1. الفاتحة 2. البقرة 3. آل عمران 4. النساء 5. المائدة 6. الأنعام 7. الأعراف 8. الأنفال 9. التوبة 10. يونس 11. هود 12. يوسف 13. الرعد 14. إبراهيم 15. الحجر 16. النحل 17. الإسراء 18. الكهف 19. مريم 20. طه 21. الأنبياء 22. الحج 23. المؤمنون 24. النور 25. الفرقان 26. الشعراء 27. النمل 28. القصص 29. العنكبوت 30. الروم 31. لقمان 32. السجدة 33. الأحزاب 34. سبأ 35. فاطر 36. يس 37. الصافات 38. ص 39. الزمر 40. غافر 41. فصلت 42. الشورى 43. الزخرف 44. الدخان 45. الجاثية 46. الأحقاف 47. محمد 48. الفتح 49. الحجرات 50. ق 51. الذاريات 52. الطور 53. النجم 54. القمر 55. الرحمن 56. الواقعة 57. الحديد 58. المجادلة 59. الحشر 60. الممتحنة 61. الصف 62. الجمعة 63. المنافقون 64. التغابن 65. الطلاق 66. التحريم 67. الملك 68. القلم 69. الحاقة 70. المعارج 71. نوح 72. الجن 73. المزمل 74. المدثر 75. القيامة 76. الإنسان 77. المرسلات 78. النبأ 79. النازعات 80. عبس 81. التكوير 82. الانفطار 83. المطففين 84. الانشقاق 85. البروج 86. الطارق 87. الأعلى 88. الغاشية 89. الفجر 90. البلد 91. الشمس 92. الليل 93. الضحى 94. الشرح 95. التين 96. العلق 97. القدر 98. البينة 99. الزلزلة 100. العاديات 101. القارعة 102. التكاثر 103. العصر 104. الهمزة 105. الفيل 106. قريش 107. الماعون 108. الكوثر 109. الكافرون 110. النصر 111. المسد 112. الإخلاص 113. الفلق 114. الناس
تعداد آیات: 111
تفسير 12. يوسف آية 4
Number of verses: 111
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِيم
إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ 4
(به خاطر بیاور) هنگامی را که یوسف به پدرش گفت: «پدرم! من در خواب دیدم که یازده ستاره، و خورشید و ماه در برابرم سجده می‌کنند!»

ترجمه
آنگاه كه یوسف به پدر خویش گفت اى پدر همانا من (در خواب) یازده ستاره با خورشید و ماه دیدم، آنها را در برابر خود سجده‏كنان دیدم.

