ترجمه
كفار مىگویند: چرا از طرف پروردگارش معجزهاى (به دلخواه ما) بر او نازل نشده است؟ بگو: همانا خداوند هر كه را بخواهد (به حال خود رها و) گمراه مىكند و هر كس را كه به سوى او رو كرده و توبه نماید، به سوى خویش هدایت مىنماید.
نکته ها
هر پیامبرى براى اثبات ادعاى نبوّت خود، باید نشانهاى از جانب خداوند داشته باشد كه آن را معجزه مىنامند، این معجزه طبعاً در امور خاص و مشخصّى است، امّا افراد لجوج كه قصد پذیرش حقّ را نداشتند، از پیامبر تقاضاى معجزه بر اساس هوسهاى خود مىكردند، در صورتى كه اگر لجاجت را كنار مىگذاشتند، قرآن، خود، بزرگترین معجزه است.
گاهى آب و غذا براى افراد مریض مضرّ است، امّا این ضرر نه از آن جهت كه در آب و غذا ضررى وجود دارد، بلكه بخاطر بیمارى این افراد است. آرى! افرادى كه از نظر روحى مریضاند، مانند مریض جسمانى در پذیرش آیات ناب الهى دچار ناراحتى مىگردند، زیرا به محض مواجهه با حقّ، روح لجاجت در آنها تحریك شده و هدایت را پس مىزند و این همان معناى «یضّل» است.
بحثى پیرامون هدایت و ضلالت
هدایت الهى دوگونه است: ابتدایى و تكمیلى.
هدایت ابتدایى در رابطه با همه مردم است، «انّا هدیناه السّبیل»(140) امّا هدایت تكمیلى نسبت به كسانى است كه هدایت عمومى اول را پذیرفته باشند. مثل معلمى كه در روزهاى اوّل درس، مطالب خود را یكسان و یكنواخت به همه شاگردان عرضه مىكند، امّا بعد از مدّتى براى محصلان كوشا، جدى و پركار خود، لطف بیشترى مبذول مىدارد. «والّذین اهتدوا زادهم هدى»(141)
امّا براستى براى افرادى كه قرآن دربارهى آنها مىفرماید:
«و ما تأتیهم من آیة من آیات ربّهم الا كانوا عنها معرضین»(142) هیچ آیهاى از آیات الهى برایشان نازل نشد، مگر آنكه از آن اعراض كردند.
«و لو نزلنا علیك كتابا فى قرطاس فلمسوه بایدیهم لقال الّذین كفروا ان هذا الا سحر مبین»(143) اگر ما كتاب را از آسمان در كاغذى فرو فرستیم و آنها با دست خودشان آن را لمس كنند، باز هم مىگویند سحر است.
«و انْ یروا كلّ آیة لایؤمنوا بها»(144) اگر هر معجزهاى ببینند، ایمان نخواهند آورد.
آیا جز برداشتن دست عنایت و زدن مهر ضلالت بر دلهایشان، چارهاى دیگر مىباشد؟!
در هر حال، خداوند، حكیم و عادل است و تمام كارها و خواست او از: «یهدى من یشاء»، «یضّل من یشاء»، «یرزق من یشاء»، «یغفر لمن یشاء»، «یعذّب من یشاء»، «یخلق ما یشاء» همه بر اساس عدل و حكمت و لطف و عنایت تفسیر مىگردد.
یعنى اگر فرمود: «یهدى من یشاء»، چنین نیست كه بدون هیچ ضابطه و معیارى، هدایت را براى كسى خواسته باشد، بلكه چنانچه از آیات دیگر برمىآید، یكجا ایمان را شرط هدایت مىشمارد و مىفرماید: «و من یؤمن باللَّه یهد قلبه»(145) و در جاى دیگر، كسب رضایت و خشنودى حقّ را با پیمودن راه سلامت زمینه هدایت معرّفى مىفرماید: «یهدى به اللَّه من اتبع رضوانه سبل السّلام»(146)
و یا اگر فرمود: «یضل من یشاء»، در آیه دیگر، اسراف و تردید و شك را عامل این اضلال مىداند. «یضل اللَّه من هو مسرفٌ مرتاب»(147)
به هر صورت اگر دهانه ظرفى به طرف آسمان باشد، باران در او وارد مىشود، امّا اگر به طرف زمین قرار بگیرد، از نزولات آسمانى بهرهاى نخواهد برد و اینچنین است انسانىكه دهانه روحش به جانب مادیّات باشد، بدیهى است كه از باران معنویّت الهى بىنصیب خواهد بود. «استحبوا الحیاة الدنیا علىالاخرة و ان اللَّه لایهدى القوم الكافرین»(148)
پيام ها
1- كفّار لجوج هر لحظه معجزهى جدیدى مىخواهند. مشكل در معجزه بیرونى نیست، بلكه در عناد درونى آنهاست. «لولا اُنزل علیه آیة»
2- سنّت الهى هدایت همه مردم است، «انّ علینا للهُدى»(149) امّا اگر كسى راه كج را انتخاب كرد، خداوند كیفر او را، همان گمراهى قرار مىدهد. «یضل منیشاء»
3- خشوع در برابر حق، كلید هدایت است. «یهدى الیه من اناب»
4- اگر چه هدایت مردم بدست خداست، ولى هدایت خداوند شامل كسانى مىشود كه در خود، آمادگى به وجود آورده باشند. «یهدى من اناب»