ترجمه
و (بیاد آور) ایوب را آن زمان كه پروردگارش را ندا داد كه همانا به من آسیب رسیده و تو مهربانترین مهربانانى.
پس (دعاى) او را مستجاب كردیم و سختى او را برداشتیم و خاندانش را به او باز گرداندیم و همانندشان را (نیز) با ایشان (همراه كردیم تا هم) رحمتى از سوى ما (به او باشد و هم یادآورى) و پند و تذكّرى براى عبادت كنندگان.
نکته ها
حضرت ایوب پیامبرى است كه در قرآن مجید به دریافت نشان صبر مفتخر گردیده است. «اِنّا وجدناه صابراً، نعم العبد، اِنّه أوّاب»(69) همانا ما او را انسان صابرى یافتیم، چه نیكو بندهاى بود، بدرستى كه او بسیار اهل توبه و انابه بود.
اگر چه حضرت ایّوب به مشكلات و بیمارىهاى بسیار سختى مبتلا شد، ولى بر خلاف آنچه در بعضى كتب آمده این مسائل، مایه تنفّر مردم از او نبوده است، زیرا در این صورت، علاوه بر آنكه برخلاف قاعده لطف است، با بسیارى از روایات و تفاسیر، از جمله تفاسیر المیزان، فخر رازى، اطیب البیان، ابوالفتوح و نمونه نیز سازگار نیست.
از امام صادقعلیه السلام دربارهى «و مِثلهم مَعهم» سؤال شد كه چگونه همانند آنان را نیز به ایّوب داد؟ حضرت فرمود: خداوند از فرزندان او كه قبلاً به مرگ طبیعى مرده بودند نیز به همراه كسانى كه هلاك شده بودند، به او برگرداند.(70)
پيام ها
1- یادآورى و مرور تاریخ زندگانى بزرگان، بهترین وسیلهى تسكین و صبر و ارشاد و راهنمایى است. «و ایّوب»
2- انبیا نیز در زندگى مادّى، همچون سایر مردم عادّى به گرفتارىها و بیمارىهایى مبتلا مىشدهاند. «مَسّنى الضُر»
3- اگر چه گرفتارىها در ظاهر، ضرر مىنماید، ولى در بسیارى از مواقع باطناً لطف خفى و رحمت الهى است. «مَسّنى الضُرّ و أنت أرحم الرّاحمین»
4- همیشه بلاها و مصائب جنبه كیفرى و تنبیهى ندارد، بلكه گاهى براى اعطاى درجه است و جنبه آزمایشى دارد. «مَسّنى الضُر» (با توجّه به اینكه انبیا معصوم هستند ناگوارىها بخاطر ارتكاب گناه و گوشمالى نیست).
5 - انبیا نمونه ادب هستند. «مسّنى الضُرّ و أنت أرحم الرّاحمین»
حضرت ایّوب علیه السلام نفرمود: پروردگارا! ضرر را از من برطرف فرما، بلكه به گونهاى دعا كرد كه یعنى خدایا تو خود مىدانى.
6- در مقام دعا، خدا را با صفتى بخوانیم كه با نیاز ما تناسب دارد. «ارحمالرّاحمین»
7- دعاى انبیا مستجاب است. «فاستجبنا»
8 - لطف الهى بیش از تقاضا و دعاى انسان است. «كشفنا ما به من ضرّ و آتیناه ...»
(حضرت ایوب علیه السلام از خداوند درخواست «كشف ضرّ» داشت، ولى پروردگار علاوه بر اجابت خواسته او، اهلش را به او باز گرداند.)
9- فرزند، عنایت و رحمت الهى است. «آتیناه اهله و مثلهم معهم»
10- خداوند، هم اهل جود است و هم جبروت. «آتیناه اهله و مثلهم معهم»
در قنوت نماز عید فطر و قربان مىخوانیم: «اللهم ... اهل الجود والجبروت ...» در اینجا خداوند، هر چه را كه از ایوب گرفته شده بود به او بازگرداند و به علاوه آن را دو برابر هم كرد، هم گذشتهاش را جبران كرد و هم نسبت به آیندهاش جود و كرم نمود.
11- میان دعا از یك طرف و ربوبیّت و سرازیر شدن رحمت الهى از سوى دیگر، ارتباط خاصّى وجود دارد. «نادى، ربّه، رحمة»
12- استجابت دعاى انبیا نیز نه براساس استحقاق شخصى آنان كه برمبناى فضل و رحمت الهى است. «رحمة من عندنا»
13- بلاها داراى ابعاد گوناگونى است، گاهى براى آزمایش است، گاهى براى رشد فكرى و علمى، و زمانى براى عبرت آموزى به دیگران. «ذكرى للعابدین»
14- عبادت زمینه پندپذیرى است. «ذكرى للعابدین»
15- همه مردم حتّى عبادت پیشگان به تذكّر نیاز دارند. «ذكرى للعابدین»