ترجمه
بگو: فرشتهى مرگ كه بر شما گمارده شده، جانتان را مىگیرد، سپس به سوى پرودگارتان برگردانده مىشوید.
نکته ها
كلمهى «تَوَفّى» به معناى باز پس گرفتن كامل چیزى است. با توجّه به اینكه بدن مرده پس از مرگ در جاى خود باقى مىماند، پس مراد از گرفتن به طور كامل، گرفتن روح است كه حقیقت انسان است، او اگر رفت، انسان به طور كامل رفته است. بنابراین روح داراى اصالت و استقلال بوده و باقى است و در قیامت همین روح با ملحق شدن دوباره به جسم، برانگیخته خواهد شد.
قرآن دربارهى شیوهى قبض روح، سه تعبیر دارد:
الف: در یكجا مىفرماید: فرشتگان، جان وروح آدمى را مىگیرند. «تتوفّاهم الملائكة»(355)
ب: در آیهى مورد بحث، مأمور قبض روح را فرشتهاى به نام ملك الموت معرّفى كرده است.
ج: در آیهى 42 سوره زمر این كار را به خداوند نسبت مىدهد. «اللّه یتوفى الانفس»
در جمع این سه آیه شاید بتوان گفت: فرشتگان، روح را مىگیرند و آن را به ملك الموت تحویل مىدهند و او به خداى متعال تحویل مىدهد. چنانكه امام صادقعلیه السلام در پاسخ این سؤال كه در اطراف جهان افراد زیادى در آنِ واحد مىمیرند، چگونه ملك الموت در یك لحظه در همه جا حضور دارد؟ فرمودند: «او یارانى از فرشتگان دارد كه روح مردم را از اطراف مىگیرند، سپس ملك الموت ارواح را از فرشتگان تحویل مىگیرد».(356)
شاید هم درجات مردم سبب تفاوت قبض روح آنان مىشود به این معنا كه مردم عادى را فرشتگان و مردم با تقوا را ملك الموت و اولیاى خدا را خداوند قبض روح مىكند.
پيام ها
1- شبهات را بدون پاسخ نگذارید. «قالوا... قل...»
2- حقیقت انسان روح اوست، همین كه روح قبض شد گویا انسان قبض شده است. «یتوفّاكم»
3- فرشتگان از انجام مأموریّت، شانه خالى نمىكنند. «ملك الموت الّذى وُكّل بكم»
4- مرگ انسان و دفن او، گامى براى زنده شدن اوست، همان گونه كه دفن بذر گامى براى سبز شدن است. «ثم الى ربّكم ترجعون»
5- همان خدایى كه جانها را مىگیرد، روزى با یك اراده، همه انسانها را به سوى خود برمىگرداند. «ترجعون»