ترجمه
(نوح گفت:) من به شما نمىگویم كه گنجینههاى الهى نزد من است و نه (مىگویم كه از پیش خود) غیب مىدانم و نمىگویم كه من فرشتهام و نمىگویم آن كسانى كه در پیشِ چشمِ شما خوارند، خداوند هرگز به آنان خیرى نخواهد رساند، (بلكه) خداوند به آنچه در دل آنهاست آگاهتر است. (اگر چیزى جز این بگویم،) قطعاً از ستمكاران خواهم بود.
نکته ها
علم غیب، به طور مطلق و نسبت به هر چیز و در هر شرایطى مخصوص خداوند است، «و عنده مفاتح الغیب لایعلمها الاّ هو»(40) امّا به اذن و ارادهى الهى گاهى براى اولیاى خدا دریچههایى از غیب گشوده مىشود، «تلك من انباء الغیب نوحیها الیك»(41) لذا پیامبران الهى، از علم غیب برخوردارند. چنانكه در آیهى 26 سورهى جنّ مىفرماید: «عالم الغیب فلایظهر على غیبه احداً الاّ مَن ارتضى من رسول»
نه فقط علم غیب، بلكه قدرت انجام كارهاى خارق العاده نیز مخصوص خداست، امّا خداوند به هر كس كه بخواهد و به هر مقدار كه مصلحت بداند عطا مىكند. با آنكه مرگ و حیات بدست اوست، «انّه هو أمات و احیى»(42)، لكن حضرت عیسىعلیه السلام نیز با اذن او مردگان را زنده مىكند، «احیى الموتى باذن اللّه»(43) با آنكه خداوند جانها را مىگیرد، «اللّه یتوفّى الانفس»(44) لكن فرشتگان نیز با اذن او جان مردم را مىگیرند، «یتوفّاكم ملك الموت»(45) با آنكه تنها او خالق است، «اللّه خالق كل شیئ»(46)، لكن حضرت عیسى نیز با اذن الهى خلق مىكرد. «و اذ تخلق من الطین كهیئة الطیر باذنى»(47)
پيام ها
1 - انبیا ادّعاى توخالى ندارند، كارشان دعوت و هدفشان ارشاد است، آنهم در چارچوب بندگى خداوند. «و لااقول لكم ...»
2- شرط نبوّت، علم غیب و در دست داشتن گنجینههاى هستى نیست. «و لااقول لكم عندى خزائن اللّه...»
3- هدف انبیا ارشاد معنوى است، نه تقسیم خزائن مادّى. «و لااقول لكم عندى خزائن اللّه...»
4- هر نعمتى كه به ما مىرسد، سرچشمه و خزینهاى دارد. («خزائن» جمع است و اشاره به سرچشمهى همهى نعمتهاست)
5 - نسبت به اولیاى خداوند غلوّ نكنیم. «و لااقول لكم عندى خزائن اللّه ولا... ولا...»
6- اشراف قوم نوح، ظاهربین بودند. «تزدرى اعینكم...»
7- در قضاوت نسبت به دیگران، به ظاهر آنها نگاه نكنیم. «تزدرى اعینكم...»
8 - الطاف خداوند نصیب مؤمنان گمنام و ضعیف خواهد شد و كارى به خیال و وهم ما ندارد. «تزدرى اعینكم لن یؤتیهم اللّه خیرا اللّه اعلم بما فى انفسهم»
9- ملاك لطف خداوند، لیاقت باطنى ومعنوى انسان است. «اللّه اعلم بمافىانفسهم»
10- طرد ونالایق پنداشتن محرومان به خاطر فقر، ظلم است.«انّى اذاً لمن الظالمین»
11- ادّعاهاى پوچ و توخالى و سوء استفاده از عناوین و مناصب دروغین، ظلم است.«انّى اذاً لمن الظالمین»