ترجمه
(اى پیامبر!) هر كس كفر ورزید، كفرش تو را محزون نكند، بازگشت آنان تنها به سوى ماست، پس ما آنان را به عملكردشان آگاه خواهیم كرد، قطعاً خداوند به آنچه در سینههاست آگاه است.
آنان را (در دنیا) اندكى بهرهمند مىسازیم، سپس به عذاب سختى گرفتارشان خواهیم ساخت.
نکته ها
در آیهى 23، از محزون شدن پیامبرصلى الله علیه وآله به خاطر كفر گروهى از مردم نهى شده است و این مىتواند به چند دلیل باشد:
الف: آنان آنقدر ارزش ندارند كه تو براى آنان محزون شوى.
ب: اندوه براى كفر آنان، تو را از كارهاى دیگر باز مىدارد.
ج: كفر آنان به تو آسیبى نمىرساند.
د: تو در تبلیغ و موعظهى آنان كوتاهى نكردى تا نگران باشى.
ه: چون كفّار به سوى ما باز مىگردند و راهى براى فرار ندارند، جاى حزن و اندوه نیست.
از مقدّم شدن كلمهى «الینا» بر كلمهى «مَرجعهم»، استفاده مىشود تنها مرجع اوست و از كلمهى «مرجع» نیز استفاده مىشود كه مبدأ هم اوست، زیرا «مَرجع»، یعنى رجوع به آن چیزى كه در آغاز بوده است. به علاوه «الینا مَرجعهم» جملهى اسمیّه و نشانهى قطعى و حتمى بودن معاد است.
پيام ها
1- مقایسه میان افراد نیك و بد، یكى از راههاى شناخت و انتخاب است. «مَن یُسلِم وجهه... و مَن كفر»
متاع كفر و دین بى مشترى نیست
گروهى این، گروهى آن پسندند
2- پیامبر، دلسوز همه بود و حتّى از انحراف و كفر مخالفان نیز رنج مىبرد. «فلایحزنك كفرهم»
3- انبیا، به تسلّى و دلدارى الهى نیاز دارند. «فلایحزنك كفرهم»
4- مسئولیّت رهبران دینى، ارشاد مردم است، نه وصول نتیجه. «و مَن كفر فلا یحزنك كفره»
5 - كفر مردم، در سرنوشت خودشان مؤثّر است. «فلایحزنك كفره الینا مرجعهم»
6- كفّار شاد نباشند، زیرا سرانجام گذر پوست به دبّاغ خانه مىافتد. «الینا مرجعهم»
7- مرجع و مبدأ انسانها، تنها خداوند است. «الینا مرجعهم»
8 - دو چیز باعث سعهى صدر و رفع نگرانى مؤمنان از انحراف دیگران مىشود: یكى توجّه به علم خداوند و دیگرى توجّه به معاد. «فلایحزنك كفره الینا مرجعهم... علیم بذات الصّدور» (حال كه دانستیم خداوند همه چیز را مىداند و بازگشت همه به سوى اوست، پس جاى هیچ نگرانى نیست.)
9- در قیامت، انسان با گزارش عملكردِ خود روبروست. «فننبّئهم بما عملوا»
10- نیّتها و انگیزههایى را كه در دل داشتیم، خداوند مىداند و در قیامت ظاهر مىكند. «فننبّئهم... انّ اللّه علیم بذات الصّدور»
11- توجّه به رسوایى روز قیامت، مىتواند مانع لجاجت و پافشارى بر كفر باشد. «فننبّئهم بما عملوا»
12- نعمتهاى دنیوى، ما را نفریبد كه در برابر نعمتهاى اخروى اندك و ناچیز است. «نمتّعهم قلیلا»
13- ارزش كارها را با توجّه به عاقبت آنها محاسبه كنیم. «نمتّعهم قلیلا ثمّ نضطرّهم الى عذاب غلیظ»
14- كفرِ امروز كافران، انتخابى است، «و مَن كَفَر» ولى به دوزخ رفتن فرداى آنان اجبارى است. «نضطرّهم»
15- رفاه مادّى، نشانهى سعادت نیست. «نمتّعهم قلیلا ثمّ نضطرّهم الى عذاب غلیظ»