نکته ها
داستان حضرت یوسف، با رؤیا شروع مى‏شود. به گفته علامه طباطبایى در تفسیرالمیزان، داستان یوسف با خوابى شروع مى‏شود كه او را بشارت مى‏دهد و نسبت به آینده‏اى روشن امیدوار مى‏سازد تا او را در مسیر تربیت الهى صابر و بردبار گرداند.
به جز بنیامین، دیگر برادران او از مادر جدایى بوده‏اند. حضرت یعقوب نیز فرزند حضرت اسحاق و او فرزند حضرت ابراهیم‏علیهم السلام است.(24)
خواب اولیاى الهى، متفاوت است؛ گاهى نیازمند تعبیر است، مثل خوابِ حضرت یوسف و گاهى به تعبیر نیاز ندارد، بلكه عین واقع است. مانند خواب حضرت ابراهیم كه مأمور مى‏شود تا اسماعیل را ذبح كند.
سخنى درباره‏ى رؤیا و خواب دیدن‏
پیامبر اكرم‏صلى الله علیه وآله مى‏فرماید: «الرؤیا ثلاثة: بشرى من اللَّه، تحزین من الشیطان، و الّذى یحدث به الانسان نفسه فیراه فى منامه»(25)، خواب بر سه قسم است: یا بشارتى از سوى خداوند است، یا غم و اندوهى از طرف شیطان است و یا مشكلات روزمره انسان است كه در خواب آن را مى‏بیند.
برخى از دانشمندان و روان‏شناسان، خواب دیدن را در اثر ناكامى‏ها و شكست‏ها دانسته و به ضرب‏المثلى قدیمى استشهاد كرده‏اند كه: «شتر در خواب بیند پنبه دانه» و برخى دیگر خواب را تلقینِ ترس گرفته‏اند، بر اساس ضرب‏المثلى كه مى‏گوید: «دور از شتر بخواب تا خواب آشفته نبینى» و بعضى دیگر خواب را جلوه غرائز واپس زده دانسته‏اند. امّا علیرغم تفاوت‏هایى كه در خواب‏ها و رؤیاها وجود دارد، كسى اصل خواب دیدن را انكار نكرده است و البتّه باید به این نكته توجّه داشت كه همه خواب‏ها با یك تحلیل، قابل بررسى نیستند.
مرحوم علامه طباطبایى در تفسیر المیزان(26) مى‏گوید: سه عالم وجود دارد؛ عالم طبیعت، عالم مثال، عالم عقل. روح انسان به خاطر تجردّى كه دارد، در خواب با آن دو عالم ارتباط پیدا مى‏كند و به میزان استعداد و امكان، حقایقى را درك مى‏كند. اگر روح كامل باشد، در فضاى صاف حقایق را درك مى‏كند. و اگر در كمال به آخرین درجه نرسیده باشد، حقایق را در قالب‏هاى دیگر مى‏یابد. همانطور كه در بیدارى، شجاعت را در شیر و حیله را در روباه و بلندى را در كوه مى‏بینیم، در خواب، علم را در قالب نور، ازدواج را در قالب لباس و جهل و نادانى را به صورت تاریكى مشاهده مى‏كنیم.
ما بحث ایشان را با ذكر مثال‏هایى بیان مى‏كنیم؛ كسانى‏كه خواب مى‏بینند چند دسته‏اند:
دسته اوّل، كسانى‏كه روح كامل و مجردى دارند و بعد از خواب رفتنِ حواس، با عالم عقل مرتبط شده و حقایقى را صاف و روشن از دنیاى دیگر دریافت مى‏كنند. (نظیر تلویزیون‏هاى سالم با آنتن‏هاى مخصوص جهت‏دار كه امواج ماهواره‏اى را از نقاط دور دست مى‏گیرد.) اینگونه خواب‏ها كه دریافت مستقیم و صاف است، نیازى به تعبیر ندارد.
دسته دوم، كسانى هستند كه داراى روح متوسط هستند و در عالم رؤیا، حقایق را ناصاف و همراه با برفك و تشبیه و تخیّل دریافت مى‏كنند. (كه باید مفسّرى در كنار دستگاه گیرنده، ماجراى فیلم را توضیح دهد وبه عبارتى، عالمى آن خواب را تعبیر كند.)
دسته سوم، كسانى هستند كه روح آنان به قدرى متلاطم و ناموزون است كه خواب آنها مفهومى ندارد. (نظیر صحنه‏هاىِ پراكنده و پربرفك تلویزیونى كه كسى چیزى سردرنمى‏آورد.) این نوع رؤیاها كه قابل تعبیر نیستند، در قرآن به «اضغاث احلام» تعبیر شده است.
قرآن در سوره‏هاى مختلف، از رؤیاهایى نام برده كه حقیقت آنها به وقوع پیوسته، از جمله:
الف: رؤیاى یوسف‏علیه السلام درباره سجده‏ى یازده ستاره و ماه و خورشید بر او كه با رسیدن او به قدرت و تواضع برادران و پدر و مادر در برابر او تعبیر گردید.
ب: رؤیاى دو یار زندانىِ یوسف كه بعداً یكى از آنها آزاد ودیگرى اعدام شد.
ج: رؤیاى پادشاه مصر درباره گاوِ لاغر و چاق كه تعبیر به قحطى و خشكسالى بعد از فراخ شد.
د: رؤیاى پیامبر اسلام‏صلى الله علیه وآله درباره عدد اندك مشركان در جنگ بدر كه تعبیر به شكست مشركان شد.(27)
ه: رؤیاى پیامبر اسلام‏صلى الله علیه وآله درباره ورود مسلمانان با سر تراشیده به مسجدالحرام كه با فتح مكّه و زیارت خانه خدا تعبیر شد(28)
و: رؤیاى حضرت ابراهیم در مورد ذبح فرزندش حضرت اسماعیل.(29)
از قرآن كه بگذریم در زندگى خود، افرادى را مى‏شناسیم كه در رؤیا از امورى مطلع شده‏اند كه دست انسان به صورت عادّى به آن نمى‏رسد.
حاج‏شیخ‏عباس‏قمى صاحب مفاتیح‏الجنان، به خواب فرزندش آمد و گفت: كتابى نزدم امانت بوده، آنرا به صاحبش برگردان تا من در برزخ راحت باشم. وقتى بیدار شد به سراغ كتاب رفت، با نشانه‏هایى كه پدر گفته بود تطبیق داشت، آن را برداشت. وقتى مى‏خواست از خانه بیرون برود، كتاب از دستش افتاد و كمى ضربه دید. او كتاب را به صاحبش برگرداند و چیزى نگفت، دوباره پدرش به خواب او آمد و گفت: چرا به او نگفتى كتاب تو ضربه دیده است تا اگر خواست خسارت بگیرد و یا رضایت دهد.


