ترجمه
و آنان كه دامان خود را (از گناه) حفظ مىكنند.
مگر در مورد همسرانشان یا كنیزانى كه به دست آوردهاند، پس آنان (در آمیزش با این دو گروه) ملامت نمىشوند.
نکته ها
«لغو»، به كار و سخن بیهوده مىگویند.
دورى و پرهیز از لغو، مخصوص مسلمانان نیست، قرآن دربارهى خوبان اهل كتاب نیز مىفرماید: «و اذا سَمعوا اللغو اعرضوا عنه...» [65] اهل كتاب با ایمان، از لغو گریزانند.
«زكات» در لغت، به معناى رشد و نموّ و پاكیزگى است و در اصطلاح، یك نوع مالیات شرعى و از اركان و واجبات دین است.
در جامعه اسلامى، پاسدارى از نماز وناموس، بسیار مهم است. در همین چند آیه، نسبت به ناموس با تعبیر «حافظون» و درباره نماز با جمله «على صلوتهم یحافظون» یاد شده است.
دورى از لغو در دنیا، بهرهاش، محفوظ ماندن از لغو در قیامت است. «عناللغو معرضون»، «لا تسمع فیها لاغیه» [66]
اعراض از لغو، نباید با بدگویى و تندخویى همراه باشد، زیرا در آیهى دیگر مىفرماید: «و اذا مرّوا باللغو مرّوا كراما» [67]
در روایات براى لغو، نمونههایى آمده است از جمله: سخنى كه در آن یاد خدا نباشد و یا غنا و لهویّات باشد. [68]
در روایات مىخوانیم: جز با زن عفیفه ازدواج نكنید و با كسى كه در مال خود او را امین نمىدانید، همبستر نشوید. [69]
اهمیّت زكات
زكات، یكى از پنج چیزى است كه بناى اسلام بر آن استوار است.
در قرآن 32بار كلمه «زكات» و 32بار واژه «بَرَك» آمده، گویا زكات مساوى با بركت است.
پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله افرادى را كه زكات نمىدادند، از مسجد بیرون كرد.
حضرت مهدى علیه السلام در انقلاب بزرگ خود، با تاركین زكات مىجنگد.
كسى كه زكات ندهد، هنگام مرگش به او گفته مىشود: یهودى بمیر یا مسیحى.
تارك زكات در لحظهى مرگ از خداوند مىخواهد كه او را به دنیا باز گرداند تا كار نیك انجام دهد، امّا مهلت او پایان یافته است.
امام صادق علیه السلام فرمود: اگر مردم زكات بدهند، هیچ فقیرى در زمین باقى نمىماند.
پيام ها
1- نشانهى ایمان، دورى از لغو است. «والّذینهم عناللغو معرضون» (مؤمن باید در تمام كارها و سخنان خود هدف صحیح داشته باشد)
2- دورى از لغو، به اندازهاى مهم است كه بین نماز و زكات ذكر شده است. «خاشعون - معرضون - للزّكوة فاعلون»
3- اهمیّت زكات مانند اهمیّت نماز است. (در 28 آیه، نماز و زكات در كنار هم آمده است) «فى صلوتهم خاشعون، للزّكوة فاعلون»
4- اعتقاد به تنهایى كافى نیست، عمل هم لازم است. «المؤمنون... فاعلون»
5 - حیا شرط ایمان است. «لفروجهم حافظون» (آلودگى جنسى نشانهى ضعف ایمان است)
6- شهوت، طغیانگر است و به كنترل و حفاظت نیاز دارد. «حافظون»
7- در ارضاى غریزهى جنسى، محدودیّت لازم است ولى ممنوعیّت خلاف فطرت است. «الاّ على ازواجهم»
8 - حیاى نابجا ممنوع. همین كه اسلام، انجام كارى را اجازه داد، همهى سنّتها و عادتها و سلیقههاى شخصى و مخالف دین، محكوم است. «غیر ملومین»