ترجمه
(زكریّا) گفت: پروردگارا! همانا استخوانم سست شده، و (موى) سرم از شعلهى پیرى، سفید شده است و پروردگارا! من هرگز در دعاى تو (از اجابت) محروم نبودهام.
و همانا من براى پس از (مرگ) خود، از بستگانم بیمناكم و همسرم نازا بوده است، پس از جانب خود جانشینى (فرزندى) به من عطا فرما.
نکته ها
«عاقِر» به مرد یا زنى گفته مىشود كه از او فرزندى به عمل نمىآید. «اشتعال» به معناى زبانه كشیدن آتش و انتشار آن است. بنابراین، جملهى «واشتَعل الرّأس» یعنى سفیدى موها در سر من، مثل آتش شعله كشیده و منتشر شده است.
با توجّه به آیه 38 آلعمران، كه دعاى زكریّا را چنین نقل مىكند: «ربّ هب لى من لدنك ذرّیة طیّبة» معلوم مىشود كه مراد از «ولیّاً» در این آیه، فرزند صالحى است كه جانشین پدر باشد.
در دعا، گاهى رابطهى بنده و خداوند به قدرى تنگاتنگ مىشود كه به جاى «یا ربّ»، «ربّ» مىگوید.(6)
امام صادقعلیه السلام فرمود: نگرانى زكریّا از عمو وپسر عموهایش بود.(7)
پيام ها
1- در دعا از كلمهى «ربّ» استمداد بجوییم، «ربّ... ربّ... ربّ» از ضعفهاى خود بگوییم، «واشتعل الرأس شیبا» نعمتها و الطاف خدا را ذكر كنیم. «ولم اكُن بدعائك ربّ شقیّا» آنگاه حاجت خود را به زبان آوریم. «فهب لى من لدنك ولیّاً»
2- پایهى بدن آدمى استخوان است و ضعف استخوان، ضعف تمام بدن را به دنبال دارد. «وَهَن العظم»
3- مؤمن، هرگز از رحمت خدا مأیوس نمىشود. (زكریّا در پیرى از خداوند فرزند مىخواهد) «ربّ اِنّى وهن العظم... لم اكُن بدعائك ربّ شقیّاً»
4- انسان مأیوس، بدبخت وشقى است. «ولم اكُن بدعائك ربّ شقیّا» حتّى در سختترین شرایط، در دل مردان خدا یأس راه ندارد.
5 - مردان خدا، از وارث بد مىترسند. «خفت الموالى من ورائى»
6- در بینش الهى، اراده خداوند بر عوامل طبیعى حاكم است. «هب لى من لدنك»
7- با اینكه خداوند حاجات انسان را مىداند، امّا در دعا و ناله، بركاتى مانند آرامش روحى، تواضع و عبودیّت دعاكننده و مدح و ستایش خداوند نهفته است. «اِنّى وَهَن العظم... هب لى من لدنك ولیّاً»
8 - فرزند، هبهى آسمانى از جانب خداوند است. «فهب لى من لدنك»
9- نه همسر نازا را رها كنید و نه امید خود را از دست بدهید. «كانت اِمرأتى عاقرا... هب لى من لدنك ولیّاً»
10- علاقه به جاودانگى و خلود، در فطرت بشر وجود دارد و انسان دوست ندارد فراموش شده و اَبتر باشد. «هب لى من لدنك ولیّا»
11- گرچه یكى از نگرانىهاى انسان، بىفرزند بودن است «خِفتُ»، ولى اولیاى خدا فرزند را بیشتر براى تداوم اهداف معنوى خود مىخواهند. «ولیّا»