ترجمه
آسمانهاى هفتگانه وزمین و هر كه در آنهاست، تسبیح خداوند را مىگویند، و هیچ چیز نیست مگر آنكه با ستایش، از او به پاكى یاد مىكند، ولى شما تسبیح آنها را نمىفهمید. همانا او بردبار و آمرزنده است.
نکته ها
این آیه مىگوید: همهى هستى براى خداوند تسبیح و سجده و قنوت دارند. برخى مفسّران این تسبیح را تسبیح تكوینى دانستهاند، یعنى ساختار وجودىِ هر ذرّهاى از عالم، نشان از اراده، حكمت، علم و عدل خدا دارد.
بعضى دیگر معتقدند كه هستى، شعور و علم دارد و همه در حال تسبیحاند، ولى گوش ما صداى آنها را نمىشنود. این نظر با ظاهر آیات سازگارتر است. نطق داشتن اشیا محال نیست، چون در قیامت تحقّق مىیابد، «اَنطق كلّ شى»(109) حتّى سنگ هم علم و خشیت دارد و از خوف خدا از كوه سقوط مىكند، «و اِنّ منها لما یَهبط من خشیة اللّه»(110) حضرت سلیمان سخن مورچه را مىفهمید و منطق الطیر مىدانست. هدهد انحراف مردم را تشخیص مىداد كه نزد سلیمان آمد و گزارش داد. خداوند كوهها را مخاطب قرار داده: «یا جبال اوّبى معه»(111) اى كوهها! همراه با داود نیایش كنید. در قرآن علاوه بر این موارد از تسبیحِ دیگر موجودات نیز سخن به میان آمده است.
جمله ذرات عالم در نهان
با تو مىگویند روزان و شبان
ما سمیعیم و بصیریم و هُشیم
با شما نامحرمان، ما خامشیم
تسبیحگویى حیوانات و موجودات، در روایات هم آمده است، از جمله:
الف: به چهرهى حیوانات سیلى نزنید، كه تسبیح خدا مىگویند.(112)
ب: هرگاه صید تسبیح نگوید، شكارِ صیّاد مىشود.(113)
ج: هیچ درختى قطع نمىشود، مگر به خاطر ترك تسبیح او.(114)
د: سنگریزه در دست پیامبراكرمصلى الله علیه وآله به نبوّت او گواهى داد.(115)
ه: زنبور عسل تسبیح مىگوید.(116)
ح: صداى گنجشكها تسبیح آنهاست.(117)
همهى این روایات، گویاى تسبیح واقعى است، نه زبان حال.
هر كس به زبانى صفت حمد تو گوید
بلبل به غزلخوانى و قُمرى به ترانه
پيام ها
1- همهى هستى خدا را تسبیح مىگویند، پس چرا انسان از این كاروان عقب بماند. «تسبّح له السموات...»
2- در آسمانها نیز موجودات زنده و با شعور هست. «مَن فیهنّ»
3- تسبیح هستى، همراه با حمد و ستایش است. «یسبّح بحمده»
4- بعضى صداها را ممكن است بشنویم، امّا نمىفهمیم كه تسبیح است. «لاتفقهون تسبیحهم»
5 - همهى هستى شعور دارند، ولى اطلاعات انسان از هستى ناقص است. «اِن من شىءٍ الاّ یسبّح... لا تفقهون»
6- حقایق، از غیر اهلش پوشیده است. «لا تفقهون تسبیحهم»
7- تحمّل عقاید خرافى و سخنان ناروا، برخاسته از حلم و بردبارى خداست. «عمّا یقولون... حلیماً غفوراً» اگر برگشتیم حتماً او مىبخشد.