ترجمه
و از آنچه به آن علم ندارى پیروى مكن، چون گوش و چشم و دل، همهى اینها مورد بازخواست قرار خواهد گرفت.
نکته ها
ذكر چشم و گوش و دل در آیه، شاید از باب نمونه باشد، زیرا در قیامت علاوه بر خود انسان، از دست و پا و اعضاى دیگر هم سؤال مىشود(100) و آنها به سخن آمده، اعتراف مىكنند.(101) و ممكن است براى این باشد كه انگیزهى پیروى از دیگران از طریق دیدن یا شنیدن و یا اندیشه و درك است.
در طول تاریخ، بسیارى از فتنهها و نزاعها، از قضاوتهاى عجولانه یا حرفهاى بىمدرك ونظریههاى بدون تحقیق و علم، بروز كرده است. عمل به این آیه، فرد و جامعه را در برابر بسیارى از فریبها و خطاها بیمه مىكند. چرا كه خوشبینى بیجا، زودباورى وشایعهپذیرى، جامعه را دستخوش ذلّت وتسلیم دشمن مىكند.
تقلید كوركورانه، پیروى از عادات وخیالات، تبعیّت از نیاكان، باور كردن پیشگویىها، خوابها، حدسها و گمانها، قضاوت بدون علم، گواهى دادن بدون علم، موضعگیرى، ستایش یا انتقاد بدون علم، تفسیر و تحلیل و نوشتن و فتوا دادن بدون علم، نقل شنیدههاى بىاساس و شایعات، نسبت دادن چیزى به خدا و دین بدون علم، تصمیم در شرایط هیجانى و بحرانى وبدون دلیل وبرهان، تكیه به سوگندها و اشكهاى دروغین دیگران، همهى اینها مصداق «لاتَقف ما لیس لك به علم» بوده و ممنوع است.
به مقتضاى روایات متواتر و معتبر، پیروى از اصول قطعى شرعى (مانند فتواى مجتهد، یا علمى كه به اطمینانهاى نزدیك به یقین اطلاق مىشود) پیروى از علم است. همچنان كه مردم از نسخهى پزشك متخصّص و دلسوز، علم پیدا مىكنند، از فتواى مجتهد جامعالشرایط و متّقى نیز علم به حكم خدا پیدا مىكنند. بنابراین این مرحله از علم كافى است، هر چند علم درجاتى دارد و مراحل عمیقتر آن مانند: علم الیقین، حقّ الیقین و عینالیقین مىباشد.
امامان معصومعلیهم السلام، اصحاب خود را از شنیدن و گفتن هر سخنى باز مىداشتند و به آنان توصیه مىكردند كه دربانِ دل و گوش خود باشید. ودر این امر، به این آیه «لاتقف ما لیس لك به علم» استناد مىكردند.
چنانكه امام صادقعلیه السلام براى متنبّه كردن شخصى كه هنگام رفتن به دستشویى، توقّف خود را در آنجا طول مىداد تا صداى ساز وآواز همسایه را بشنود، این آیه را تلاوت كرد وفرمود: گوش از شنیدهها، چشم از دیدهها ودل از خاطرات مؤاخذه مىشود. امام سجادعلیه السلام نیز فرمود: انسان حقّ ندارد هرچه مىخواهد بگوید.(102)
پيام ها
1- زندگى باید براساس علم واطلاعات صحیح ومنطق وبصیرت باشد. «لاتقف ما لیس لك به علم»
2- بازار شایعات را داغ نكنیم و با نقل شنیدههاى بىاساس، آبرو و حقوق افراد را از بین نبریم. «لا تقف ...»
3- قرآن بساط ساحران، كاهنان و پیشگویان را كه مردم سادهلوح را دور خود جمع مىكنند، بر هم مىزند. «لاتقف ما لیس لك به علم»
4- راه شناخت، تنها حس نیست، دل نیز یكى از راههاى شناخت است. «السمع و البصر و الفؤاد»
5 - در قیامت، از باطن و نیّات هم بازخواست مىشود. «الفؤاد»
6- ایمان به قیامت وحسابرسى خداوند، عامل پیدایش تقواست. «كلّ اولئك كان مسئولا»
7- بهرهبردارى صحیح نكردن از جسم و امكانات، مؤاخذه خواهد داشت. «كلّ اولئك كان مسئولا»