ترجمه
زمانى كه برادرشان نوح به آنان گفت: آیا (از خدا) پروا نمىكنید؟
همانا من براى شما پیامبرى امین هستم.
پس، از خداوند پروا كنید واطاعتم نمایید.
و من براى این رسالت هیچ مزدى از شما درخواست نمىكنم، پاداش من جز بر پروردگار جهانیان نیست.
پس نسبت به خداوند تقوا پیشه كنید و (دستوراتم را) فرمان ببرید. آنان (به جاى ایمان آوردن) گفتند: آیا ما به تو ایمان بیاوریم در حالى كه فرومایگان از تو پیروى كردهاند؟
نکته ها
نام حضرت نوح 43 بار در قرآن آمده است و خداوند حضرت ابراهیم را شیعهى او دانسته «و اِنّ مِن شِیعَته لابراهیم»(37) و سورهاى به نام نوح در قرآن آمده است. سلام خداوند به نوح، سلام خصوصى است: «سلامٌ على نوح فى العالَمین»(38) در حالى كه خداوند بر حضرت موسى و هارون و ابراهیمعلیهم السلام نیز سلام نموده است، ولى جملهى «فى العالَمین» را ندارد.
آشنایى با تاریخ انبیا، انسان را شیفتهى آنان مىكند و روح صبر واستقامت را در آدمى زنده مىسازد.
پيام ها
1- همهى انبیا داراى هدفى واحد هستند، لذا تكذیب یك پیامبر بهمنزله تكذیب همهى پیامبران است. «كَذّبت قومُ نوحٍ المرسلین» (قوم نوح تنها حضرت نوح را تكذیب كردند، ولى قرآن مىفرماید: «المرسلین» یعنى تمام انبیا)
2- قبیلهها و امّتها را با نام رهبران و شخصیّتهاى آنان مىشناسند. «قوم نوح»
3- قبل از نوح، پیامبران متعدّدى بودهاند. «المرسلین»
4- در تبلیغ دین، از عواطف استفاده كنید. «اَخوهم»
5 - اخلاق و رفتار انبیا با مردم زمان خود، برادرانه بوده است. «اَخوهم»
6- اطّلاع از فرهنگ، زبان، آداب، رسوم و نقاط ضعف و قوّت مردم، براى مبلّغ ضرورى است. «اَخوهم» كسى كه برادر مردم است، از افكار، آداب ونقاط ضعف وقوّت آنان آگاه است.
7- یكى از وظایف برادرى دینى، ارشاد برادران دیگر است. «اَخوهم ... اَلا تَتّقون»
8 - با سؤال، وجدانها را بیدار كنید. «اَلا تَتّقون»
9- پذیرفتن دعوت انبیا و اطاعت از آنان، روحیّهى تقوا لازم دارد. «اَلا تَتّقون»
10- نبوّت، به نفع بشریّت وبراى نجات انسانهاست. «اِنّى لكم رسولٌ أمین»
11- امین بودن وحسنسابقه ودلسوزى، شرط نفوذ كلام است. «لكم رسولأمین»
12- شرط اصلى در فرستاده و حامل پیام، امین بودن است. «رسول أمین»
13- بیان كمالات خود، در مواردى لازم است. «انّى لكم رسول أمین»
14- دیندارى، از اطاعت از رهبرى الهى جدا نیست. «فاتّقوا اللّه و اَطیعون» آرى تبلور تقوا در پیروى از انبیاست.
15- دعوت به خود، براى احیاى فرمان خدا مانعى ندارد. «اَطیعون» در كنار «فاتّقوا اللّه» آمده است.
16- مبلّغ دینى نباید از مردم توقّع مادّى داشته باشد و از آنان چیزى درخواست كند. (اخلاص، شرط نفوذ كلام است). «ما أسئلكم علیه من أجر»
17- كسى كه بر خدا توكّل كند، مىتواند از مردم بىنیاز باشد. «ما أسئلكم... اِن أجرى الاّ على ربّ العالمین»
18- خداوند پاداش مبلّغان دینى را برخود لازمكرده است. «اِنأجرىالاّعلىربّ...»
19- رهبر دینى نباید در موضع تهمت دنیاپرستى باشد. «و ما أسئلكم علیه من أجر»
20- راههاى بهانه را ببندید و كارهاى معنوى را به نیّت اجر و مزد مادّى انجام ندهید. «ما أسئلكم علیه من أجر» در سورهى قلم آیه 46 نیز مىخوانیم: «أم تَسئلهم أجراً فهم من مَغرَم مُثقَلون»
21- ایمان به خدا و تقواى الهى، زمینهى ایمان به رسول و اطاعت از اوست. «فاتّقوا اللّه و اَطیعون»
22- در مسیر تربیت و تكامل، تكرار لازم است. (در این چند آیه، چند بار فرمان تقوا صادر شده است) «فاتّقوا اللّه...»
23- اشرافىگرى مىتواند مانع ایمان آوردن باشد. زیرا مؤمنین در نظر مستكبران، اراذل و فرومایگان هستند. «و اتّبعك الاَرذَلون»
24- بیشتر یاران انبیا، فقرا و گمنامان بودند. «و اتّبعك الارذَلون»
25- حرف حقّ و مكتب حقّ را نباید به خاطر طرفداران گمنام آن تحقیر كرد. «و اتّبعك الارذَلون»
26- تعالیم انبیا، تبعیضهاى غلط اجتماعى را از بین مىبرد. «و اتّبعك الارذَلون»