ترجمه
بگو: من (حتّى) براى خودم جز آنچه خدا بخواهد، مالك زیان و سودى نیستم (تا چه رسد براى شما)، براى هر امّتى اجل و سرآمدى معیّن است كه هرگاه مدّتشان فرا رسد ، نه لحظهاى تأخیر دارند و نه پیشى مىگیرند.
نکته ها
در آیهى قبل، براى هر امّتى «رسول» بود، در اینجا براى هر امّتى «أجل» است. شاید بتوان گفت: فرارسیدن زمان شقاوت یا سعادت هر قومى وابسته به پیروى از رسول یا بىاعتنایى به اوست.
سؤال: اگر هر اُمّتى اجلى دارد، پس امّت اسلام نیز باید اجل و پایانى داشته باشد؟
پاسخ: امّت به معناى گروه و جماعت است، نه مذهب. پس منافاتى با خاتمیّت ندارد و دلیل بر لزوم تغییر مذهب در هر مدّت زمانى نیست.
پيام ها
1- هیچ كس حتّى انبیا، از پیش خود قدرتى و مالكیّتى ندارد. «لااملك لنفسى»
2- قدرت انبیا و اولیا، پرتوى از قدرت الهى است. [279] «الاّ ما شاء اللَّه»
3- نشانهى صداقت پیامبرصلى الله علیه وآله، گفتنِ «لااملك لنفسى نفعاً ولا ضرّا» است.
4- تعیین زمان كیفر كفّار، تنها به دست خداست. «متى هذا الوعد... قل لااملك...»
5 - جامعه همچون افراد، اجل، سعادت و شقاوت، رشد و غىّ دارد. «لكل امّةٍ أجل» (سرآمدن اجلها، گاهى با هلاكت و نابودى است، گاهى با از دست دادن شوكت و عزّت)
6- حكومت وقدرت دنیوى ابدى نیست، به آن مغرور نشویم. «لكل امّةٍ أجل»
7- مهلت دادن به امّتها، از سنّتهاى الهى است. «لكلّ امّةٍ أجل»
8 - مقدّراتِ امّتها، بر اساس سنّتهاى الهى است و تقدیم و تأخیر ندارد. پس در مقدّرات الهى شتاب نكنیم. «لایستأخرون...»