ترجمه
یا (اعمال كافران) همچون ظلماتى است در دریاى عمیق و متلاطم كه موجى بزرگ روى آن را مىپوشاند، و روى آن، موج بزرگ دیگرى است و بالاى آن موج (دوّم) ابرى است، (تاریكى عمق دریا و موجهاى انباشته و ابرهاى تیره) ظلماتى است تو در تو (كه كافر در آنها غرق شده است) همین كه دست خود را (براى نجات) برآورد، احدى دست او را نمىبیند (تا نجاتش دهد). و خداوند براى هر كس نورى قرار ندهد، هیچ نورى براى او نخواهد بود.
نکته ها
كافر عادّى به اسلام نزدیك است و امیدى به بازگشت او هست، مانند كدورت سادهاى كه میان دو نفر وجود دارد و كار
آن دو به صلح و آشتى نزدیك است. امّا كافرانى كه در راه كفر، تلاشها و اعمال خلاف بسیارى دارند، برگشت آنان بسیار
سخت است. كافرى كه در عقیدهاش اصرار ورزیده و به دنبال كفرش، حقّ را تحقیر و جنگها كرده و بودجهها خرج
نموده و افرادى را دور خود گردآورده و به این عنوان معروف شده، بازگشت او به دامن اسلام بسیار سخت و بعید است.
زیرا هر تلاش او، موجى از ظلمت بر موجهاى قبل افزوده و اعمال كفرآلودش، كفر او را محكمتر ساخته و به جاى این كه
راه را براى آنان باز كند، گمراهترشان مىكند و حجابى روى حجابهاى قبلى است.
در برابر نور الهى (آیه 35) كه «نورٌ على نور» بود، در این آیه سخن از ظلمت فوق ظلمت است. «ظلماتٌ بعضها فوقَ بعض»
پيام ها
1- الگوهاى مثبت و منفى، هر دو را باید معرّفى كرد. (الگوى مثبت؛ «رجالٌ لاتُلهیهِم...» و الگوى منفى: «والّذین كفروا... او
كظلمات...»
2- عمل مؤمن، نور و عمل كافر، ظلمات است. «اعمالهم... كظلمات»
3- اعمال خوب كفّار، همچون سراب واعمال بد آنها، همچون ظلمات است. «كسَراب... او كظلمات»
4- علم، انسان را از نور وحى بىنیاز نمىكند. اگر نور الهى نباشد، هیچ نورى انسان را نجات نمىدهد. «فما له من نور»