ترجمه
(موسى) گفت: این همان (محلّ قرارى) بود كه در پى آن بودیم. پس از همان راه برگشتند، در حالى كه ردّ پاى خود را (به دقّت) دنبال مىكردند.
پس (در آنجا) بندهاى از بندگان ما را یافتند كه از جانب خود، رحمتى (عظیم) به او عطا كرده بودیم و از نزد خود علمى (فراوان) به او آموخته بودیم.
نکته ها
چنانكه امام صادقعلیه السلام فرمود: موسى در علم شرع از خضر آگاهتر بود، ولى خضر در رشته و مأموریّت دیگرى غیر از آن، آگاهتر بود.(75)
مراد از «عَبد» در این آیه، حضرت خضر است كه به دلائل زیر پیامبر بوده است:
الف: كسى كه استاد پیامبرى همچون موسى مىشود حتماً از پیامبران است.
ب: تعابیر «عبدنا، عبده، عبادنا» در قرآن، غالباً مخصوص پیامبران است.
ج: خضر به موسى گفت: تمام كارهاى خارقالعاده كه از من دیدى و صبر نكردى، همه طبق فرمان و رأى خدا بوده، نه رأى من. «ما فَعَلتُه من امرى»
د: موسى به خضر قول داد كه من خلاف دستور تو كارى انجام نمىدهم، «لا اَعصى لك امراً» و كسى كه پیامبر اولواالعزمى، تسلیم بىچون و چراى او مىشود، حتماً معصوم و پیامبر است.
ه : علم لدنّى، مخصوص انبیاست. خداوند درباره خضر فرمود: «علّمناه من لدنّا»
و: بعضى از مفسّران نیز مراد از «رَحمة» را نبوّت دانستهاند. «آتیناه رحمة من عندنا»
پيام ها
1- برخى علوم، با تمرین و تجربه و آموزش به دست نمىآید و علم لدنّى لازم دارد، مانند علم انبیا. «من لدنّا علما»
2- سرانجام رنج و جویندگى، یافتن و رسیدن است. «فوجدا عبداً»
3- در جامعه، خضرهاى راهنما یافت مىشوند،(76) مهم گشتن و پیدا نمودن و شاگردى آنان است. «عبداً من عبادنا»
4- كسى كه مىخواهد مردم را به عبودیّت خدا فرابخواند، باید هم خودش و هم استادش عبد باشند. «من عبادنا»
5 - دریافت رحمت و علم الهى، در سایهى عبودیّت است. «عبداً من عبادنا آتیناه رحمة... وعلّمناه»
6- بالاتر از هر دانایى، داناترى است، پس به علم خود مغرور نشویم. «عبداً... علّمناه من لدنا علماً»