ترجمه
پس شاید تو (به خاطر عدم پذیرش مردم، ابلاغِ) بعض از آنچه را كه به تو وحى مىشود واگذارى و (شاید) سینهات به خاطر آن (حرفها) كه مىگویند: چرا گنجى بر او نازل نشده، یا فرشتهاى با او نیامده، تنگ شده باشد. (مبادا چنین باشد، كه) تو فقط هشدار دهندهاى و خداوند بر هر چیزى ناظر و نگهبان است.
نکته ها
گاهى كفّار از پیامبر مىخواستند كوههاى مكّه را با معجزه به طلا تبدیل كند و یا فرشتهاى براى تأیید او نازل شود، از سوى دیگر بعضى به خاطر بغض و كینه حاضر نبودند كه پیامبرصلى الله علیه وآله آنچه را مربوط به حضرت على علیه السلام است، بیان كند و اگر هم بیان مىفرمود، نمىپذیرفتند. لذا پیامبر صلى الله علیه وآله سینهاش تنگ و ناراحت مىشد و در نتیجه پیام آیات را به تأخیر مىانداخت و این با عصمت پیامبر صلى الله علیه وآله منافاتى ندارد. زیرا گاهى ابلاغ پیام الهى فورى نیست و پیامبر صلى الله علیه وآله هم روى ملاحظاتى كه آن هم شخصى نیست، (بلكه بر اساس مصلحت است،) ابلاغ آیات را به تأخیر مىانداخت. امّا با نزول این آیه، آن ملاحظات هم كنار گذاشته مىشود و با قاطعیّت، پیام آیه ابلاغ مىگردد.
ممكن است ترك بیان وحى تنها نسبت به برخى افراد لجوج بوده كه پیامبر صلى الله علیه وآله از هدایت آنان مأیوس بوده است، لكن خداوند مىفرماید: گرچه ایشان ایمان نخواهند آورد، امّا تو وظیفهى خودت را ترك نكن.
شاید معناى آیه این باشد كه كفّار افرادى بىتفاوت و بهانهگیر هستند كه گویا تو وحى ما را بر آنان نخواندهاى، و شاید مراد این باشد كه اندیشهى تأخیر و ترك ابلاغ برخى از آیات قرآن، مایهى دلتنگى تو است.
پيام ها
1- مبلّغ باید در ابلاغ كلام خدا قاطع باشد و ملاحظهى حرفها و بهانههاى مردم را نكند. «فلعلّك تاركٌ ... ان یقولوا»
2- در شیوهى برخورد و ارشاد بجاى آنكه بگوییم: تو چنین هستى، بگوییم: گویا، شاید، مبادا چنین باشى. «فلعلك» بجاى «انّك»
3- كفّار علاوه بر اذیّتها و آزارهاى جسمانى، با بهانهگیرىهاى مختلف، پیامبرصلى الله علیه وآله را در فشار قرار مىدادند. «ضائق به صدرك ان یقولوا ...»
4- عقل مردم در چشم آنهاست، رسالت را در كنار ثروت مىپذیرند. «لولا انزل علیه كنزٌ»
5 - ما ضامن وظیفه هستیم، نه نتیجه، تو به وظیفهات عمل كن، باقى امور را به خداوند واگذار. «انّما انت نذیر و اللّه على كل شیئ وكیل»
6- وظیفهى مبلّغ انذار مردم است، نه اجبار مردم به ایمان آوردن. «انّما انت نذیر»