24) تفسیر مجمع‏البیان.
25) بحار، ج 14، ص 441.
26) تفسیر المیزان، ج 11، ص 299.
27) انفال، 43.
28) فتح، 27.
29) صافات، 10.

پيام ها
 1- فرزندان، باید به درایت و دلسوزى پدر اعتماد و در مسائل زندگى با او مشورت كنند. «قال یوسف لابیه»*
 2- پدر را به اسم صدا نزنیم. «یا اَبت»
 3- پدر و مادر، بهترین مرجع براى حلّ مشكلات فرزندان هستند. «یا اَبت»
 4- پدران و فرزندان در خطاب به یكدیگر، از واژه‏هایى كه نشانه‏ى صمیمیّت، رحمت و شفقت است، استفاده كنند. «یا اَبت»*
 5 - والدین به خواب‏هاى فرزندانشان توجّه كنند. «یا اَبت»
 6- حضرت یوسف در ابتدا، تعبیر خواب نمى‏دانست و لذا براى تعبیر رؤیایش از پدر استمداد كرد. «یا اَبت»
 7- گاهى رؤیا وخواب دیدن، یكى از راه‏هاى دریافت حقایق است. «انّى رأیت»
 8 - در فرهنگِ خواب، اشیا، نماد حقایق مى‏شوند. (مثلاً خورشید نشان پدر و ماه تعبیر از مادر و ستارگان نشان برادران است.) «رأیت احد عشر كوكباً...»
 9- دیدن ماه و خورشید و ستارگان (به صورت هم زمان)، از شگفتى‏هاى رؤیاى یوسف است. «كوكباً و الشمس و القمر»*
 10- خوابِ اولیاىِ خدا، واقعى است. «رأیت » در این آیه «رأیتُ» تكرار شده است تا بگوید حتماً دیدم و گمان نشود ماجرا خیالى بوده است.
 11- یوسف‏علیه السلام در خواب چنان دید كه خورشید و ماه و ستارگان، همانند موجودات داراى عقل، بر او سجده مى‏كنند. (جمله «رأیتهم» براى افراد عاقل بكار مى‏رود)*
 12- انسان‏هاى برگزیده، به مقامى مى‏رسند كه مسجود دیگر انسان‏ها مى‏شوند. «رأیتهم لى ساجدین»*
 13- گاهى در نوجوان، استعدادى هست كه بزرگترها را به تواضع وامى‏دارد. «ساجدین »
 14- شروع داستان با رؤیا و پایان آن با تعبیر آن، از بهترین روشها براى نوشتن داستان و سناریو است. «احسن القصص - رأیتهم لى ساجدین»*

Copyright 2015 almubin.com