ترجمه
آیا كسى كه قیامت را انكار مىكند دیدهاى؟
او همان كسى است كه یتیم را با خشونت مىراند.
و دیگران را بر اطعام مسكین تشویق نمىكند.
پس واى به حال نمازگزاران.
آنان كه از نمازشان غافلند.
آنان كه پیوسته ریا مىكنند.
و از دادن زكات (و وسایل ضرورى زندگى) باز مىدارند.
نکته ها
این سوره سیماى افراد منفى را معرفى مىكند:
كسانى كه نسبت به دین، دیدگاه منفى دارند. «یكذّب بالدّین»
نسبت به یتیم و مسكین منفى هستند و آنان را طرد مىكنند. «یدعّ الیتیم و لا یحضّ»
در عبادت و نماز منفى هستند و اخلاص ندارند. «ساهون - یراءون»
در خدمت به مردم منفى هستند. «یمنعون الماعون»
مراد از «دین» در اینجا روز قیامت است، مانند «مالك یوم الدین»
«دَعّ» راندن همراه با خشونت و «حَضّ» تشویق و ترغیب دیگران است.
مراد از تكذیب دین و معاد در این سوره، تكذیب قلبى است، نه قولى؛ زیرا مخاطب سوره، كسانى هستند كه نماز مىخوانند ولى نمازشان همراه با ریا و خودنمایى و سهو و غفلت است.
«ماعون» از «مَعن» به معناى ابزار و وسایلى است كه معمولاً همسایگان به یكدیگر عاریه مىدهند تا آنكه نیازشان برطرف شود. مثل ظروف غذاخورى در مهمانىها.
دین یك مجموعه به هم پیوسته است. نمازش از اطعام مسكین و رسیدگى به محرومین جدا نیست.
در روایات، «ساهون» به معناى سستى، ترك و ضایع كردن نماز آمده است.(170)
حساب حضور در نماز جماعت، به خاطر حفظ شعائر الهى، از حساب ریا و خودنمائى به خاطر اهداف نفسانى جداست.
در حدیث مىخوانیم: كسى كه از دادن لوازم منزل خود به همسایگان دریغ ورزد، خدا روز قیامت لطف خود را نسبت به او دریغ خواهد كرد.(171) البته در حدیث دیگرى مىخوانیم كه پرسیدند: ما همسایگانى داریم كه هرگاه وسائلى به آنان عاریه مىدهیم، مىشكنند یا خراب مىكنند، آیا گناه است كه به آنان ندهیم؟ حضرت فرمود: در این صورت مانعى ندارد.(172)
در حدیث مىخوانیم: هر كس به اوقات نماز بىاعتنائى كند و نماز را در اول وقت نخواند، ویل دارد.(173)
امام صادق علیه السلام فرمودند: ماعون، شامل قرض الحسنه و هر كار نیك درباره دیگران و در اختیار قراردادن وسائل خانه و از جمله زكات است.(174)
سنگدلى انسان به جائى مىرسد كه:
نسبت به سختترین نوع فقر كه مسكین است.
نسبت به ضرورىترین نیاز كه خوراك است.
آن هم به مقدار مصرف نه ذخیره.
نه خود اقدامى مىكند و نه دیگران را تشویق مىكند.
نگاهى به مسئله ریا
ریا و سُمعه دو خطر و آفت بزرگ هستند كه افراد مؤمن را تهدید مىكند. ریا آن است كه انسان كارى را براى دیدن مردم انجام دهد و سُمعه آن است كه كارى را بجا آورد و هدفش آن باشد كه كارش به گوش مردم برسد. این دو كار از نشانههاى نفاق است. چنانكه قرآن درباره منافقان مىفرماید: «اذا قاموا الى الصّلاة قاموا كسالى یراءون النّاس»(175) چون به نماز مىایستند، نمازشان با كسالت و ریاكارى است، همان گونه كه به دیگران كمك نمىكنند مگر در حال كراهت و نارضایتى. «و لا ینفقون الا و هم كارهون»(176)
بر اساس روایات، ریاكار ظاهرى زیبا و باطنى مریض دارد؛ در ظاهر اهل خشوع و تواضع است، ولى در باطن دست از گناه بر نمىدارد. او در ظاهر گوسفند و در باطن گرگ است. به جاى آنكه از دنیا آخرت را بدست آورد، از آخرت به سراغ دنیا مىرود و از پردهپوشى خداوند سوء استفاده كرده و گناه مىكند. پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله فرمود: سختترین عذابها براى كسى است كه مردم در او خیر ببینند در حالى كه در او خیرى نیست. فرشتگان اعمال برخى انسانها را بالا مىبرند، ولى خطاب مىرسد: هدفش خدا نبوده است، آن را برگردانید.
