوره نامى از حورالعین در پاداش ابرار و اهل بیت پیامبر اسلامصلى الله علیه وآله مطرح نشده است؟ امام علیه السلام فرمودند: به خاطر مقام فاطمه زهراعلیها السلام.(215)
امام صادقعلیه السلام از رسول خداصلى الله علیه وآله نقل مىكنند: هنگامى كه بهشتیان وارد بهشت مىشوند، با درختى روبرو مىشوند كه سایهاى گسترده دارد و از پاى آن دو چشمه جارى است، آنان در چشمهاى خود را مىشویند و از چشمه دیگر مىنوشند و پس از آن هیچ بیمارى و نارحتى در بدن آنها رخ نمىدهد و این است معناى «سقاهم ربّهم شراباً طهوراً».(216)
نعمتهاى بهشتى
میان نعمتهاى بهشتى با نعمتهاى دنیا تفاوتهاى بسیارى وجود دارد، كه در اینجا به گوشهاى از آنان اشاره مىكنیم:
بسیار زیادند: «فاكهة كثیرة»(217)
موسمى و فصلى نیستند: «لا مقطوعة»(218)
در بهرهگیرى از آنها هیچ منعى وجود ندارد. «و لا ممنوعة»(219)
بهشتیان در استفاده از آنها حس انتخاب دارند. «مما یتخیرون»(220)
براى هر نوع اشتهایى، نعمتى موجود است: «ممّا یشتهون»(221)
استفاده از آنها آفات و عوارضى به دنبال ندارد: «لا یُصدّعون»(222)
بهرهگیرى از آنها بدون زحمت است. «و ذلّلت قطوفها تذلیلاً»(223)
هرچه بخواهید، خادمان برایتان فراهم مىكنند: «و یطوف علیهم»
خادمان بهشتى هم زیبا هستند: «لؤلؤاً منثوراً»، هم پیر نمىشوند: «مخلّدون»
كامیابى در كمال آرامش است: «على الارائك متّكئون»(224)
در بهشت حسادت و رقابت در آنجا راهى ندارد. «نزعنا ما فى صدورهم من غلّ»(225)
نعمتها با رضا و سلام پروردگار همراه است: «و رضوانٌ من اللّه اكبر»(226)، «سلام قولاً من ربّ رحیم»(227)
ذریّه مؤمن به آنها مىپیوندند و كامیاب مىشوند: «الحقنا بهم ذریتهم»(228)
با اولیاى الهى همسایه مىشوند: «و هم جیرانى»(229)
نعمتهاى بهشتى متنوعاند: «وانهار من لبن... و انهار من عسل...»(230)
پيام ها
1- پذیرایى در بهشت، خصوصیات ویژهاى دارد. از جمله:
نیازى به درخواست و تقاضا ندارد، زیرا پذیرایى كنندگان همواره به دور بهشتیان مىگردند. «یطوف»
مسئولین پذیرایى از هر سو بر بهشتیان اشراف دارند. «یطوف علیهم»
پذیرایى كنندگان نوجوانند. «ولدان مخلدون»(231)
قیافه آنان مانند لؤلؤ درخشنده است. «حسبتهم لؤلؤا»
حكومت بهشتیان گسترده است. «ملكاً كبیراً»
رنگ لباس پذیرایى كنندگان سبز «خضر» و جنس لباس آنان از ابریشم نازك «سندس» و ضخیم «استبرق» است.
ساقى ابرار، پروردگار متعال «سقاهم ربّهم» و نوع شراب آنها، طهور است. «شراباً طهوراً» (امام صادقعلیه السلام فرمود: این شراب، قلب بهشتیان را از غیر خدا پاك مىكند.(232))
2- با آنكه بهشت، فضل و لطف الهى است، امّا خداوند آن را مزد و اجر ابرار مىشمرد تا بهشتیان به كار خود ببالند. «ان هذا كان لك جزاءً»
3- پاداشهاى الهى بر اساس نیّت و كیفیّت انجام كار است، نه بر اساس كمیّت كار و مقدار و مبلغ احسان. (چند قطعه نان جو و این همه پاداش، فقط به خاطر داشتن اخلاص و ایثار است.) «انّ هذا كان لكم جزاءاً و كان سعیكم مشكورا»
4- كسى كه از مردم، نه پاداش طلب كند و نه تشكّر بخواهد، «لا نرید منكم جزاءً ولا شكوراً»، خداوند به او هم پاداش مىدهد و هم تشكّر مىكند. «كان لكم جزاءً و كان سعیكم مشكوراً»
5 - تشكّر و قدردانى از تلاش دیگران، یك صفت الهى است. «سعیكم مشكوراً»
6- نطفه بىمقدار «نطفة امشاج» بر اثر ایمان و عمل و اخلاص و ایثار به جایى مىرسد كه آفریدگار هستى از او تشكّر مىكند. «و كان سعیكم مشكوراً»