ترجمه
و همانا لوط یكى از فرستادگان است.
آن گاه كه او و همهى خانوادهاش را (از قهر خود) نجات دادیم.
جز پیرزنى كه در میان باقیماندگان (جزء هلاك شدگان) بود.
سپس باقى را نابود كردیم.
و همانا شما صبحگاهان بر آثار آنان مىگذرید.
(و نیز) شامگاهان؛ پس آیا عقل خود را بكار نمىگیرید.
نکته ها
كلمهى «غابر» به معناى واپس مانده است، چنانكه «غبار» نیز باقیمانده خاك است.
«عجوز» به پیرزنى گویند كه از كار و تلاش عاجز باشد.
كلمهى «دَمّرنا» از «تدمیر» به معناى هلاك كردن است.
منطقهى ویران شدهى قوم لوط، در صدر اسلام در مسیر حجاز و شام بود كه قافلهها و كاروانیان هر صبح و شام از كنار آن عبور مىكردند.
روان شناسان غیر مذهبى براى ساخته شدن شخصیّت انسان، عواملى را نام مىبرند كه انسان به طور جبرى تحت تأثیر آنها ساخته مىشود، از جمله مىگویند: «نظام اجتماعى یا اقتصادى، سازندهى انسان است».
امّا اسلام محور سازندگى را ارادهى خود انسان مىداند نه شرایط بیرونى حاكم بر او، چنانكه زن فرعون بر سر سفرهى فرعون مىنشست و در كاخ زندگى مىكرد لیكن ذرّهاى تحت تأثیر او قرار نگرفت و بالعكس زن لوط و نوح در خانهى این دو پیامبر زندگى كردند امّا راه دیگرى رفتند.
پيام ها
1- آشنایى با تاریخ پر درد و رنج انبیا، سبب تسلّى پیامبر و پایدارى مؤمنان است. «و ان لوطاً لمن المرسلین»
2- خداوند هر كس را در جاى خود كیفر و پاداش مىدهد. «نجّیناه... الا عجوزاً»
3- وابستگى فیزیكى سبب نجات نیست، وابستگى فكرى لازم است. «الا عجوزاً»
4- حساب انبیا از حساب همسرانشان جداست. «نجّیناه... الاّ عجوزاً»
5 - اهل بیت انبیا، پیروان فكرى و عملى آن بزرگوارانند نه خانوادهى آنان. «نجّیناه و اهله اجمعین الاّ عجوزاً»
6- اگر رشد معنوى در كار نباشد، همسر پیامبر با دیگر افراد ذرّهاى فرق ندارد. «فى الغابرین»
7- نجات و هلاكت به دست خداست. «نجّینا - دمّرنا»
8 - از كنار ویرانهها و آثار باستانى، ساده و بىتوجّه نگذریم. «أفلا تعقلون»
9- سرگذشت قوم لوط، مایهى عبرت براى همگان است. «أفلا تعقلون»