در فرهنگ اسلامى، ریا، نوعى شرك است و امام صادقعلیه السلام درباره كسى كه عمل نیكى انجام دهد، اما نه براى خدا، بلكه براى اینكه مردم بشنوند و او را ستایش كنند، فرمود: او مشرك است، سپس آیه «لا یشرك بعبادة ربه احدًا»(177) را تلاوت فرمود.(178)
علامت ریاكار آن است كه اگر ستایش شود كار نیكش را توسعه مىدهد و اگر ستایش نشود از كار خود مىكاهد. ناگفته نماند كه این همه توبیخ و انتقاد براى كسانى است كه از ابتدا، كار را براى غیر خداوند انجام مىدهند، ولى اگر انسان از آغاز هدفى جز خداوند نداشت، و مردم از كار او آگاه شدند، مانعى ندارد. امام باقرعلیه السلام فرمود: هیچ كس نیست مگر آنكه دوست دارد خوبىهایش در مردم ظاهر شود، به شرط آنكه از ابتدا نیّت او مردم نباشد. «اذا لم یكن صنع ذلك لذلك»(179)
اخلاص
در برابر ریا و سمعه، اخلاص است كه در حدیث مىخوانیم: خداوند جز خالصان را نمىپذیرد «الا للّه الدّین الخالص»(180) و هر كس چهل روز خود را خالص كند، چشمههاى حكمت از قلب او به زبانش جارى مىشود. «من اخلص للّه اربعین صباحاً ظهرت ینابیع الحكمة من قلبه الى لسانه»(181) و نشانه ایمان كامل آن است كه حُب و بغض و بخشیدن و نبخشیدن براى خدا باشد و افضل عبادت اخلاص است و از فاطمه زهراعلیها السلام نقل شده كه فرمود: « من اَصعد الى اللّه خالص عبادته اهبط اللّه عزّ و جلّ افضل مصلحته»(182) هر كس عبادت خالص به درگاه خداوند فرستاد، خداوند بهترین مصلحت او را برایش نازل مىكند.
پيام ها
1- تكذیب عملى قیامت از سوى اهل ایمان، امرى شگفتآور و جاى سؤال است. «اَرایت الّذى»
2- طرد یتیم انسان را از خدا دور مىكند. «یكذّب بالدّین... یدعّ الیتیم»
3- نشانه ایمان، یتیم نوازى و توجه به گرسنگان و محرومان است و هركس بىتوجه باشد بىدین است. «یكذّب بالدّین... یدعّ الیتیم»
4- میان عقیده و عمل رابطه تنگاتنگ است. (مسائل جزئى مثل طرد یتیم را جزئى نگیرید كه گاهى از مسائل مهمى مثل تكذیب دین خبر مىدهد). «یكذّب بالدّین... یدعّ الیتیم»
5 - نیازهاى عاطفى، مقدم بر نیازهاى جسمى است. (اول محبت به یتیم، سپس سیر كردن مسكین) «یدعّ الیتیم... طعام المسكین»
6- هر نمازى ارزش ندارد و هر نمازگزارى بهشتى نیست. «فویل للمصلّین»
7- سهو اگر برخاسته از تقصیر و بىاعتنائى باشد، سرزنش دارد. «عن صلاتهم ساهون»
8 - سهو در نماز قابل جبران و بخشش است ولى سهو از نماز، به معناى رها كردن آن، قابل بخشش نیست. «عن صلاتهم» (نه «فى صلاتهم»)
9- خطر آنجاست كه كار زشت سیره دائمى انسان شود. «یكذّب... یدعّ... لا یحضّ» (قالب فعل مضارع بیانگر استمرار كار است)
10- اخلاص، شرط قبولى نماز و عبادت است. «فویل للمصلّین الّذین... یراءون»
11- اطعام فقرا مخصوص توانگران نیست، همه وظیفه دارند، گرچه از طریق تحریك و تشویق دیگران باشد. «لا یحضّ على طعام المسكین»
12- كسى كه گاهى از نماز غافل مىشود، مشمول ویل است، پس وضع تاركان دائم نماز چیست! «فویل للمصلّین... عن صلاتهم ساهون»
13- بىتفاوتى نسبت به نیازهاى ضرورى مردم كیفر دارد. «فویل للمصلین... یمنعون الماعون»
14- خدمت به مردم در كنار نماز است. «فویل للمصلین... یمنعون الماعون»
15- غفلت از نماز، بستر غفلت از مردم است. «عن صلوتهم ساهون... یمنعون الماعون»
16- بى اعتنائى به گرسنگان، نشانه بىاعتقادى به قیامت است. «یكذّب بالدّین... و لا یحض على طعام المسكین»(183)
17- سهو از اصل و حقیقت نماز مهم است، نه از تعداد ركعات كه گاهى عارض مىشود و قابل جبران است. «عن صلاتهم ساهون»
18- افرادى كه از خدا جدا شوند، به دنبال كسب جایگاهى در نزد دیگران با ریا كارى هستند. «یكذّب... یراءون»
19- بخل، ویژگى منكران معاد است، كه حتى از عاریه دادن چیزهاى كوچك و ناچیز بخل مىورزند. «یكذّب... یمنعون الماعون»