ترجمه
و بسا نزدیك بود كه تو را از آنچه به تو وحى كردیم غافل كنند تا چیز دیگرى غیر از وحى را به ما نسبت دهى، و آنگاه تورا دوست خود گیرند.
نکته ها
در روایات مىخوانیم كه مشركان از پیامبر اكرم درخواست احترام به بتها یا مهلت یكساله براى ادامه بتپرستى داشتند و پیامبر نزدیك بود كه بپذیرد، ولى خداوند او را حفظ كرد!! اما این روایات مردود است و با اصل عصمت و قاطعیّت پیامبر كه در آیات دیگر قرآن آمده و سیرهى حضرت است، سازگار نیست.(169)
صاحب تفسیر اطیبالبیان مىگوید: اینكه در آیه، «عن الّذى اَوحینا» آمده است، نه «عمّا اَوحینا» نشان مىدهد كه تلاش كفّار براى برگرداندن نظر پیامبر و عنایت او از شخص خاصّى بوده است، نه مطالب وحى شده. امّا اینكه آن شخص چه كسى بوده كه خداوند دربارهاش وحى فرموده است؟
حدیثى از امام باقر و امام كاظمعلیهما السلام نقل شده كه دربارهى ولایت حضرت علىعلیه السلام است كه خداوند از طریق وحى سفارشهایى را به پیامبر كرد. خداوند براى توجه نكردن پیامبر به حسادت مردم و نپذیرفتن و تحمّل نكردن آنان، این آیه را نازل كرد و تلاشهاى كفّار براى عدول و تغییر موضع پیامبر را بىنتیجه گذارد.
البتّه این كلام با توجّه به كلمهى «الّذى» و حدیث یاد شده قابل قبول است، به شرط آنكه مراد معرّفى حضرت علىعلیه السلام در مكّه باشد، چون سوره مكّى است.
پيام ها
1- كفّار براى جذب انبیا و رهبران نیز طرح و برنامه دارند. «كادوا لیفتنونك»
2- رهبران مذهبى باید از توطئههاى دشمن در جهت ایجاد سستى و تغییر در مواضع مكتبى، هوشیار باشند. «كادوا لیفتنونك»
3- اگر دوستى و ارتباط با افراد و كشورها به قیمت چشمپوشى از مكتب و مقدّسات باشد، بىارزش است. «اذاً لاتّخذوك خلیلاً»
4- تا مسلمانان دست از مكتب و آیین خود بر ندارند، كفّار و دشمنان، دوست واقعى آنان نخواهند شد، دشمن به كم قانع نیست، مىخواهد شما را از مكتب جدا كند. «اذاً لاتّخدوك خلیلاً»(170)