1. الفاتحة 2. البقرة 3. آل عمران 4. النساء 5. المائدة 6. الأنعام 7. الأعراف 8. الأنفال 9. التوبة 10. يونس 11. هود 12. يوسف 13. الرعد 14. إبراهيم 15. الحجر 16. النحل 17. الإسراء 18. الكهف 19. مريم 20. طه 21. الأنبياء 22. الحج 23. المؤمنون 24. النور 25. الفرقان 26. الشعراء 27. النمل 28. القصص 29. العنكبوت 30. الروم 31. لقمان 32. السجدة 33. الأحزاب 34. سبأ 35. فاطر 36. يس 37. الصافات 38. ص 39. الزمر 40. غافر 41. فصلت 42. الشورى 43. الزخرف 44. الدخان 45. الجاثية 46. الأحقاف 47. محمد 48. الفتح 49. الحجرات 50. ق 51. الذاريات 52. الطور 53. النجم 54. القمر 55. الرحمن 56. الواقعة 57. الحديد 58. المجادلة 59. الحشر 60. الممتحنة 61. الصف 62. الجمعة 63. المنافقون 64. التغابن 65. الطلاق 66. التحريم 67. الملك 68. القلم 69. الحاقة 70. المعارج 71. نوح 72. الجن 73. المزمل 74. المدثر 75. القيامة 76. الإنسان 77. المرسلات 78. النبأ 79. النازعات 80. عبس 81. التكوير 82. الانفطار 83. المطففين 84. الانشقاق 85. البروج 86. الطارق 87. الأعلى 88. الغاشية 89. الفجر 90. البلد 91. الشمس 92. الليل 93. الضحى 94. الشرح 95. التين 96. العلق 97. القدر 98. البينة 99. الزلزلة 100. العاديات 101. القارعة 102. التكاثر 103. العصر 104. الهمزة 105. الفيل 106. قريش 107. الماعون 108. الكوثر 109. الكافرون 110. النصر 111. المسد 112. الإخلاص 113. الفلق 114. الناس
تعداد آیات: 88
تفسير 28. القصص آية 1
Number of verses: 88
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِيم
طسم 1
طسم!

ترجمه
طا، سین، میم. اینها آیات كتاب روشنگر است.
 ما بخشى از سرگذشت موسى و فرعون را براى (آگاهى) گروهى كه ایمان مى‏آورند، به درستى بر تو مى‏خوانیم.

پيام ها
1- قرآن، معجزه‏ى ابدى اسلام، از همین حروف الفباى عربى تشكیل شده است، اگر آن‏را كلام بشر مى‏دانید شما نیز مثل آن را بیاورید. «طسم، تلك آیات»
 2- قرآن، كتابِ روشن، شفّاف و همه فهم است. «الكتاب المبین»
 3- بیان سرگذشت پیشینیان، نشانه‏ى قانونمند بودن سنّت‏هاى الهى در تاریخ است. اگر تاریخ، حساب و كتاب و قانون نداشت، ما نمى‏توانستیم از آن براى زندگى امروز خود استفاده كنیم. «نتلوا... من نبأ موسى... لقوم یؤمنون»
 4- در نقل تاریخ، به فرازهاى مهمّ و عبرت‏آموز توجّه كنیم. («نبأ» به خبر مهم گفته مى‏شود)
 5 - مبارزه پیامبران با طاغوت‏ها و ستمگران، الگوى مؤمنان است. «نبأ موسى و فرعون... لقوم یؤمنون»
 6- داستان‏هاى قرآن، خُرافه، خیالى و گزافه نیست. «نبأ موسى و فرعون بالحقّ»
 7- هدفِ قرآن از بیان داستان، هدایت مؤمنان است. «لقوم یؤمنون»
 8 - اوّلین شرط هدایت، قابلیّت است. «لقوم یؤمنون»

