ترجمه
و اگر پس از سختى و محنتى كه به انسان رسیده، نعمتى به او بچشانیم (چنان مغرور مىشود كه) مىگوید: همانا گرفتارىها از من دور شد (و دیگر به سراغم نخواهد آمد)، بىگمان او شادمان و فخرفروش است.
نکته ها
روزگار همیشه یكسان نیست، بلكه طبق روایات: «الدَّهر یَومان، یَومٌ لك و یومٌ علیك، فان كان لك فلاتبطر و ان كان عَلیك فاصبر فكلاهما ستُختَبر»،(19) روزگار دو چهره دارد: گاهى با تو و گاهى بر علیه توست. آنگاه كه به نفع توست، مغرور مشو و آنگاه كه به ضرر توست، صبر پیشه كن، زیرا در هر حال مورد آزمایش الهى هستى.
نعمتهایى كه پس از سختىها و مشكلات به انسان مىرسد، باید عامل شكر و ذكر باشد، نه وسیلهى فخر و طرب.
دو چیز شادى را خطرناك مىكند: یكى تحلیل غلط، «ذهب السیئات عنّى» و دیگر آنكه این شادى سبب تحقیر دیگران و فخرفروشى خود شود. «لفرحٌ فخور»
پيام ها
1- انسان كمظرفیّت است وبااندك نعمتى، فخرفروشى مىكند.«اذقنا... لفرحٌفخور»
2- قرآن داراى آهنگ موزون و موسیقى خاصّى است. («نعماء» هم آهنگ «ضرّاء» و «لیؤس كفور» هم وزن «لفرح فخور» است)
3- سختىها و شادىها زودگذرند. «اذقنا... مسّته»
4- فكر اینكه سختىها دیگر به انسان روى نمىآورد، تصوّر باطلى است. «ذهب السیئات عنّى»
5 - كامیابىها را نشانهى محبوبیّت نزد خداوند ندانیم و نگوییم: دیگر گرفتار نخواهم شد! «ذهب السیئات عنّى»
6- تحلیلها و بینشهاى غلط، سبب رفتار نادرست مىشود. گمان مىكند كه هیچ بدى ندارد، «ذهب السیئات عنّى» لذا فخرفروشى مىكند. «لفرح فخور»
7- شخصیّت بعضى انسانها متزلزل و وابسته به حوادث بیرونى است، نه كمالات درونى. گاهى «یؤس كفور» و گاهى «فرحٌ فخور» است.