ترجمه
مگر كسى كه پروردگارت به او رحم كند، و (خداوند) براى همین (رحمت) مردم را آفرید، و فرمان پروردگارت صادر شده كه دوزخ را از جنّ و انس پر خواهد كرد.
نکته ها
بعضى گفتهاند: معناى آیه این است كه مردم دائماً اختلاف دارند، مگر كسانى كه در سایهى لطف ورحمت الهى، گرفتار اختلاف نشوند و خدا براى همین وحدت كلمه، آنان را آفرید.(146)
فلسفهى آفرینش انسان، در آیات قرآن با عناوین مختلفى مطرح شده است:
در یك جا مىخوانیم: «و ما خلقت الجنّ و الانس الاّ لیعبدون»(147) كه دلیل آفرینش جنّ و انسان، عبادت آنها دانسته شده است.
در جاى دیگرى مىفرماید: «الذى خلق الموت و الحیاة لیبلوكم ایّكم احسن عملا»(148) یعنى خداوند، مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید.
و در آیهى فوق نیز آمده است: «لذلك خلقهم» یعنى ما انسانها را آفریدیم تا مشمول رحمت خویش نماییم.
در ظاهر به نظر مىرسد كه فلسفهى آفرینش انسان، سه عنوان متفاوت یعنى: عبادت، آزمایش و رحمت است. امّا با كمى دقّت نظر متوجّه مىشویم كه هر سه موضوع داراى یك نقطهى مشترك هستند و آن تكامل روحى و معنوى انسانهاست.
در آیهى قبل آمد كه انسان آزاد است و در آخر این آیه مىفرماید: ما حتماً دوزخ را از انسان و جنّ پر مىكنیم. آنچه از جمع بین این دو آیه فهمیده مىشود، این است كه انسان در انتخاب راه آزاد است، ولى به خاطر پذیرش راه باطل، جهنّمى مىشود.
در روایات متعدّد آمده است كه نمونهى روشن اختلاف مردم، مسألهى رهبرى معصوم است كه طبیعتاً به جز آن گروه كه مشمول رحمت الهى و در خط اهلبیتعلیهم السلام و پیشوایان معصوم قرار گرفتهاند، بقیهى مردم منحرف شدهاند.(149)
امام صادقعلیه السلام فرمود: خدا انسان را آفرید تا كارهایى انجام دهد و مستحقّ رحمت شود.(150)
پيام ها
1- تنها راه برچیده شدن اختلافات، لطف و رحمت الهى است.«الاّ مَن رحم ربّك»
2- عامل وحدت، فقط امدادهاى الهى است و محورهاى دنیوى و مادّى، امورى فانى، مقطعى، یك بعدى و خیالىاند.«الاّ مَن رحم ربّك»
3- فلسفهى خلقت بشر، پذیرش و دریافت رحمت الهى است.«و لذلك خلقهم»
4- خداوند قوانین و سنّتهایى را بر خود لازم كرده است.«و تمّت كلمة ربك»
5 - قهر حتمى الهى، بعد از لطف او و فرستادن انبیا و كتب و موعظه و هشدار و مهلت دادن مطرح است.«رحم ربك... لاملأنّ جهنّم»
6- خداوند با قرار دادن فطرت و عقل از درونِ انسان و ارسال انبیا و كتب آسمانى از بیرون، حجّت را بر مردم تمام كرده است«و تمّت كلمة ربّك»
7- جهنّم محدودیّت دارد.«لاملأنّ جهنّم»
8 - جنّ نیز مانند انسان، داراى تكلیف و كیفر وپاداش است. «من الجنّة والناس»