ترجمه
اى پیامبر! ما براى تو همسرانى را كه مهرشان را پرداختهاى حلال كردیم و همچنین كنیزانى را كه (به عنوان غنایم جنگى) خداوند بر تو ارزانى داشته و مالك شدى (بر تو حلال كردیم) و نیز (ازدواج با) دختران عمویت و دختران عمّههایت ودختران دایى و دختران خالههایت را كه با تو هجرت كردهاند، (براى تو حلال كردیم،) و زن با ایمانى كه خود را به پیامبر ببخشد (و مهریّهاى از حضرت نخواهد) اگر پیامبر بخواهد مىتواند او را به عقد خویش در آورد؛ (این قانونِ عقد بدون مهریّه) مخصوص توست نه دیگر مؤمنان؛ همانا مىدانیم كه براى مؤمنان دربارهى همسران و كنیزانشان چه حكمى كردهایم، (این براى آن است كه) تا براى تو مشكلى نباشد، و خداوند آمرزندهى مهربان است.
نکته ها
«اَفاءَ» از «فِیىءْ» به اموالى گفته مىشود كه بدون جنگ به دست مسلمانان مىرسد. در عرب كلمات «عمّ» و «خال» به صورت جنس به كار مىرود و همهى عموها و دایىها را شامل شود، ولى «عمّة» و «خالة» به صورت جمع مىآید. «عمّاتك»، «خالاتك»
در اسلام سه نوع نكاح وجود دارد:
الف: نكاح با مهریّه (خواه دایم یا موقّت).
ب: نكاح از طریق مالك شدن كنیز.
ج: نكاح بدون مهریّه، كه زنى خود را به مردى ببخشد.
نوع اوّل و دوم براى عموم است و نوع سوم تنها براى پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله بوده است. روزى عایشه گفت: یا رسول الله! خداوند هواى تو را دارد. پیامبر فرمود: «و انك ان اطعت اللّه سارع فى هواك»(419) تو نیز اگر مطیع خدا باشى، امتیازاتى به تو مىدهد.
بر پیامبر جهاد یك تنه واجب بود. «لا تكلّف الا نفسك و حرّض المؤمنین»(420) بر پیامبر نماز شب واجب بود و ... اكنون یك امتیاز مادّى در برابر آن همه سختى(421) چیزى نیست.
سؤال: چرا پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله زنان متعدّد داشت؟
پاسخ: اوّلاً: در ازدواجهاى رسول خداصلى الله علیه وآله مسأله شهوت محور نبوده است، زیرا پیامبر عزیز اسلام از 25 سالگى تا 53 سالگى فقط با خدیجه زندگى كرد، زنى كه هنگام ازدواج سنّش پانزده سال از حضرت بیشتر بود و پیامبر تا او را داشت با دیگرى ازدواج نكرد.
ثانیاً: تمام قبایل علیه حضرت بودند و پیامبر باید با طرحى دقیق این وحدت نا مقّدس را مىشكست و بهترین و سادهترین و ارزانترین و طبیعىترین راه این بود كه پیامبر داماد قبایل مختلف شود و مردم طبق رسوم آن زمان حمایت داماد را بر خود لازم مىدانستند و پیامبر بدین وسیله مىتوانست مشكلات راه تبلیغ دین را هموار كند.
ثالثاً: بعضى ازدواجها براى مبارزه با آداب و رسوم غلط بود. نظیر ازدواج پیامبر با زینب دختر عمّهاش كه در آیهى 37 همین سوره گذشت.
رابعاً: پیامبر بعضى زنان را تنها عقد نمود و با آنان همبستر نشد و از بعضى قبایل تنها خواستگارى نمود و عقد هم نكرد و همین رفتارها وسیلهى ارتباط مىشد.
خامساً: اگر هدف مسألهى جنسى بود باید از این همه همسر فرزندان بسیارى مىداشت.
سادساً: عایشه بسیار كوچك بود كه به عقد پیامبر درآمد و مدّتها گذشت تا توانست همسر واقعى حضرت باشد. اگر هدف مسایل جنسى باشد انسان با بچّه ازدواج نمىكند.
سابعاً: ما نباید پیامبر را با خود مقایسه كنیم؛ ما با داشتن یك همسر از بسیارى توفیقات باز مىمانیم، ولى پیامبر اكرم با داشتن چند همسر چنان غرق در عرفان و مناجات و تبلیغ بود كه خداوند به حضرت خطاب مىكند: چرا این قدر به خاطر هدایت مردم حرص مىخورى «لعلّك باخع نفسك»(422) چرا خود را به مشقّت مىاندازى، «لتشقى»(423) چرا حلالهایى را بر خود حرام مىكنى، «لم تُحرّم ...» آرى، نسیم تند معرفت، خیمهى وجودى پیامبر را چنان بلند مىكرد كه این همه زن، نمىتوانست آن را از پرواز باز دارد.
به هر حال، ازدواجهاى مجدّد پیامبر بعد از سنّ 53 سالگى بوده است، آن هم با زنان بیوه و متروكه یا داغدیده، با تمایل كامل آنان به ازدواج و اجراى عدالت از سوى پیامبر و آموختن درس عملى براى اداره چند همسر و انتخاب زندگى ساده و بى توجّهى به خواستههاى تجّمل گرایانهى برخى همسران. علاوه بر همهى اینها در آن زمان داشتن چند همسر هیچ عیبى نبوده است و گاهى همسر اوّل به خواستگارى همسر دوم مىرفت و دهها نكتهى دیگر كه باید در آنها دقّت نمود.
پيام ها
1- تعیین حلال و حرام به دست خداست. «انّا احللنا لك» (حتّى پیامبر در مسایل فردى تابع قانون الهى است.)
2- مهریه براى زن لازم و پرداخت آن از سوى مرد واجب است. «آتیت اجورهن»
3- غرایز جنسى را جدّى بگیرید، حتّى كنیزان باید كامیاب باشند. «ما ملكت یمینك»
4- اسلام براى شخص پیامبر، تكالیف و همچنین امتیازات خاص قرار داده است. «خالصة لك»
5- تعیین زنانى كه مىتوان با آنان ازدواج كرد، از سوى خداوند است. «فرضنا علیهم فى ازواجهم»
6- خداوند دوست ندارد پیامبر در تنگنا قرار گیرد. «لكیلا یكون علیك حرج»