1. الفاتحة 2. البقرة 3. آل عمران 4. النساء 5. المائدة 6. الأنعام 7. الأعراف 8. الأنفال 9. التوبة 10. يونس 11. هود 12. يوسف 13. الرعد 14. إبراهيم 15. الحجر 16. النحل 17. الإسراء 18. الكهف 19. مريم 20. طه 21. الأنبياء 22. الحج 23. المؤمنون 24. النور 25. الفرقان 26. الشعراء 27. النمل 28. القصص 29. العنكبوت 30. الروم 31. لقمان 32. السجدة 33. الأحزاب 34. سبأ 35. فاطر 36. يس 37. الصافات 38. ص 39. الزمر 40. غافر 41. فصلت 42. الشورى 43. الزخرف 44. الدخان 45. الجاثية 46. الأحقاف 47. محمد 48. الفتح 49. الحجرات 50. ق 51. الذاريات 52. الطور 53. النجم 54. القمر 55. الرحمن 56. الواقعة 57. الحديد 58. المجادلة 59. الحشر 60. الممتحنة 61. الصف 62. الجمعة 63. المنافقون 64. التغابن 65. الطلاق 66. التحريم 67. الملك 68. القلم 69. الحاقة 70. المعارج 71. نوح 72. الجن 73. المزمل 74. المدثر 75. القيامة 76. الإنسان 77. المرسلات 78. النبأ 79. النازعات 80. عبس 81. التكوير 82. الانفطار 83. المطففين 84. الانشقاق 85. البروج 86. الطارق 87. الأعلى 88. الغاشية 89. الفجر 90. البلد 91. الشمس 92. الليل 93. الضحى 94. الشرح 95. التين 96. العلق 97. القدر 98. البينة 99. الزلزلة 100. العاديات 101. القارعة 102. التكاثر 103. العصر 104. الهمزة 105. الفيل 106. قريش 107. الماعون 108. الكوثر 109. الكافرون 110. النصر 111. المسد 112. الإخلاص 113. الفلق 114. الناس
تعداد آیات: 112
تفسير 21. الأنبياء آية 58
Number of verses: 112
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِيم
فَجَعَلَهُمْ جُذَاذًا إِلَّا كَبِيرًا لَّهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ 58
سرانجام (با استفاده از یک فرصت مناسب)، همه آنها -جز بت بزرگشان- را قطعه قطعه کرد؛ شاید سراغ او بیایند (و او حقایق را بازگو کند)!

ترجمه
پس (سرانجام، ابراهیم در یك فرصت مناسب) همه آنها، جز بزرگشان را كاملاً خرد كرد تا شاید آنها به سراغ آن بیایند (و وجدان‏هاى خفته‏ى آنها بیدار شود).
گفتند: چه كسى با خدایان ما این چنین كرده؟ قطعاً او از ستمكاران است.
گفتند: شنیده‏ایم جوانى كه به او ابراهیم مى‏گویند، بت‏ها را (به بدى) یاد مى‏كرد.

نکته ها
حضرت ابراهیم علیه السلام روزى كه همه‏ى مردم از شهر بیرون مى‏رفتند، با آنها نیز همراه شد، امّا در میانه راه با عنوان كردن عذرى به شهر بازگشت و با فرصت مناسب بدست آمده، هدف خویش را عملى ساخت.
كلمه «جذاذ» بمعناى قطعه قطعه شدن است.
اگر چه پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه وآله نیز در روز فتح مكّه حدود 360 بت را شكست، امّا این كار به اتّفاق همراهان و لشكریان ایشان بود، ولى حضرت ابراهیم علیه السلام به تنهایى و یك تنه آن همه بت را خرد كرد.
شاید اگر حضرت ابراهیم بت بزرگ را هم مى‏شكست، با جریحه‏دار كردن كامل احساسات آنان، نه تنها به مقصود خود دست نمى‏یافت، بلكه نتیجه معكوس مى‏گرفت و زمینه تفكّر بكلّى از میان مى‏رفت. «الاً كبیراً لهم»

پيام ها
 1- بت شكنى، از جمله وظایف اصلى پیامبران الهى است. «فجعلهم جُذاذا»
 2- اگر استدلال و موعظه فایده‏اى نبخشد، نوبت به برخورد انقلابى مى‏رسد. «فجعلهم جذاذا»
 3- قدرت جسمانى و جسارت، یك ارزش، و ناتوانى و زبونى یك نقیصه است. «فجعلهم جذاذا»
 4- براى بیدار كردن افكار عمومى و محو شرك، تلف كردنِ برخى اشیا و اموال لازم است. (بت‏هاى زمان ابراهیم و گوساله سامرى داراى قیمت و ارزشى بودند). «فجعلهم جذاذاً»
 5 - بت از احترام ومالكیّت ساقط است وشكستن آن جایز است. «فجعلهم جذاذاً»
 6- بت‏هاى بزرگ، در دید بت‏پرستان بزرگ است نه در نزد موحّدان. «كبیراً لهم»
 7- شكستن بت‏ها مقدّمه رهایى فكر از جمود و فراهم آمدن زمینه‏ى سؤال و جواب است. «لعلهم الیه یرجعون»
 8 - عقیده‏ى انحرافى، انسان را دچار قضاوت انحرافى مى‏كند. «انّه لمن الظالمین»
 (گاهى انسان چنان سقوط مى‏كند كه بالاترین ظلم (شرك) را  حقّ، و روشن‏ترین حقایق (توحید) را ظلم مى‏پندارد)
 9- كفّار، ابتدا حضرت ابراهیم علیه السلام را ظالم معرفى كردند تا بتوانند براحتى او را محاكمه كنند. «انّه لمن الظالمین»
 10- فریاد مبارزه و ظلم ستیزى ابراهیم علیه السلام به همه جا رسیده بود. «سمعنا»
 11- جوانان هم مى‏توانند در راه حقّ، موج آفرینى كنند. «سمعنا فَتىً»
 12- حضرت ابراهیم علیه السلام قبل از عملیات تخریب، با تبلیغات خود زمینه انقلاب علیه بت‏ها را فراهم آورده بود. «یذكرهم»

Copyright 2015 almubin.com