ترجمه
(ذوالقرنین) گفت: این رحمت بزرگى از پروردگارم است (و تا موعد مقرّر پابرجاست) پس هرگاه وعدهى پروردگار من فرارسد، آن (سدّ) را خورد و هموار مىكند و وعدهى پروردگارم حقّ است.
نکته ها
سدّ ذوالقرنین، نه دیوار چین است و نه موارد دیگر كه گفتهاند، چون اینها از آهن و مس ساخته نشدهاند. در سرزمین قفقاز در تنگهى داریال، سدّى آهنین پیدا شده كه نزدیك آن نیز نهرى به نام سائوس (به معناى كوروش) است، اینكه این همان سدّ باشد، پذیرفتنىتر مىنماید.(102)
پيام ها
1- مردان الهى، توفیقات خویش را از رحمت خداوند مىدانند، و هرگز مغرور نمىشوند. «رحمة من ربّى»
2- همهى تلاشها و تغییر و تحوّلها براى پرورش و رشد انسانهاست. «ربّى» سه بار در آیه تكرار شده است.
3- رحمت و ربوبیّت الهى بهم پیوسته است. «رحمة من ربّى»
4- ایجاد امنیّت، رحمت الهى است. «رحمة من ربّى» ساخت سد براى امنیّت بود.
5 - قداست كار و تلاش، محكم كارى، همكارى مردم، مدیریّت و صنعت، و اهداف والا، همه مجموعهاى از الطاف الهى است. «هذا رحمة من ربّى»
6- با تأمین امنیّتِ مردم، بهتر مىتوان تبلیغ و ارشاد كرد و زمینهى كارهاى دیگر فراهم مىشود. «رحمة ربّى... وعد ربّى حقّا» ذوالقرنین بعد از اتمام سدّ، مردم را با مبدأ و معاد آشنا كرد.
7- در آستانهى قیامت، همه چیز خراب مىشود. «جعله دكّاء»
8 - محكمترین دژهاى بشر، در برابر اراده و قدرت خداوند متعال ناپایدار است. «جعله دكّاء»
9- مردان خدا با تكیه به لطف خدا پیشگویى مىكنند. «فاذا جاء وعد ربّى جعله دكّاء»
10- محكم كارى را باید از اولیاى خدا آموخت، سدى مىسازند كه تا آستانهى قیامت پابرجاست. «فاذا جاء وعد ربّى جعله دكّاء»
11- هم باید كارهاى دنیایى را بىخلل و استوار انجام داد، هم باید متذكّر قدرت الهى و پوچى قدرت خود شد. «فمااستطاعوا... كان وعد ربّى حقّاً»
12- رهبران الهى، هم دنیاى مردم را آباد مىكنند و هم آخرت آنان را متذكّر مىشوند. «فمااستطاعوا... كان وعد ربّى حقّاً»