ترجمه
و هرگاه بخواهیم (مردم) منطقهاى را (به كیفر گناهشان) هلاك كنیم، به خوشگذرانان آنان فرمان مىدهیم، پس در آن مخالفت و عصیان مىكنند، كه مستحقّ عذاب و قهر الهى مىشوند، سپس آنجا را به سختى درهم مىكوبیم.
نکته ها
«اَمَرنا مُترفیها»، یعنى بزرگان قوم را فرمان به اطاعت مىدهیم، زیرا خداوند به فسق و گناه دستور نمىدهد، بلكه به عدل و احسان فرمان مىدهد. شیوهى هلاك كردن خدا به این نحواست كه به اطاعت دستور مىدهد، مرفّهان بى درد مخالفت مىكنند و افراد عادّى هم از آنان پیروى مىكنند، آنگاه قهر الهى بر همگان حتمى و محقّق مىشود، و عذاب و غضب الهى فرا مىرسد.
ارادهى قهر خداى حكیم، براساس زمینههاى گناه و خصلتهاى منفى ماست، و گرنه خداوند مهربان، بىجهت ارادهى هلاك قومى را نمىكند. به فرمودهى حضرت رضا علیه السلام: ارادهى الهى در این آیه، مشروط به فسق ماست.(44)
پيام ها
1- یكى از شیوههاى قهر و كیفر الهى، رفاه زدگى و فرورفتن در نعمتهاست. «اردنا أن نُهلك قریة...»
2- وجود مترفین در جامعه، زمینهساز قهر الهى است. «ففسقوا فیها فحقّ ...»
3- سقوط اخلاقى و اجتماعى جامعه، به دست رؤساى مرفّه آنان است. «أمرنا مُترفیها ففسقوا»
4- مرفّهان بى درد، پیش از دیگران در برابر دعوت انبیا مىایستند، چون رفاه، معمولاً سرچشمهى فساد است. «أمَرنا مترفیها ففسقوا»
5 - مهلت دادن به نافرمانان، سنّت الهى است. «أمرنا، ففسقوا، فحقّ»
6- تهدیدهاى الهى را جدّى بگیریم و خود را اصلاح كنیم، چون عامل اجراى تهدیدهاى الهى عملكرد خودماست. «ففسقوا فیها فحقّ علیها القول»
7- بدون اتمام حجّت، عذاب الهى نازل نمىشود. «أمَرنا، ففسقوا، فحقّ، فدمّرنا»
8 - قهر و عذاب الهى، شدید است. «فدمّرناها تدمیراً»
9- همه چیز و همه كار با قدرت الهى انجام مىشود. «اَردنا، نُهلك، أمَرنا، دَمّرنا»