توضيحات
 مقدّمه‏
 «الحمد للّه ربّ العالمین و صلّى اللّه على سیدنا و نبیّنا محمّد و آله الطاهرین»
 در دنیاى امروز، دشمنان بشریت با پیشرفته‏ترین ابزار، از زمین و آسمان، عقاید و فرهنگ و اخلاق و ایمان ما را مورد تهاجم قرار داده، از هیچ‏گونه توطئه و تحریف و القاى شبهه دست برنمى‏دارند. فتنه‏ها مانند ابرهاى تاریك سایه افكنده و نیاز انسان به كشتى مطمئن از هر زمان بیشتر شده است.
 اگرانسان به راهنما نیاز دارد، كتاب آسمانى امام و راهنماست.(1)
 اگر انسان به معلّم و مربّى نیاز دارد، قرآن بهترین هدایت كننده است.(2)
 اگر جامعه به قانون و عدالت نیاز دارد، قرآن كتاب عدل و قانون است.(3)
 اگر انسان به منطق و برهان نیاز دارد، چه برهانى از قرآن قوى‏تر؟(4)
 اگر انسان به تذكّر و موعظه نیاز دارد، قرآن وسیله‏ى تذكر و موعظه است.(5)
 اگر انسان براى امراض روحى همچون: حسد، تكبّر، غرور، حرص، بخل، خودخواهى و ریا دارویى لازم دارد، قرآن بهترین داروى شفابخش است.(6)
 مهم‏ترین مشكل بشر امروز، انواع دلهره‏ها و اضطراب و دغدغه‏هاست و تنها وسیله‏ى آرام‏بخش، یاد خداست و قرآن بهترین یاد اوست.(7)
 اگر انسان به امید نیاز دارد، قرآن سراسر امید است. قرآن مى‏فرماید: خداوند یونس را در زیر آب، نوح را در روى آب و یوسف را در قعر چاه و در كنار آب حفظ كرد.
 او مى‏تواند از یك ضربه‏ى عصا كه به رود نیل زده مى‏شود. خشكى ظاهر كند و همین عصا در جاى دیگر به سنگ بخورد و دوازده چشمه‏ى آب جارى سازد.
 او مى‏تواند فرعون را در آب و قارون را در خاك غرق و نابود كند؛ امّا ابراهیم را در میان آتش سالم نگاه دارد؛ شاید به همین جهت باشد كه براى تدبّر نكردن در قرآن توبیخى است كه براى ندانستن علوم دیگر نیست.(8)
 قرآنى كه نه تنها در هر سوره و آیه و كلمه‏ى آن بلكه در هر حرف آن نكته‏هاست.
 از امام صادق سؤال مى‏كنند: چرا شما به هنگام وضو به جاى تمام سر، قسمتى از سر را مسح مى‏كنید؟ امام مى‏فرماید: به خاطر حرف «با» در آیه «و امسحوا برؤسكم».(9)
 آرى، باید در تمام حروف و كلمات قرآن دقّت و نكاتى را استخراج كرد.
 هر تفسیرى با شیوه‏اى نگاشته شده و مى‏شود؛ بعضى به نكات ادبى توجه بیشترى كرده‏اند، نظیر تفسیر كشّاف؛ بعضى بیشتر توجه خود را در این قرار داده‏اند كه به مناسبت هر كلمه انواع احتمالات را طرح كنند؛ نظیر تفسیر كبیر فخررازى. بعضى بیشتر به نقل آراى سایر مفسران پرداخته‏اند، نظیر تفسیر قرطبى؛ بعضى به مسایل اجتماعى عنایت بیشترى داشته‏اند، نظیر تفسیر فى ظلال و المنار؛ بعضى تنها روایاتى را در ذیل هر آیه آورده‏اند، نظیر تفاسیر؛ صافى، برهان، نورالثقلین و كنزالدقائق؛ بعضى بیشتر عنایت خود را به كار برده‏اند تا آیات قرآن را به كمك آیات دیگر تفسیركنند، مانند: تفسیرالمیزان؛ بعضى به مسایل طبیعى كه در قرآن مطرح شده، توجه خاصى داشته‏اند، مانند: تفسیر طنطاوى و بعضى بیشتر همّت خود را به شرح آیات و طرح مباحث مربوط گذاشته‏اند، مانند: تفسیر نمونه.
 اما در این تفسیر، از نقل اقوالى كه تنها براى اهل‏فن مفید است و همچنین مناقشات ادبى كه براى عموم فایده‏اى ندارد، دورى شده و در عوض سعى گردیده نكات كاربردى كه براى فكر یا عمل مردم در زندگى روزمره مفید است، استخراج گردد.
