ترجمه
(امروز كه آنان ایمان آوردهاند،) من طرد كنندهى مؤمنان نیستم.
من جز هشدار دهندهاى روشنگر نیستم.
مردم به نوح گفتند: اى نوح! اگر (از دعوت خود) دست برندارى قطعاً از سنگسار شدگان خواهى شد.
نوح گفت: پروردگارا! همانا قوم من مرا تكذیب كردند.
پس میان من و آنان (داورى كن و) راه روشنى بگشا و مرا و هر كس از مؤمنان را كه با من است، (از شرّ این كفّار) نجات بده.
نکته ها
مستكبران حتّى از انبیا نیز توقّع طرد فقراى گمنامِ با ایمان را داشتند و همه انبیا دست رد به این پیشنهاد مىزدند. خداوند در آیه 28 سوره كهف به پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله دستور مىدهد: «وَ اصبر نفسك مع الّذین یَدعون ربّهم بالغَداة والعَشىّ یُریدون وَجهَه ولاتَعدُ عیناك عنهم تُرید زینَة الحَیاة الدّنیا و لاتُطِع مَن أغفَلنا قَلبه عن ذكرنا واتّبَعَ هَواه و كان أمرُه فُرُطا» خود را با مؤمنانى كه هر صبح وشام خالصانه خدا را مىخوانند قراربده و به خاطر رسیدن به زینتهاى دنیا از آنان چشمپوشى نكن و از غافلان و هواپرستان و متجاوزان پیروى نكن.
جملهى «مِنَ المرجومین» به جاى «لَنَرجُمنّك»، نشان مىدهد كه قبل از حضرت نوح نیز افرادى را سنگسار نموده بودند.
پيام ها
1- با پیشنهادات و توقّعات نابجاى متكبّران، قاطعانه برخورد كنید. (طرد فقراى با ایمان جایز نیست، حتّى اگر به قیمت ایمانآوردن گروهى دیگر باشد) «وما اَنَا بطارد...»
2- ملاك ارزش، ایمان است، نه جایگاه اجتماعى و اقتصادى. «وما اَنا بطارد...»
3- جاذبه باید در حدّ اعلى باشد، ولى دافعه تنها در موقع ضرورت لازم است. «و ما اَنَا بطارد...»
4- بیم وهشدار و انذار انبیا، بیش از بشارت آنان است. در قرآن جملهى «اِن اَنا الاّ نذیر» آمده، ولى جملهى «ان انا الا بشیر» نیامده است.
5 - ترساندن غافل از خطرها، بهترین شیوهى ارشادى است. «اِن اَنا الاّ نذیر»
6- یكى از مهمترین حربههاى مخالفان انبیا تهدید است. «من المرجومین»
7- سنگسار كردن، یكى از قدیمىترین انواع شكنجههاست. «من المرجومین»
8 - در برابر تهدیدهاى دشمن به خدا متوسّل شویم. «قال ربّ»
9- نالهى حضرت نوح به خاطر تكذیب مكتب بود، نه تهدید و سنگسار. «رِبّ انّ قومى كذّبون» و نفرمود: «یرجمون»
10- خشونت نااهلان، از عواطف پدرى و برادرى شما نكاهد. «اِنّ قومى»
11- گره گشا خداست. «فافتح»
12- اوّل براى حلّ مشكلات مردم و جامعه دعا كنید، بعد براى نجات خود. «فافتَح - نَجّنى»
13- با وجود تهدید وخفقان، گروهى از مردم به انبیا ایمان مىآوردند. «ومَن معى من المؤمنین»
14- آنچه مهم است، همراهىِ عملى ومكتبى است، نه فیزیكى وظاهرى. «ومَن مَعىَ من المؤمنین»
15- مؤمنین مشمول دعاى انبیا هستند. «نجّنى و مَن معِىَ من المؤمنین»
16- ایمان به تنهایى كافى نیست، پیروى و همراهى لازم است. «و مَن مَعىَ» چنانكه در موارد دیگر نیز قرآن مىفرماید: «والّذین آمنوا معه»(41)