ترجمه
پس (سامرى) براى آنها پیكر گوسالهى نرى كه داراى صدایى بود پدید آورد، آنگاه (با پیروانش به مردم) گفتند: این خداى شما و خداى موسى است. پس سامرى (خدا و همهى تعلیمات موسى را) فراموش كرد.
پس آیا نمىبینند كه (این گوساله) برایشان پاسخى ندارد و مالك (هیچ گونه) سود و زیانى براى آنها نیست؟!
نکته ها
از جمله هنرهاى سامرى این بود كه چگونگى ساخت گوساله را به مردم نشان نداد و مردم یكدفعه با پیكر گوسالهاى صدادار مواجه شدند. «فاخرج»
بنىاسرائیل نیندیشیدند كه اگر گوساله قابل پرستیدن است، خود سامرى كه سازندهى آن است به طریق اولى قابل پرستش است.
پيام ها
1- هنرى كه با جامعهشناسى و روانشناسى همراه باشد، مؤثّرتر است. «فاخرج لهم عجلاً» (عامل موفّقیت سریع سامرى در جلب توجّه بنىاسرائیل، شناختِ زمینههاى بتپرستى و گاوپرستى در آن جامعه وحضور نداشتن رهبر بود.)
2- هنر در اختیار افراد منحرف، همچون تیغ در كف زنگى مست، مهلك و خطرناك است همچون گوسالهى سامرى. «القى السامرى»
3- مجسمهسازى، ذوب فلزات وریختهگرى، سابقه طولانى دارد. «عجلاًجسداً»
4- بزرگترین خطرى كه هر امّت و انقلابى را تهدید مىكند، ارتجاع، ارتداد و انحراف فرهنگى و عقیدتى است. «هذا الهكم»
5 - فطرت همهى انسانها بر خداپرستى است، انبیاعلیهم السلام راه صحیح و معبود واقعى را نشان مىدهند، امّا سامرىها، كج راهه و گوسالهها را. «هذا الهكم»
6- اگر بزرگان و رهبران قوم با تهمت خراب شوند، راه براى خراب كردن دیگر افراد هموار مىشود. «و اله موسى»
7- نتیجهى فراموش نمودن احكام و دستورات الهى و جداشدن از رهبران دینى، انحراف و بدعاقبتى است. «فنسى» (مىگویند: سامرى از یاران موسى علیه السلام بود كه تعهّدات خویش را در قبال او فراموش كرد.)(108)
8 - راه ومكتب انبیا، استدلالى ومنطقى است. «أفلا یرون... لایملك لهم نفعاً و لا ضرّاً» (عقل مىگوید كه معبود انسان باید قدرت جلب منفعت را براى انسان و دفع شرور را از او داشته باشد.)