1. الفاتحة 2. البقرة 3. آل عمران 4. النساء 5. المائدة 6. الأنعام 7. الأعراف 8. الأنفال 9. التوبة 10. يونس 11. هود 12. يوسف 13. الرعد 14. إبراهيم 15. الحجر 16. النحل 17. الإسراء 18. الكهف 19. مريم 20. طه 21. الأنبياء 22. الحج 23. المؤمنون 24. النور 25. الفرقان 26. الشعراء 27. النمل 28. القصص 29. العنكبوت 30. الروم 31. لقمان 32. السجدة 33. الأحزاب 34. سبأ 35. فاطر 36. يس 37. الصافات 38. ص 39. الزمر 40. غافر 41. فصلت 42. الشورى 43. الزخرف 44. الدخان 45. الجاثية 46. الأحقاف 47. محمد 48. الفتح 49. الحجرات 50. ق 51. الذاريات 52. الطور 53. النجم 54. القمر 55. الرحمن 56. الواقعة 57. الحديد 58. المجادلة 59. الحشر 60. الممتحنة 61. الصف 62. الجمعة 63. المنافقون 64. التغابن 65. الطلاق 66. التحريم 67. الملك 68. القلم 69. الحاقة 70. المعارج 71. نوح 72. الجن 73. المزمل 74. المدثر 75. القيامة 76. الإنسان 77. المرسلات 78. النبأ 79. النازعات 80. عبس 81. التكوير 82. الانفطار 83. المطففين 84. الانشقاق 85. البروج 86. الطارق 87. الأعلى 88. الغاشية 89. الفجر 90. البلد 91. الشمس 92. الليل 93. الضحى 94. الشرح 95. التين 96. العلق 97. القدر 98. البينة 99. الزلزلة 100. العاديات 101. القارعة 102. التكاثر 103. العصر 104. الهمزة 105. الفيل 106. قريش 107. الماعون 108. الكوثر 109. الكافرون 110. النصر 111. المسد 112. الإخلاص 113. الفلق 114. الناس
تعداد آیات: 286
تفسير 2. البقرة آية 17
Number of verses: 286
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِيم
مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَّا يُبْصِرُونَ 17
آنان [= منافقان‌] همانند کسی هستند که آتشی افروخته (تا در بیابان تاریک، راه خود را پیدا کند)، ولی هنگامی که آتش اطراف او را روشن ساخت، خداوند (طوفانی می‌فرستد و) آن را خاموش می‌کند؛ و در تاریکیهای وحشتناکی که چشم کار نمی‌کند، آنها را رها می‌سازد.

ترجمه
مَثل آنان (منافقان)، مَثل آن كسى است كه آتشى افروخته، پس چون آتش اطراف خود را روشن ساخت، خداوند روشنایى و نورشان را ببرد و آنان را در تاریكى‏هایى كه (هیچ) نمى‏بینند، رهایشان كند.

نکته ها
مثال، براى تفهیم مطلب به مردم، نقش مؤثّرى دارد. مسائل معقول را محسوس و بدینوسیله راه را نزدیك وعمومى مى‏كند، درجه اطمینان را بالا مى‏برد ولجوجان را خاموش مى‏سازد. در قرآن مثال‏هاى فراوانى آمده است از جمله:
مثال حقّ، به آب و باطل به كفِ روى آب. [189] مثال حقّ به شجره‏ى طیّبه و باطل به شجره‏ى خبیثه. [190] تشبیه اعمال كفّار به خاكسترى در برابر تندباد. [191] ویا تشبیه كارهاى آنان، به سراب. [192] تشبیه بت‏ها و طاغوت‏ها به خانه عنكبوت. [193] تمثیل دانشمند بى‏عمل به الاغى كه كتاب حمل مى‏كند. [194] وتمثیل غیبت، به خوردن گوشت برادرى كه مرده است. [195]
این آیه نیز در مقام تشبیهِ مجموعه‏اى از روحیّات وحالاتِ منافقان است. آنان، نار مى‏افروزند، ولى خداوند نورش را مى‏برد و دود و خاكستر و تاریكى براى آنان باقى مى‏گذارد.
امام رضا علیه السلام فرمودند: معناى آیه «تركهم فى ظلمات...» آن است كه خداوند آنان را به حال خود رها مى‏كند. [196]


189) رعد، 17.
190) ابراهیم، 26.
191) ابراهیم، 18.
192) نور، 39.
193) عنكبوت، 41.
194) جمعه، 5.
195) حجرات، 12.
196) تفسیر نورالثقلین.

پيام ها
1- منافق براى رسیدن به نور، از نار (آتش) استفاده مى‏كند كه خاكستر و دود و سوزش نیز دارد. «استوقد ناراً»
2- نور اسلام عالم‏گیر است، ولى نورى كه منافقان در سایه‏ى آن تظاهر به اسلام مى‏كنند، در شعاعى كمتر و روشنایى آن ناپایدار است. «أضاءت ما حوله»
3- اسلام نور و كفر تاریكى است. «ذهب اللّه بنورهم وتركهم فى ظلمات»
4- كسى كه از یك نور بهره‏مند نشود، در ظلمات متعدّد باقى مى‏ماند. «بنورهم... فى ظلمات» (كلمه «نور» مفرد و كلمه «ظلمات» جمع است.)
5 - نقشه‏ها وتوطئه‏هاى منافقان، به اراده الهى ناتمام مى‏ماند. «ذهب اللّه بنورهم»
6- طرف مقابل منافقان، خداوند است. «ذهب اللّه بنورهم»
7- عاقبت و آینده‏ى منافقان، تاریك است. «فى ظلمات»
8 - منافقان دچار وحشت و اضطراب، ودر تصمیم‏گیرى‏هاى دراز مدّت، سردرگم هستند. «فى ظلمات لا یبصرون»
9- گاهى در آغاز، ایمان واقعى است، ولى كم‏كم انسان به انحراف گرایش پیدا نموده و منافق مى‏شود. (كلمه «نورهم» در این آیه و جمله «لایرجعون» در آیه بعد نشان مى‏دهد كه آنان نورى داشتند، ولى به سوى آن نور برنگشتند.)

Copyright 2015 almubin.com