ترجمه
پاك و منزّه است آن (خدایى) كه بندهاش را از مسجدالحرام تا مسجدالاقصى كه اطرافش را بركت دادهایم شبانه بُرد، تا از نشانههاى خود به او نشان دهیم. همانا او شنوا و بیناست.
نکته ها
معراج، مقدّسترین سفر در طول تاریخ است، مسافرش پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله، فرودگاهش مسجدالحرام، گذرگاهش مسجد الاقصى، میزبانش خدا، هدف آن دیدن آیات الهى، سوغاتىاش اخبار آسمانها و ملكوت و بالا بردن سطح فهم بشر از این دنیاى مادّى بوده است.(10)
بر اساس روایات، پیامبر یك سال قبل از هجرت، پس از نماز مغرب در مسجدالحرام، از طریق مسجدالاقصى به وسیلهى «بُراق»(11)به آسمانها رفت و چون بازگشت، نماز صبح را در مسجدالحرام خواند.(12)
معراج پیامبر، جسمانى و در بیدارى بوده، نه در خواب و با روح! و اصل آن از ضروریات دین و مورد اتّفاق همهى فرقههاى اسلامى است.(13)
روایات متواتر(14) و برخى دعاها و زیارتنامهها هم به این مسأله اشاره دارد و در برخى احادیث، منكر آن كافر معرّفى شده است.
خداوند، حضرت آدم را از آسمان به زمین آورد، ولى حضرت رسولصلى الله علیه وآله را از زمین به آسمان برد.(15) پیامبر در آن شب، عوالم بالا، ملكوت آسمانها و عجائب آفرینش را دیده(16) و با انبیا ملاقات كردند.(17) و احادیث قدسى در این سفر بر آن حضرت وارد شده است، رهبرى و ولایت علىعلیه السلام مطرح شد.
در این سفر، حضرت رسول، بهشت و جهنّم را دید، وضعیّت بهشتیان و نعمتهایشان و دوزخیان و عذابهایشان از مشاهدات دیگر پیامبر بود. وقتى پیامبر داستان معراج را بیان فرمود، بعضى مردم كمظرفیّت از دین برگشتند.(18)
اشكال و جواب:
بعضى در مورد معراج و سفر آسمانى پیامبرصلى الله علیه وآله، سؤالها یا شبهههایى را مطرح مىكنند، از قبیل اینكه: در فضاى بیرون جوّ، هوا نیست، گرماى سوزان و سرماى كشنده هست، مشكل بىوزنى وجود دارد، اشعّههاى كیهانى خطرناك است، یك شب براى سیر در آسمانها كوتاه است و اگر كسى بخواهد در فضا سیر كند، باید سرعتى شبیه سرعت نور یا بیشتر داشته باشد، براى فرار از جاذبه باید سرعتى معادل 40000 كیلومتر در ساعت داشت و امثال اینها.
پاسخ اجمالى شبهات این است: اصل معراج در قرآن وروایات متواتر آمده(19) و آنچه مهم است، ایمان به اصل آن است وایمان به جزئیّاتش ضرورى نیست.(20) از طرفى معجزه باید عقلاً محال نباشد وچون معراج از معجزات پیامبراسلامصلى الله علیه وآله است، مشمول قواعد كلّى همهى معجزات مىشود.
بقیّهى مشكلات وشبهات نیز با توجّه به قدرت الهى قابل حلّ است. علاوه برآنكه امروزه كه انسان، هواپیما و قمرمصنوعى وسفینههاى فضایى به كرات دیگر مىفرستد، پذیرفتن معراج آسان است.
چنانكه قرآن، جابهجایى تخت بلقیس را از كشورى به كشور دیگر در یك چشم به هم زدن مطرح مىكند كه این مسأله، مشكل طىّ مسافت را حلّ مىكند.
پيام ها
1- معراج، لغو نیست، بلكه اسرارى قابل توجّه دارد. «سبحان الّذى اسرى...»
2- معراج، اردوى خصوصى و بازدید علمى پیامبر بود، وگرنه خداوند بىمكان است. «سبحان الّذى اسرى...»
3- عبودیّت، مقدّمهى پرواز است و عروج، بىخروج از صفات رذیله، ممكن نیست. «أسرى بعَبده»
4- انسان اگر هم به معراج برود، باز «عبد» است. پس دربارهى اولیاى خدا غلوّ نكنیم. «أسرى بعَبده»
5 - عبودیّت، از افتخارات پیامبر و زمینهى دریافتهاى الهى اوست. «بعَبده»
6- پیامبرى كه امتّش در آینده از فضانوردان نیز خواهند بود، لازم است به معراج و سفر آسمانى رفته باشد. «أسرى بعبده»
7- براى قرب به خدا، شب بهترین وقت است.(21) «أسرى... لیلاً»
8 - شب معراج، شب بسیار مهمى است. «لیلاً» نكره آمده است.
9- اگر استعداد وشایستگى باشد، پرواز یكشبه انجام مىگیرد.«أسرى بعبده لیلاً»
10- مسجد، بهترین سكوى پرواز معنوى مؤمن است. «من المسجد»
11- مسجد باید محور كارهاى ما باشد. «من المسجدالحرام الى المسجدالاقصى»
12- حركتهاى مقدّس، باید از راههاى مقدّس باشد. «أسرى... من المسجد»
13- سرسبزى و بركات، باید بر محور مسجد باشد. «المسجد... بارَكنا حَوله»
14- بیت المقدّس و حوالى آن، محلّ نزول بركات آسمانى، مقّر پیامبران و فرودگاه فرشتگان در تاریخ بوده است. «باركنا حَوله»
15- ظرفیّت علمى انسان، از دانستنىهاى زمین بیشتر و شگفتىهاى آسمان نیز از زمین بیشتر است. «أسرى... لنُریَه من آیاتنا»
16- هدف معراج، كسب معرفت و رشد معنوى بود. «لنُریَه من آیاتنا»
17- آیات الهى آن قدر بىانتهاست كه رسول خدا نیز توان دستیابى به همهى آنها را ندارد. «من آیاتنا»(22)
18- خداوند، به مخالفان هشدار مىدهد كه آنان را مىبیند و سخنانشان را مىشنود. «السّمیع البصیر»
توضيحات
سیماى سورهى اِسراء
سورهى «اِسراء»، یكصد و یازده آیه دارد و بنابر قول مشهور مكّى است. البتّه بعضى پنج آیهى 26، 32، 33، 57 و 78 را مدنى مىدانند.
این سوره؛ به جهت كلمهى اوّل آن، «سبحان» وبه خاطر ماجراى معراج، «اِسراء» و به سبب بازگویى داستان بنىاسرائیل، «بنىاسرائیل» نامگذارى شده است.
در این سوره همچون دیگر سورههاى مكّى، موضوعاتى از قبیل: توحید، معاد، نصایح سودمند و مبارزه با هرگونه شرك، ظلم و انحراف، سنّتها وقوانین فردى واجتماعى در تاریخ، تاریخچهى آدم و ابلیس، پیامبر اسلام و موقعیّت آن حضرت در مكّه، بیان شده است. از مسائل عمده و قابل توجّه در این سوره، معراج حضرت رسولصلى الله علیه وآله است.
شروع سوره با «تسبیح» خداست و پایان آن با «حمد» و ستایش او.
در روایات به تلاوت این سوره در شبهاى جمعه سفارش شده و از جمله فوائد آن، دیدار امام زمانعلیه السلام دانسته شده است.(9)