 خوانندگان محترمى كه تحصیلات خوبى دارند، اگر در نكات و پیام‏هاى این تفسیر دقت كنند، شاید مطالب جدیدى به فكرشان برسد كه به ذهن نویسنده نیامده است. اگر آن نكات را براى ما ارسال كنند. ضمن تشكر از آنان، در چاپ‏هاى بعدى با علامت خاص درج مى‏نماییم.
 آرى؛ به فرموده حضرت على، قرآن دریایى است كه عمق ندارد: «بحراً لایدك قعره»(10) همان‏گونه كه آب مایه‏ى حیات است و سرچشمه‏ى همه آب‏ها، آب دریاست: سرچشمه‏ى همه‏ى حقایق نیز وحى الهى است. همان‏گونه كه غواصّان به عمق دریا مى‏روند و لؤلؤ و مرجان بیرون مى‏آورند، دانشمندان نیز با تعمّق در قرآن، مفاهیم بلندى را استخراج مى‏كنند.
 بدون آشنایى با شنا، پاگذاشتن به دریا خطرناك است، بدون آشنایى با شیوه‏ى برداشت از قرآن نیز ورود در تفسیر قرآن خطرناك است. هركس به قدر ظرف خود از دریا بهره مى‏برد.
 هركس نیز به قدر ظرفیّت خود از دریاى بیكران قرآن استفاده مى‏كند.
 به امید روزى كه تفسیر قرآن بیش از سایر دروس در حوزه‏ها مطرح باشد.
 به امید روزى كه تفسیر قرآن در دانشگاه‏ها جایگاه خاص خود را بازیابد.
 به امید روزى كه در مساجد و منابر و خطبه‏ها، محوریت قرآن به چشم بخورد.
 به امید روزى كه تلاوت قرآن تنها جهت افتتاح مراسم نباشد، بلكه مقدمه‏اى براى فهم آن باشد. قرآن مى‏فرماید: «هنگام مستى به نماز نزدیك نشوید تا بفهمید چه مى‏گویید».(11)
 آرى؛ قرائت عبورگاه است، نه توقف‏گاه.
 بحمد اللّه در سایه‏ى نظام جمهورى اسلامى، گام‏هاى خوبى براى قرآن برداشته شده و در حوزه‏هاى علمیه نیز تفسیر قرآن رشد چشمگیرى داشته است؛ ولى باید این رشد آن گونه توسعه و تعمیق پیدا كند كه اساس عقاید، اخلاق، اقتصاد، سیاست، روابط فردى، اجتماعى، خانوادگى و سایر امور زندگى ما باشد و تنها به چاپ نفیس و جلد زیبا و كاشى‏كارى و بوسیدن و استخاره‏كردن و سوگند یادكردن و به سرگرفتن قرآن در شب‏هاى قدر و هنگام سفر اكتفا نكنیم.
محسن قرائتى - شهریور 82
 سیماى سوره‏ى قصص‏
 این سوره هشتاد و هشت آیه دارد و قبل از هجرت، در مكّه نازل شده است. به مناسبت ورود كلمه «قَصَص» در آیه‏ى 25، این سوره نیز «قَصص» نام گزفته است كه به معناى «بیان سرگذشت» مى‏باشد.
 آیات 3 تا 46 این سوره بطور مفصّل به ماجراى حضرت موسى وفرعون وآیات انتهایى آن نیز به داستان قارون مى‏پردازد و به سرنوشت صابران نیكوكار و فاسدان گناهكار اشاره مى‏فرماید.
 اگر چه در سى و چهار سوره از سوره‏هاى قرآن كریم به نحوى از ماجراى حضرت موسى و فرعون سخن رفته ولى تنها در این سوره است كه به تمام زوایاى زندگى آن حضرت از تولّد، كودكى، جوانى تا ازدواج، نبوّت و دعوت به یكتاپرستى توجّه شده است.(12)


1) ان القرآن امام من الله». بحار، ج‏65، ص‏393.
2) هدى للمتقین» بقره، 2.
3) و انّ القرآن... حكم عدل». بحار، ج‏22، ص‏315.
4) قد جائكم برهان من ربكم». نساء،174
5) قد جائتكم موعظة من ربكم». یونس،57.
6) و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمة». اسراء،82.
7) نحن نزلنا الذكر». حجر،9 «الا بذكر الله تطمئن القلوب». رعد،28.
8) أفلایتدبرون القرآن أم على قلب اقفالها». محمد،24
9) مائده،6.
10) نهج‏البلاغه، خطبه‏198.
11) نساء، 43.
12) تفسیر فى‏ظلال‏القرآن.

Copyright 2015 almubin.com