ترجمه
و در آن روز (پایان جهان)، مردم را رها مىكنیم تا بعضى در بعضى همچون موج درآمیزند و(چون) در صور دمیده شود، همه را یكجا گرد خواهیم آورد.
و آن روز، دوزخ را چنان كه باید، بر كافران عرضه خواهیم كرد.
آنان كه چشمانشان از یاد من در پردهى غفلت بود و (از شدّت تعصّب و لجاجت) توان شنیدن (سخن حقّ) را نداشتند.
نکته ها
اگر آیه «وتركنا...» را در كنار آیهى «حتّى اذا فُتِحَت یأجوجُ و مأجوجُ و هم من كلّ حدبٍ ینسلون و اقترب الوعد...»(103) قرار دهیم، به نظر مىرسد كه مسألهى قوم یأجوج و مأجوج، مربوط به قیامت و گویا مقدّمهى آن است. یعنى پیش از قیامت، قوم یأجوج و مأجوج، آزاد و رها و مثل موج گسترده مىشوند.
از امام رضا علیه السلام در تفسیر آیهى «اعینهم فى غِطاء عن ذِكرِى» نقل شده كه به مأمون فرمود: مراد از «ذكر» در این آیه علىبن ابىطالبعلیهما السلام است.(104)
مراد از چشم و گوش در آیهى 101، معرفت، بصیرت و شناخت است، یعنى چشم و گوش دل، نه عضو خاصّ در سر. زیرا قرآن گاهى كورى را به دل نسبت مىدهد و مىفرماید: «مَن كان فى هذه اَعمى»(105)
پيام ها
1- هر جا كه امنیّت هست از لطف اوست، اگر لحظهاى مردم را رها كند، جهان ناأمن مىشود. «تَركنا بعضهم...»
2- شكسته شدن سدّ ذوالقرنین از نشانههاى قیامت است. «اذا جاء وعد ربّى... نُفِخ فى الصّور»
3- پیش از قیامت، زمین توسط اقوامى به هرج و مرج كشیده مىشود. «تركنا... یَموج» هر چند با ظهور امام زمان علیه السلام این هرج و مرج اصلاح مىشود.
4- راه شناخت، بیشتر به وسیلهى چشم و گوش است. آنان چشمشان در پرده بود و گوششان قدرت شنیدن حقّ را نداشت. و حقّ را نمىفهمیدند، والاّ ذكر كه دیدنى نیست! «اعینهم فى غطاء عن ذِكرى»
5 - انسان شنوا به خاطر عناد، به جایى مىرسد كه توان شنیدن حقّ را ندارد. «لایستطیعون سمعاً»
6- دلیل عرضهى جهنّم بر كافران، عملكرد و قساوت خودشان در دنیاست. «عَرضنا جهنّم...الذّین كانت ...»