ترجمه
و آنان را از (داستان) مهمانان ابراهیم خبر ده.
آنگاه كه بر او وارد شده و سلام كردند، ابراهیم گفت: همانا ما از شما بیمناكیم.
گفتند: مترس كه ما تو را به فرزند پسرى دانا مژده مىدهیم.
ابراهیم گفت: آیا با اینكه پیرى به من رسیده، مرا چنین بشارتى مىدهید؟ پس به چه چیز (عجیبى) بشارت مىدهید.
(مهمانان) گفتند: ما تو را به حقیقت بشارت دادیم، پس از ناامیدان مباش!
(ابراهیم) گفت: جز گمراهان چه كسى از رحمت پروردگارش مأیوس مىشود.
نکته ها
یكى از نمونههاى رحمت و غضب الهى، داستان میهمانان حضرت ابراهیمعلیه السلام است كه فرشتگان از یكسو بشارت فرزند به او دادند، و از سوى دیگر خبر هلاكت قوم لوط را.
«ضیف» هم به یك مهمان گفته مىشود و هم به چند مهمان.
خداوند یك بار به حضرت ابراهیم از كنیزش (هاجر) پسرى به نام اسماعیل داد و این بشارت در مورد همسرش ساره است كه خداوند به او اسحاق داد. دربارهى اسماعیل فرمود: «بغلام حلیم»(21) و دربارهى اسحاق «بغلام علیم» فرموده است.
پيام ها
1- از حوادث تلخ وشیرین تاریخ، درس بگیریم. «نبّئهم» (بهترین تاریخها زندگى انبیا و بهترین تاریخگویان نیز آن بزرگواران هستند)
2- گاهى ملائكه با اراده الهى، به صورت انسان درمىآیند و با او در تماس مىباشند. «ضیف ابراهیم»
3- سلام كردن، یك ادب الهى در طول تاریخ بوده است. «فقالوا سلاما»
4- علم و شناخت انبیا، محدود و مشروط به اذن خداوند است. «انا منكم وجلون» (حضرت ابراهیم در ابتدا آنها را نشناخت و ترسید)
5 - خبرهاى تلخ را همراه با خبرهاى شیرین بیان كنیم. «بشرنا» (به فرمودهى امام باقرعلیه السلام شیرینى خبر فرزند براى جبران تلخى خبر هلاكت قوم لوط بود)(22)
6- تعجب از قدرت خداوند منافاتى با توحید ندارد. «فبم تبشرون»
(در اینجا تعجب حضرت ابراهیمعلیه السلام بیان شده و در سورهى هود تعجب همسرش ساره آمده است «ءَاَلِدُ و اَنَا عجوز وهذا بعلى شیخاً»(23)
7- انبیا به ادب الهى تربیت مىشوند. «لاتكن من القانطین»
8 - عصمت انبیا، منافاتى با هشدارهاى الهى ندارد. «لاتكن من القانطین»
9- همه جا نهى خدا، نشانه انجام شدن عملى خلاف نیست، گاهى نهىها براى پیشگیرى است. «لاتكن من القانطین»
10- یأس و ناامیدى را با یاد رحمت و ربوبیّت خداوند درمان كنیم. «رحمة ربّه»
11- كسانى كه به علم و قدرت و رحمت خداوند اطمینان دارند، هرگز مایوس نمىشوند. «من یقنط ...الا الضّالون»(24)